Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

خاطرات روزنامه‌نگاری: دو شب بی‌خوابی و یک مصاحبه‌ی ارزشمند!

مصاحبه تلفنی با نگوین تی بیچ تائو، سفیر ویتنام در مجارستان، در مورد کار حفاظت از شهروندان در محل پذیرش پناهندگان اوکراینی، خاطره‌ای فراموش‌نشدنی برای خبرنگار VNA در آلمان بود.

VietnamPlusVietnamPlus15/09/2025

بیش از ۲۰ سال است که به عنوان روزنامه‌نگار کار می‌کنم، «حرفه نویسندگی» را دنبال می‌کنم، در بسیاری از کشورهای جهان «قدم گذاشته‌ام»، از شهرهای بی‌شماری عبور کرده‌ام، حتی با کابینه، رهبران هر کشور و سازمان بین‌المللی «آشنا» بوده‌ام، اما همه اینها فقط خطوط خبری، کلمات روی کاغذ هستند، فقط هنگام انجام کار میدانی، رفتن به سرزمین‌های جدید، ملاقات با شاهدان زنده... با چشمان خودم می‌بینم، با گوش‌های خودم می‌شنوم هر رویدادی را، واقعاً درک می‌کنم، همدردی می‌کنم و سختی‌های یک خبرنگار مقیم را احساس می‌کنم.

با دریافت تصمیم برای کار در جمهوری فدرال آلمان، کشور صنعتی پیشرو جهان و بزرگترین اقتصاد اروپا، بسیاری از مردم فکر می‌کنند که من واقعاً خوش‌شانس هستم. بله، خوش‌شانس هستم زیرا می‌توانم در کشوری بزرگ و زیبا، با سابقه تاریخی که هر کشوری ندارد، با نظام سیاسی متفاوت، جامعه‌ای با بسیاری از چیزهای خاص و همچنین اصول بسیاری که من هرگز نشناخته‌ام، کار کنم.

علاوه بر این، آلمان یک جامعه ویتنامی نسبتاً بزرگ با بیش از ۲۰۰۰۰۰ نفر دارد که در ۱۶ ایالت پراکنده شده‌اند.

این یک مزیت بود، اما برای من فشار زیادی بود. به عنوان تنها خبرنگار زن، تنها نیمی از خانواده، یک مادر و یک فرزند، به یک سفر کاری رفتند. آلمان در آن زمان درگیر اقدامات لازم برای مبارزه با بیماری همه‌گیر کووید-۱۹ بود. عادت کردن به یک محیط جدید، از سفر، زندگی تا محل کار، درخواست مدرسه برای فرزندان و مراحل بی‌شمار دیگر، دشوار بود.

آلمان با دورهای رقابتی بسیار چشمگیر، فرآیند دشوار تشکیل دولت و وضعیت پیچیده‌تر اپیدمی وارد انتخابات پارلمانی شد، چرا که موج چهارم این بیماری همه‌گیر را تجربه می‌کرد و این به یک چالش بزرگ تبدیل شده بود.

با اینکه قبل از رفتن، با بخش‌های روزنامه‌نگاری حرفه‌ای مطالعه و گفتگو کرده بودم، برای کسی که بیش از ۲۰ سال در زمینه ویراستاری کار کرده، اضطراب و فشار کاری اجتناب‌ناپذیر است.

در طول شش ماه اول، کار مرا از خانه دور کرد، دلتنگی برای خانه و غم زمستان آنقدرها که فکر می‌کردم ترسناک نبود.

حمایت رئیس وقت دفتر، آقای تران مان هونگ، و خبرنگار وو تان تونگ، اعتماد به نفس بیشتری به من داد. یادگیری و درک نحوه کار خبرنگاران چندرسانه‌ای در محل و سپس در کنفرانس‌های بزرگ، به تدریج مرا مستقل کرد.

ماهر، فعال، و حتی کاملاً مطمئن هنگام انجام کار در مکان‌هایی که می‌توان آنها را «خط مقدم طوفان» نامید. با کمی اشتیاق، روحیه یادگیری، کمی کنجکاوی و میل به یادگیری و کاوش یک خبرنگار مقیم، از مشکلات نمی‌ترسم.

سفرهای کاری دور و نزدیک با موفق‌ترین نتایج باعث شد کم‌کم احساس آسودگی کنم، نه به اندازه‌ی زمانی که برای اولین بار این ماموریت را دریافت کرده بودم.

