جزئیات طولانی، شخصیتپردازیهای ناهماهنگ و بازیگری ضعیف، تماشاگران را ناامید کرد و باعث شد که دیگر فیلم «قدم زدن در آسمان باشکوه» را تماشا نکنند.
قدم زدن در آسمان روشن یکی از پربینندهترین سریالهای تلویزیونی در ساعات پربیننده است. در قسمتهای اول، این پروژه بازخورد مثبتی دریافت کرد. با این حال، بعداً به دلیل داستان پراکندهاش، مخاطبان ناامید شدند. ساختن نقش اول زن سمی، بازیگری بحثبرانگیز.
«از امروز این فیلم را کنار میگذارم. هر چه بیشتر آن را تماشا کنم، خستهکنندهتر میشود»، «هیچ فیلمی وجود ندارد که در آن نقش اول زن به اندازه این فیلم منفور باشد، رسماً از فیلم کنارهگیری میکنم»، «وونگ آن اوله و پنجشنبه ها سری «بازیگری اجباری و بیاحساس بود. حس کسلکنندهای داشت»، «تمام خانوادهام منتظر این فیلم بودند، اما حالا دیگر نمیخواهند آن را تماشا کنند»، «در ابتدای فیلم، هنوز جالب بود. هر چه بیشتر تماشا کنید، بدتر میشود»، «بازی تای طوری بود که انگار داشت درس را از حفظ میخواند»، «شخصیت هیچ مهارت بازیگری ندارد، دیالوگها را از حفظ میخواند»، «حالتهای چهره تو ها برای بینندگان آزاردهنده است، از دراز کردن گردنش گرفته تا تنگ کردن چشمها و جمع کردن لبهایش»... تعدادی از بینندگان نظراتی شبیه به این یا مشابه آن را در مورد هر کلیپ فیلم گذاشتند.

چرا نقش اول زن منفور است؟
قدم زدن در آسمان روشن این سریال تا قسمت ۳۴ پخش شده است، اما از قسمت ۱۴، شخصیت پو که تو ها سری نقش آن را بازی میکند، به طور مداوم بازخورد منفی از سوی مخاطبان دریافت کرده است.
دلیل آن از "تغییر رویکرد" پو با چای (لانگ وو) ناشی میشود. پو از دختری که به خاطر هوش، ذکاوت و جاهطلبیاش دوست داشته میشد، به دختری ناسپاس تبدیل شد. او قول خود را برای نامزدی با چای زیر پا گذاشت و هر بار که با چای روبرو میشد یا توجه او را جلب میکرد، رفتاری ناخوشایند از خود نشان میداد.
همچنین نظراتی وجود دارد که از پو به عنوان قربانی داستان ازدواج اجباری دفاع میکند. او میخواست به مدرسه برود، زندگی خودش را داشته باشد به جای اینکه در روستا بماند و با مردی که دوستش نداشت ازدواج کند تا بدهی خانوادهاش را بپردازد. در داستان عاشقانهاش با چای، پو همیشه منفعل بود. او حتی از اینکه چای از او مراقبت کند و او را تعقیب کند، متنفر بود.
با این حال، پو برای رسیدن به هدفش، به شرط اتمام تحصیلات دانشگاهی با چای ازدواج کرد. بعدها، وقتی چای را رها کرد و عاشق تای (وونگ آن اوله) شد، پو واکنش شدیدتری دریافت کرد. اکثریت معتقد بودند که پو نباید قولش را زیر پا میگذاشت و به چای آسیب میزد. به خصوص در شرایطی که خانواده چای به دلیل بحران بدهی مجبور به ترک وطن خود شده بودند، اقدامات پو غیرقابل قبول تلقی میشد.
علاوه بر این، بازی تو ها بحثبرانگیز بود. تماشاگران متوجه شدند که او از نظر جسمی محدودیت دارد و هنگام صحبت با همبازیهایش دائماً گردنش را میکشید. علاوه بر این، حالات چهره مکرر این بازیگر مانند چرخاندن چشمها، تنگ کردن چشمها یا جمع کردن لبهایش نیز آزاردهنده بود.
خود تو ها اذعان میکند که در تلاش است تا نکاتی را که باعث ناراحتی مخاطب میشود، اصلاح کند. او امیدوار است که بینندگان زندگی خصوصی او را از نقشش جدا کنند و از نظرات توهینآمیزی که عزیزانش را آزار میدهد، خودداری کنند.
علاوه بر تو ها، بازی شخصیت تای که وونگ آن اوله نقش آن را بازی میکرد نیز مورد انتقاد قرار گرفت. «بازی وونگ آن فاقد احساس بود»، «دیالوگها مثل خواندن بود»، «انگار وونگ آن سعی کرده بود خودش را به زور در نقش جا بدهد اما مناسب نبود»، «شخصیت تای نقاط ضعف زیادی را در بازیگری آشکار کرد»... از جمله نظراتی هستند که در مورد نقش وونگ آن مطرح شدهاند.

