Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

لمس خاطره زمان

دهه‌ها پیش، در هر آشپزخانه‌ای معمولاً یک کمد کوچک برای نگهداری ظروف، قابلمه‌ها و ماهیتابه‌ها و غذای مانده وجود داشت. مردم روستا به آن کمد می‌گفتند، در حالی که مردم شهرنشین در آن زمان آن را به زبان غربی «گرت» (garret) می‌نامیدند.

Báo Khánh HòaBáo Khánh Hòa12/11/2025

در دوران کودکی‌ام در روستا، هر بار که از مدرسه یا از بازی به خانه می‌آمدم، اولین کاری که می‌کردم این بود که مستقیماً به آشپزخانه می‌دویدم، در کابینت را باز می‌کردم تا ببینم پدربزرگ و مادربزرگ یا والدینم چیزی برای من گذاشته‌اند یا نه، گاهی یک کاسه سیب‌زمینی آب‌پز، گاهی یک تکه کیک کاساوا یا بعداً یک کاسه رشته فرنگی ساده. کابینت، برای ما بچه‌ها، «گنج» دوران کودکی بود، جایی برای نگه داشتن شادی‌های ساده و شادی‌های شیرین از دست بزرگسالان. هنوز توله سگ‌های شیطون یا گربه‌های ماده را به یاد دارم که وقتی صاحبانشان را می‌دیدند که از مدرسه به خانه می‌آیند، با خوشحالی از پرچین بامبو در انتهای کوچه به آنها خوشامد می‌گفتند. آنها دنبال من می‌دویدند، سپس با عجله مرا به آشپزخانه می‌بردند، میو میو می‌کردند و دمشان را تکان می‌دادند، انگار که از من می‌خواستند: «آقا، لطفاً کابینت را باز کنید، غذای خوشمزه‌ای است!» وقتی در را باز می‌کردم، عطر گرم سیب‌زمینی و کیک کاساوا پخش می‌شد. من هم کمی از آن را با آنها تقسیم می‌کردم.

نویسنده با کمد در هانوی قدیمی.
نویسنده با کمد در هانوی قدیمی.

در آن سال‌های سخت، کابینت عمدتاً شامل چند ظرف سفالی، قابلمه‌های چدنی زمخت، سبد، چند شیشه کوچک سس ماهی، خیارشور، یک شیشه نمک یا یک بطری سس ماهی بود. محفظه نگهداری غذا بسیار فقیرانه بود: فقط یک کاسه نمک و گاهی یک قابلمه میگوی نمک سود شده وجود داشت. فقط در ایام تت، یک قابلمه دنده خوک چرخ کرده با استخوان‌های سرخ شده با نمک داشتیم - که "لوکس‌ترین" غذای سال بود. مرفه‌ترین خانواده‌ها یک شیشه کوچک مونوسدیم گلوتامات یا یک کاسه چربی خوک داشتند.

وعده‌های غذایی در آن روزها ساده بود: سبزیجات باغی آب‌پز، سوپ، گاهی اوقات با خرچنگ، صدف یا ماهی که هنگام کار در مزارع صید می‌شد. غذاهای سرخ‌شده نادر بودند، زیرا مانند امروز روغن وجود نداشت. بنابراین، کمد، همانطور که عملکردش بود، غذای زیادی برای وعده غذایی بعدی نداشت. کمد هم مکانی برای نگهداری چیزهای مختلف در مواقع فقر بود و هم نمادی از صرفه‌جویی و سخت‌کوشی. به طور مجازی، مانند مادری فقیر در گوشه آشپزخانه بود که از گرمای سقف مراقبت می‌کرد. در شهر، اتاق زیر شیروانی از چوب محکم ساخته شده بود، با پارتیشن‌ها، پشه‌بندها و کاسه‌های آب برای جلوگیری از مورچه‌ها، در حالی که کمد در حومه شهر از بامبوی ساده ساخته شده بود. با گذشت سال‌ها، کج و فرسوده شد، اما هیچ‌کس نمی‌توانست آن را رها کند. کمد در گوشه آشپزخانه پوشیده از دود سیاه، دوست صمیمی زنان سخت‌کوش بود که روز و شب زحمت می‌کشیدند.

برای بچه‌هایی مثل من، فضای زیر کمد دنیایی مرموز بود: جایی که گربه‌های ماده در زمستان دراز می‌کشیدند تا خودشان را گرم کنند، جایی که گربه‌های طلایی پوزه‌هایشان را در انتظار غذا استراحت می‌دادند، و همچنین جایی که من روی نوک پا راه می‌رفتم تا درِ جیرجیر بامبو را باز کنم تا چیزی برای خوردن پیدا کنم. همیشه زمانی را به یاد دارم که خانواده‌ام به یک محله فقیرنشین کارگری نقل مکان کردند. ظهر، بعد از مدرسه، شکم همه از گرسنگی قار و قور می‌کرد و کیف‌های مدرسه‌شان روی جاده کشیده می‌شد. قبل از اینکه بتوانم آنها را زمین بگذارم، به آشپزخانه هجوم بردم، کمد را باز کردم تا غذایی را که بزرگسالان ذخیره کرده بودند پیدا کنم. معمولاً یک کاسه کوچک بود که حاوی یک تکه خمیر پخته به اندازه یک مشت بود - یک "کوفته فقیرانه" غلیظ و پر نشده با بوی تند نشاسته تاپیوکا. با این حال، ما هنوز هم آن را خوشمزه می‌خوردیم، در آب نمک فرو می‌بردیم و احساس می‌کردیم که زندگی با وجود سختی‌ها چقدر گرم است!

با گذشت زمان، وقتی یخچال و کابینت‌های آشپزخانه مدرن در هر خانواده‌ای ظاهر می‌شوند، کمد قدیمی به تدریج به گذشته می‌پیوندد. اما در خاطرات بسیاری از مردم، هنوز گوشه‌ای نوستالژیک است، شاهدی بر دوران فقر اما گرم و دوست‌داشتنی. در بسیاری از مناطق کوهستانی، جایی که زندگی هنوز کم است، کمد بامبو هنوز به عنوان یک دوست کوشا حضور دارد و عادات قدیمی را حفظ می‌کند.

هر بار که به کمد فکر می‌کنم، قلبم پر از هیجان می‌شود - احساسات ناب دوران کودکی‌ام، جایی که فقط باز کردن درِ جیرجیرِ بامبو، کلی خاطره را زنده می‌کند، بوی دود آشپزخانه و صدای مادرم...

دونگ مای آن

منبع: https://baokhanhhoa.vn/van-hoa/sang-tac/202511/cham-vao-ky-uc-thoi-gian-67f14e2/


نظر (0)

No data
No data

در همان دسته‌بندی

زیبایی روستای لو لو چای در فصل گل گندم سیاه
خرمالوهای خشک‌شده در باد - شیرینی پاییز
یک «کافی شاپ مخصوص ثروتمندان» در کوچه‌ای در هانوی، هر فنجان قهوه را ۷۵۰،۰۰۰ دونگ ویتنامی می‌فروشد.
موک چائو در فصل خرمالوهای رسیده، هر کسی که می‌آید مبهوت می‌شود

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

تای نین سونگ

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول