| آلمان «اولین تیر را شلیک کرد»، اتحادیه اروپا از خواب بیدار شد و راهی برای بازی جوانمردانه با چین پیدا کرد. عکس از آرشیو. (منبع: aspistrategist.org) |
در ۱۳ جولای، دولت آلمان استراتژی جدیدی را در قبال چین اعلام کرد و اقداماتی را برای پاسخ به پکن در آینده، مانند کنترل سرمایهگذاری در حوزه فناوری مدرن با کاربردهای نظامی ، تشریح کرد.
جدا نیست، فقط وابستگی کمتری دارد
اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، در صفحه شخصی توییتر خود تأیید کرد: «هدف ما جدایی نیست، بلکه کاهش وابستگیهای مهم آینده است.»
کابینه آلمان پس از ماهها بحث و بررسی در درون دولت ائتلافی سه حزبی به رهبری صدراعظم اولاف شولتز، این استراتژی را تصویب کرد. در حوزه اقتصادی، استراتژی جدید، کاهش وابستگی بخشهای کلیدی به چین را مطابق با اهدافی که قبلاً با اتحادیه اروپا توافق شده بود، پیشنهاد میدهد.
در واقع، با گردش مالی نزدیک به ۳۰۰ میلیارد یورو (نزدیک به ۸ میلیون میلیارد دونگ ویتنام) در سال ۲۰۲۲ (۲۱ درصد افزایش نسبت به سال ۲۰۲۱)، به نظر میرسد چین به عنوان یک بازار مهم برای شرکتهای پیشرو آلمانی کاملاً تثبیت شده است. با این حال، در سند استراتژی ۶۴ صفحهای، دولت آلمان تأکید کرده است که "چین تغییر کرده است. بنابراین، ما باید رویکرد خود را نسبت به این کشور تغییر دهیم".
پس از آنکه آلمان سند استراتژی جدید خود را منتشر کرد، سفارت چین در برلین تأیید کرد که پکن شریک آلمان در مقابله با چالشها است، نه رقیب آن.
تحلیلگران میگویند اروپا بالاخره متوجه شده است که امنیت اقتصادی باید از داخل شروع شود. اگر اروپاییها بتوانند یک بازار داخلی قوی ایجاد کنند، تعامل با چین آسانتر خواهد بود.
در واقع، اتحادیه اروپا از آمریکای شمالی و آسیا عقب مانده تلقی میشود. این نه تنها خطرات امنیتی ایجاد میکند، بلکه اقتصاد این بلوک را نیز با مشکل مواجه میکند. دادههای سازمان جهانی مالکیت معنوی (WIPO) نشان میدهد که اروپا در توانایی خود برای ارتقای نوآوری از ایالات متحده و چین عقب مانده است.
برای تبدیل شدن به یک قدرت جهانی فناوری، قادر به رقابت با ایالات متحده و چین و کاهش فاصله با دو ابرقدرت، اتحادیه اروپا باید اقدامات قوی نوآوری فناوری را در مقیاس وسیع اجرا کند. بر این اساس، منطقه باید اقداماتی را برای ارتقای مراکز تولید و فناوری و همچنین داشتن تعداد بسیار بیشتری از شرکتها نسبت به امروز برای تضمین رقابتپذیری انجام دهد.
اروپا بیدار شده است
تحلیلگران میگویند که از مسائل شخصی گرفته تا پایداری یک کسبوکار، آزادی عمل نیازمند قدرت اقتصادی است. همین امر در مورد کشورهایی نیز صدق میکند که در صورت عدم اعتماد کافی به توانایی تصمیمگیری، رشد و بهرهوری قوی ضروری است.
بنابراین خوب است که این آگاهی در استراتژی جدید امنیت اقتصادی پیشنهادی کمیسیون اروپا (EC) برجسته شود. ایجاد پایههای لازم برای افزایش رقابتپذیری اعضای اتحادیه اروپا و تعمیق بازار واحد - از اولویتهای اصلی امنیت اقتصادی است.
همچنین استدلال میشود که استراتژی جدید امنیت اقتصادی ممکن است تنها اصل مرتبط برای آشتی دادن منافع سیاسی و تجاری متضاد باشد. کمیسیون اروپا اذعان میکند که یک استراتژی امنیت اقتصادی مؤثر باید به نفع بخش تجاری باشد و اجماع بین کشورهای عضو را به دست آورد.
اگرچه در حال حاضر مشخص نیست، اما پکن به عنوان عامل پنهان پشت هر ریسک امنیتی اقتصادی شناسایی شده توسط بروکسل دیده میشود، به این معنی که تصمیمات پیشنهادی کمیسیون برای محافظت از منافع منطقهای اغلب با استراتژیهای تجاری بسیاری از شرکتهای اروپایی در تضاد است.
با این حال، برای اتحادیه اروپا، خطر نه تنها وابستگی بیش از حد، بلکه ترس از عقب ماندن از رشد چین و باختن در بازار جهانی به چین و ایالات متحده نیز هست. از این منظر، «مهار» درگیریهای اقتصادی با چین به «هزینه» افزایش خطرات رقابتی برای مشاغل خواهد بود.