طرح داستان کسل کننده و کسل کننده است.
بسیاری از مخاطبان از دانستن این موضوع ناامید شدند قدم زدن در آسمان روشن ۱۰۰ قسمت پخش شد، اما حالا به دلیل جزئیات نامعقول و پراکنده، جذابیت خود را از دست داده است. از قسمتهای قبلی، این فیلم به خاطر غرق شدن در داستانهای بیاهمیت مورد انتقاد قرار گرفته بود.
معمولاً، استفادهی پو از داروهای گیاهی برای ایجاد آلرژی، به عنوان یک نفرین برای هماتاقیاش اشتباه گرفته میشد. یا موقعیتی که او توسط دوست پسر نهو (ین دن) مورد آزار و اذیت قرار میگرفت و سپس متهم به دخالت در رابطهی شخص دیگری یا سرقت شهریه، قلدری در خیابان و... میشد.
در آخرین قسمت، پو مورد کلاهبرداری قرار گرفت و پولش را از دست داد. او وقتی فهمید که نمیتواند پولی را که از طریق انجام وظایف در شبکههای اجتماعی منتقل کرده بود، پس بگیرد، وحشت کرد.
تمام موقعیتها قابل پیشبینی هستند و از همان الگوی قدیمی پیروی میکنند. شایان ذکر است که این سلسله رویدادها، شخصیت شخصیتهای اصلی و فرعی را برجسته نمیکند، حتی باعث تأثیر معکوس میشود و به عنوان خستهکننده و بیمعنی مورد انتقاد قرار میگیرد.

نه تنها پو، بلکه شخصیت چای نیز به طور فزایندهای در حال محو شدن است. پس از بیش از 30 قسمت، چای هنوز یک ولگرد است که فقط میداند چگونه پول والدینش را خرج کند و کورکورانه به دنبال ندای عشق میرود. چای علاوه بر شیفتگی و اعمال کودکانهاش برای نشان دادن تسلط خود بر پو، هیچ تغییر واضحی در ادراک و اعمال خود نداشته است.
در قسمت ۳۴، چای وقتی فهمید که تا سعی کرده به او کمک کند اما تصادفاً باعث شده او جلوی خانواده پو آبرویش را ببرد، بهترین دوستش را سرزنش کرد و حتی او را از خود راند. این اتفاق باعث شد چای امتیاز از دست بدهد و به خاطر فراموش کردن وظیفهاش در عشق مورد انتقاد قرار گرفت.
«نمیدانم فیلم کی قرار است ادامه پیدا کند. پو-تای خستهکننده است، چای هنوز به بلوغ نرسیده است»، «تمام جزئیات بیاهمیت هستند، با پیروی از الگوی قدیمی، فیلم بدتر میشود»، «فیلم عمداً تعداد قسمتها را با جزئیات طولانی و بیمعنی طولانی میکند»، «نمیدانم فیلم چه پیامی میخواهد منتقل کند، دیگر جالب نیست»... برخی از نظرات مخاطبان است.
منبع






نظر (0)