اما همانطور که ضرب‌المثل قدیمی می‌گوید: «دیدن، باور کردن است»، تئوری همیشه از واقعیت فاصله دارد و کتاب‌ها لزوماً شبیه زندگی واقعی نیستند.

سفر کاری به فرانکفورت برای گزارش دادن اینکه شرکت هواپیمایی بامبو ایرویز در حال افتتاح پرواز مستقیم بین ویتنام و آلمان است، چالش بزرگی برای من بود.

در آن زمان، درگیری روسیه و اوکراین تازه آغاز شده بود. دولت آلمان که تازه شروع به کار کرده بود و غرق در کار بود، با وضعیت جدیدی روبرو شد.

دستورالعمل‌های رهبری آژانس باید از نزدیک با توجه به موقعیت مکانی باشد، «هر حرکت» هرگونه درگیری که بر اقتصاد و سیاست کشور میزبان تأثیر می‌گذارد، باید کاملاً درک شود.

جنگی که قرار بود ظرف چند هفته پایان یابد، متوقف نشده است. دو خبرنگار مرد مجبور شدند برای گزارش از تخلیه ویتنامی‌ها از مناطق جنگی در اوکراین، به ویژه پس از آنکه اتحادیه اروپا مرزهای خود را به روی پناهندگان اوکراینی گشود، به لهستان بروند.

تنها، با وظیفه‌ی همزمان رفتن به سفرهای کاری و پوشش اخبار محلی. در ۶ مارس ۲۰۲۲ که به مرکز مالی اروپا رسیدم، از دفتر مرکزی با من تماس تلفنی گرفتند. مدیران آژانس درخواست کردند با سفیران کشورهایی که ویتنامی‌های اوکراینی به آنها پناه برده بودند مصاحبه کنند تا وضعیت حفاظت از شهروندان در مراکز پذیرش پناهندگان اوکراینی را به‌روز کنند.

اطلاعات مربوط به افتتاح خط پرواز مستقیم بین ویتنام و آلمان دیگر اولویت اصلی نبود. وظیفه غیرممکن در آن زمان، ارتباط فوری با آژانس‌های نماینده درگیر در پذیرش شهروندان ویتنامی بود.

از بین برخی از سرنخ‌های ارائه شده، به سرعت با آنها تماس گرفتم و یک «استودیوی» کوچک، مجهز به میکروفون، دوربین و زوم، درست مانند تئوری که برای مصاحبه‌های آنلاین یاد گرفته بودم، راه‌اندازی کردم.

dai-su-viet-nam-tai-hungary-kiem-nhiem-croatia-nguyen-thi-bich-thao-140.jpg
نگوین تی بیچ تائو، سفیر ویتنام در مجارستان و کرواسی. (عکس: VNA)

اولین تماس تلفنی با سفیر ویتنام در مجارستان، نگوین تی بیچ تائو، که درخواست ترتیب دادن مصاحبه‌ای در مورد فعالیت‌های حمایت و حفاظت از شهروندان را داشت، قاطعانه رد شد.

نگرانی وقتی بیشتر شد که سفیر گفت برادران خیلی سرشان شلوغ است، نیروی پشتیبانی کم است، بعضی‌ها ۲۴ ساعته در حال آماده‌باش هستند، بعضی‌ها غذا و محل اقامت را آماده می‌کنند و بعضی‌ها مستقیماً با جامعه هماهنگ می‌کنند تا به ایستگاه قطار بروند و از پناهندگانی که هر لحظه بیشتر و بیشتر می‌شدند استقبال کنند. نه تنها در طول روز، بلکه در شب هم، وقت گرانبها فقط برای خوابیدن کافی است، نه برای نشستن و صحبت با کسی.

سفیر در حالی که نفس نفس می‌زد و صحبت می‌کرد، از بابت این ناراحتی عذرخواهی کرد و قول داد که در روزی آرام‌تر و پس از اتمام کارهای پشتیبانی، به مصاحبه پاسخ دهد.

«تاریک‌ترین جا، روشن‌ترین جاست»، از شدت اضطراب، ناگهان راه حل جدیدی به ذهنم رسید. فقط در کسری از ثانیه، فکر کردم که این یک مصاحبه ارزشمند است، درست در همان تماس تلفنی از سفیر چند دقیقه دیگر وقت خواستم.

