در بسیاری از فیلمهای تاریخی چین، مردم اغلب یک خدمتکار کوچک کاخ را به تصویر میکشند که مورد لطف امپراتور قرار میگیرد و به تدریج به مقامی والا در حرمسرا میرسد.
این مسیر «یک قدم تا بهشت»، اگرچه دشوار بود، اما رویای بسیاری از صیغههای دربار بود. با این حال، در واقعیت، در طول تاریخ فئودالی، اکثر صیغهها از اینکه امپراتور به آنها لطف کند، میترسیدند. چرا اینطور بود؟
به گفته سوهو، دلیل اینکه خدمتکاران کاخ نمیخواستند مورد توجه امپراتور قرار بگیرند، سه دلیل داشت.
با وجود اینکه ندیمههای کاخ فرصت تغییر زندگی خود را داشتند، نمیخواستند مورد توجه امپراتور قرار بگیرند. (عکس: سوهو)
اولاً ، فاصله بین خدمتکاران کاخ و امپراتور خیلی زیاد بود. هر خدمتکاری در کاخ فرصت خدمت نزدیک به امپراتور را نداشت. محل اقامت خدمتکاران کاخ اغلب در فاصله بسیار دوری از کاخ امپراتور قرار داشت. بنابراین، فرصتهای ملاقات با امپراتور کم بود، بنابراین احتمال اینکه زن او شوند، حتی نادرتر بود.
دوم ، آنها میخواهند از سرنوشتی غمانگیز جلوگیری کنند. یک خدمتکار کاخ که به اندازه کافی خوش شانس باشد که مورد لطف امپراتور قرار گیرد یا حتی فرزند امپراتور را به دنیا بیاورد، لزوماً سرنوشت او را تغییر نمیدهد. به خصوص برای خدمتکاران کاخ که از طبقه پایین و بدون پشتوانه هستند.
کتابهای تاریخ ثبت کردهاند که بسیاری از خدمتکاران کاخ پس از مورد لطف قرار گرفتن توسط امپراتور، ناپدید شدند یا تا سر حد مرگ شکنجه شدند. همچنین استثنائات زیادی برای زنان باردار وجود داشت، آنها اجازه نداشتند به فرزندانشان نزدیک شوند یا آنها را بزرگ کنند. در عوض، آنها مجبور بودند جوانی خود را در تنهایی دفن کنند.
خدمتکاران کاخ که باردار نمیشدند، مجبور بودند در میان حسادت و طرد دیگران به کار خود ادامه دهند. وقتی پیر میشدند، به تنهایی و غم به خانه بازمیگشتند، زیرا هیچ مرد عادی جرأت دوست داشتن آنها را نداشت تا از رنجاندن پادشاه جلوگیری کند. در موارد دردناکتر، آنها میتوانستند هنگام مرگ امپراتور با او دفن شوند یا مجبور به راهب شدن شوند. اگر به اندازه کافی خوش شانس بودند که دفن نشوند، فقط میتوانستند در معبد بودایی بمانند و تا زمان مرگ برای امپراتور دعا کنند.
مورد لطف امپراتور قرار گرفتن باعث شد که خدمتکاران کاخ در حسادت و طرد شدن زندگی کنند. (عکس: سوهو)
سوم ، خدمتکاران کاخ از امپراتور کینه به دل داشتند. خدمتکاران کاخ در کاخ موقعیت آسانی نداشتند. آنها مجبور بودند همه کارها را از کارهای سبک گرفته تا سنگین انجام دهند، هر روز حجم زیادی از کار را انجام میدادند و تقریباً همیشه با آنها بدرفتاری میشد. خدمتکاران کاخ مجبور بودند تمام کارهای بسیار سخت را شبانهروز انجام دهند، گاهی اوقات حتی بدون اینکه وقت غذا خوردن داشته باشند. کار سخت بود اما خواستههای ارباب خیلی زیاد بود. مهم نبود چقدر سخت کار میکردند، راضی کردن ارباب دشوار بود، بنابراین به تدریج ذهنیت کینه در آنها ایجاد شد.
یک نمونه بارز، ترور قریبالوقوع امپراتور مینگ شیزونگ (دوران جیاجینگ) توسط گروهی از خدمتکاران کاخ است. طبق سوابق تاریخی، دلیل اقدامات بیملاحظه این خدمتکاران کاخ، بدرفتاری وحشتناک امپراتور مینگ شیزونگ بود.
این امپراتور میخواست با اضافه کردن خون قاعدگی خدمتکاران زن خود به این دارو، اکسیر جاودانگی بسازد. امپراتور مینگ شیزونگ خدمتکاران زن خود را مجبور کرد که برنج نخورند و فقط شبنم بنوشند. بسیاری از آنها به خاطر خواسته امپراتور جان خود را از دست دادند. بنابراین، آنها جمع شدند و امپراتور را ترور کردند.
کوک تای (منبع: سوهو)
مفید
احساسات
خلاق
منحصر به فرد
خشم
منبع






نظر (0)