حل تناقضات فوق دشوار است و در نتیجه، سیاست اتحادیه اروپا همچنان گیج و مردد خواهد ماند - و نمیتواند با دستاوردهای چین و ایالات متحده همگام شود، که اروپاییها را نگران میکند.
در حالی که کسبوکارهای اروپایی شیفتهی بازارهای صادراتی هستند، موفقیتهای اخیر رقبای آنها ناشی از اولویت دادن به تقاضای داخلی است.
برای مثال، قدرت قانون تورمزدایی جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، نه از تبعیض آن علیه واردات، بلکه از موفقیت آن در ایجاد انتظار مردم برای یک بازار عظیم و سودآور در آینده برای توسعه فناوری سبز در ایالات متحده ناشی میشود، جایی که آنها از آن سود خواهند برد.
همانطور که وزارت خزانهداری ایالات متحده خاطرنشان میکند، رونق ساخت کارخانههای ایالات متحده از زمان تصویب لوایح کلیدی سیاست صنعتی رئیس جمهور بایدن بیسابقه و بینظیر است. این لوایح به موجی از ساخت و ساز در مقیاس بزرگ کمک کردهاند. ناگزیر، چنین بازاری همیشه به گسترش عظیم عرضه محلی نیاز خواهد داشت.
در مورد چین، استراتژی رشد آن مدتهاست که بر صادرات متکی بوده و با استفاده از مقیاس مقرونبهصرفه، از نظر قیمت در بازارهای جهانی رقابت میکند و به تدریج در زنجیره ارزش پیشرفت میکند.
با این حال، پیش از آنکه پکن دکترین «گردش دوگانه» خود (ترویج مصرف داخلی در عین حال ترویج سرمایهگذاری خارجی و افزایش تولید برای صادرات) را رسمی کند، این کشور از بازار داخلی خود به عنوان موتور رشد برای بخشهای کلیدی مانند خودروهای برقی استفاده میکرد، جایی که خودروسازان چینی در فناوری و فروش داخلی پیشرو هستند.
به دهه ۲۰۰۰ برگردید تا ببینید چگونه اروپا پیشتازی خود را در تولید فتوولتائیک (PV) از دست داد؟
مرحله اول این فرآیند نسبتاً بدون حادثه بود. یارانههای دولتی به مصرفکنندگان، نصب پنلهای فتوولتائیک در اروپا را تسریع کرد، اما سپس شرکتهای چینی وارد شدند و از تولیدکنندگان اروپایی پیشی گرفتند.
در مرحله دوم، زمانی که دولتهای اتحادیه اروپا یارانهها را کاهش دادند و تعرفههایی را بر واردات PV از چین اعمال کردند، رشد انرژی خورشیدی اروپا متوقف شد. از آن زمان، چین به سرعت به اروپا رسید و در حدود سال ۲۰۱۳ در نصب تاسیسات خورشیدی از آن پیشی گرفت. تا سال ۲۰۲۰، چین ۲۵۳ گیگاوات ظرفیت خورشیدی نصب کرده بود که ۵۰ درصد بیشتر از اروپا بود.
در آن زمان، بازار پیشبینی میکرد که با مازاد عرضه مواجه خواهد شد. با این حال، اگر اروپا به جای «رها کردن» استراتژی خود مبنی بر افزایش نصب پنلهای فتوولتائیک را حفظ کند، در حالی که این امر به نفع صادرکنندگان چینی خواهد بود، بازاری به اندازه کافی بزرگ ایجاد خواهد کرد که تولیدکنندگان اروپایی بتوانند دوباره موفق شوند، همانطور که پکن با تولیدکنندگان چینی انجام داد.
امروز، اروپا در معرض تکرار همان اشتباه در فناوری سبز است. مقررات جدید، از ممنوعیت آتی موتورهای احتراق داخلی گرفته تا قوانین سختگیرانهتر مبدا برای باتریها، تنها اندازه مورد انتظار بازار داخلی برای کالاها و خدمات فناوری سبز و در نتیجه توانایی تأمینکنندگان داخلی برای تأمین آنها را کاهش داده است.
اروپاییها در ایجاد بازارهای جدید بسیار خوب عمل کردهاند. به همین دلیل است که اتحادیه اروپا همچنان صادرکننده پیشرو در تعدادی از فناوریهای سبز است. بنابراین نباید فراموش کرد که مقررات مثبت شکلدهنده بازار ریشه موفقیت است. همانطور که در استراتژی کمیسیون اروپا ذکر شده است، اندازه بازار داخلی نه نفوذ اروپا را در شکلدهی به بازارهای جهانی و تعیین استانداردها در خارج از کشور افزایش میدهد و نه کاهش میدهد.
دو برابر کردن افزایش تقاضای داخلی برای فناوری سبز، مسیر رسیدن به امنیت اقتصادی اروپا است. شرکتهای داخلی به اندازه کافی مطمئن هستند که میتوانند از مزایای سرمایهگذاری در رشد بازار داخلی خود بهرهمند شوند و وابستگی اروپا به انتخابهای سیاسی در جاهای دیگر را کاهش دهند.
میتوان نتیجه گرفت که امنیت اقتصادی نیز مانند سیاست باید از خانه شروع شود.
منبع






نظر (0)