روی زمین نشستم، خودکاری از جیبم بیرون آوردم، با دهانم صحبت کردم، با گوش‌هایم گوش دادم و با دستانم یادداشت برداشتم. مثل یک ربات بودم، یادداشت برمی‌داشتم و سوال می‌پرسیدم تا هرچه بیشتر اطلاعات کسب کنم.

برای دقت بیشتر، سریع بلندگوی تلفن را روشن کردم تا واضح بشنوم و به دختر کناری‌ام علامت دادم که از تلفن شخصی‌اش برای ضبط حرف‌های سفیر استفاده کند. خوشبختانه، قبل از تماس، وقت داشتم چند سؤالی را که می‌خواستم بپرسم، یادداشت کنم و با اینکه سفیر در خیابان بود و من هنوز به خانه برنگشته بودم، مکالمه اطلاعات کافی برای من داشت تا بتوانم کار کنم.

با تمام سرعتی که می‌توانستم به هتل برگشتم، نوار را برداشتم و مقاله را نوشتم و همان شب خبر را تمام کردم تا برای ستاد مرکزی بفرستم.

اگرچه جلسه پیش از قرار ملاقات با تیمی که برای افتتاح مسیر پرواز مستقیم ویتنام-آلمان آماده می‌شد را از دست دادم، اما با حمایت کمیته سازماندهی، روز بعد به موقع به مراسم افتتاحیه رسیدم.

در این زمان، برنامه یک خبرنگار مقیم، با پیروی از مراحل صحیح، در واقع انجام می‌شود، فیلمبرداری، عکس گرفتن، ضبط، رهبری صحنه، مصاحبه... به ترتیب انجام می‌شوند.

بعد از مراسم، چمدان‌هایم را بستم و سوار قطار شدم و به برلین برگشتم. سکوی تاریک و سرد قطار از قبل باعث ناراحتی‌ام شده بود و اعلام تاخیر قطار، خبرنگار خسته را بیشتر افسرده کرد.

چون نمی‌توانستم بدون نگرانی یک جا بایستم، به ایستگاه رفتم، گوشه‌ای گرم با نور کافی برای مطالعه پیدا کردم، با عجله کامپیوتر را روشن کردم، از فرصت استفاده کردم، نوار را برداشتم و یادداشت‌برداری کردم.

بعد از ۲ ساعت، سوار قطار شدیم. سفر ۷ ساعته تا پایتخت که ۵ ساعت آن صرف ویرایش متن، ویرایش تصویر و برش عکس شد.

بعد از تقریباً دو شب بی‌خوابی، کار را تمام کردم و دو مقاله‌ام مطابق با خواسته‌های خانواده بود. اگرچه خسته بودم و گاهی احساس ضعف و فرسودگی می‌کردم، اما آن احساس به سرعت از بین رفت و متوجه شدم که هنوز آدم خوش‌شانسی هستم.

در مقایسه با خبرنگاران جنگ، کسانی که جوانی خود را فدا کردند، زیر بمب‌ها و گلوله‌های سرگردان راه رفتند، مستقیماً با خطر روبرو شدند و خود را وقف خطوط مقدم کردند تا اطلاعات را منتقل کنند، یا کسانی که در میدان‌های نبرد جان باختند، به طور خاص‌تر، آن هموطنان «سرخ‌پوست و زردپوست» که در حال فرار بودند، من آدم خوشبختی هستم.

و آن مصاحبه ارزشمند باعث شد که من قدر زندگی را بیشتر بدانم، ارزش بی‌کران صلح را عمیق‌تر درک کنم و قدر آن را بدانم./.

(ویتنام+)

منبع: https://www.vietnamplus.vn/ky-niem-nghe-bao-hai-dem-khong-ngu-va-cuoc-phong-van-quy-gia-post1061818.vnp


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

هر رودخانه - یک سفر
شهر هوشی مین در فرصت‌های جدید، سرمایه‌گذاری شرکت‌های FDI را جذب می‌کند
سیل تاریخی در هوی آن، از دید یک هواپیمای نظامی وزارت دفاع ملی
«سیل بزرگ» رودخانه تو بن، از سیل تاریخی سال ۱۹۶۴، ۰.۱۴ متر بیشتر بود.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

شهر ساحلی ویتنام در سال ۲۰۲۶ به برترین مقاصد گردشگری جهان تبدیل می‌شود

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول