هوش مصنوعی مولد، آموزش را متحول میکند
هوش مصنوعی با شخصیسازی تجربیات یادگیری، حمایت از معلمان، گسترش دسترسی به دانش و بهبود روشهای تدریس، تأثیر عمیقی بر آموزش دارد.
حوزههایی که هوش مصنوعی «پوشش میدهد» شامل تولید متن (ChatGPT، Gemini، Claude)، تولید تصویر (DALL·E، MidJourney، Stable Diffusion)، تولید ویدیو (Runway Gen-2، Sora)، تولید صدا و صوت (ElevenLabs، Murf.ai)، تولید کد برنامهنویسی (GitHub Copilot، Code Llama) و تولید دادههای سهبعدی (Nvidia GET3D، DreamFusion) میشود.
![]() |
کاربردهای هوش مصنوعی پتانسیل بالایی دارند، اما چالشهایی را نیز در رابطه با خطر وابستگی به فناوری ایجاد میکنند. |
این فناوری با هوش مصنوعی به سرعت در حال توسعه است و کاربردهای زیادی در آموزش، تولید محتوا، برنامهنویسی و طراحی به همراه دارد و به بهبود عملکرد کاری و خلاقیت در بسیاری از زمینهها کمک میکند.
با این حال، کاربرد هوش مصنوعی همچنین چالش خطر وابستگی به فناوری را ایجاد میکند و تفکر و علاوه بر آن، طرز فکر زبانآموزان را "فرسایش" میدهد.
در گفتگو با دانشیار آگنیس استیب ( دانشکده بازرگانی، دانشگاه RMIT ویتنام)، ابزارهای هوش مصنوعی اغلب به دلیل ارائه تجربیات یادگیری شخصیسازیشده و دسترسی فوری به اطلاعات مورد تقدیر قرار میگیرند.
با این حال، هوش مصنوعی همچنین با یک چالش بزرگ همراه است - دسترسی آسان به همه چیز میتواند باعث شود زبانآموزان هنگام حل مسئله یا طوفان فکری بیش از حد به هوش مصنوعی تکیه کنند و این منجر به خفه شدن خلاقیت و تفکر انتقادی میشود.
![]() |
تصویر تولید شده توسط هوش مصنوعی. |
دانشیار آگنیس استیب اظهار داشت: «توسعه مهارتهای تفکر انتقادی یک هدف اساسی آموزش است. مربیان ضمن فراهم کردن امکان بهرهبرداری از مزایای هوش مصنوعی مولد، باید اطمینان حاصل کنند که رشد فکری زبانآموزان تحت تأثیر قرار نمیگیرد.»
دکتر آنوشکا سیریواردانا، مدرس بازاریابی دیجیتال در دانشگاه RMIT، نیز هشدار داد که استفاده بیش از حد از هوش مصنوعی میتواند منجر به ایجاد حالت «درک مطلب» در زبانآموزان شود.
آنها به دریافت پاسخهای فوری عادت دارند، اما انگیزهای برای پرداختن به مسائل پیچیده یا طرح استدلالهایی بر اساس تفکر خودشان ندارند.
هوش مصنوعی چگونه میتواند از تفکر انتقادی پشتیبانی کند، نه اینکه آن را «جایگزین» کند؟
یک عامل مهم در تنظیم نحوه تعامل زبانآموزان با فناوری هوش مصنوعی، سن و سطح تحصیلات است.
دانشیار استیب گفت که دانشآموزان مسنتر و تحصیلکردهتر میتوانند از هوش مصنوعی برای افزایش درک خود و انجام تجزیه و تحلیل عمیقتر استفاده کنند، اما دانشآموزان جوانتر ممکن است صرفاً برای دریافت پاسخهای سریع به هوش مصنوعی تکیه کنند که میتواند مانع تفکر انتقادی آنها شود.
![]() |
در ویتنام، زبانآموزان با تحصیلات عالی میتوانند هوش مصنوعی را به طور مؤثر در فرآیند یادگیری خود ادغام کنند، زیرا آنها توانایی رویکرد به این ابزارها با تفکر انتقادی را دارند. |
بنابراین، محیطهای آموزشی، از جمله ویتنام، باید این تأثیرات را در نظر بگیرند و در فرآیند استفاده و ادغام هوش مصنوعی، اصلاحاتی را انجام دهند. همچنین لازم است تأکید شود که اجرای استراتژیهای آموزشی با محوریت ترویج تفکر انتقادی متناسب با هر گروه سنی و سطوح مختلف تحصیلی ضروری است.
دکتر سیریواردانا گفت: « با ترویج فرهنگ یادگیری که برای پرسشگری ارزش قائل است و زبانآموزان را به تأمل انتقادی در مورد اطلاعات تولید شده توسط هوش مصنوعی تشویق میکند، مربیان میتوانند زبانآموزان را برای استفاده آگاهانه از فناوری بهتر تجهیز کنند و از این طریق تواناییهای تفکر انتقادی آنها را در محیطهای یادگیری مبتنی بر هوش مصنوعی افزایش دهند .»
یکی از راههای پرورش تفکر انتقادی در زبانآموزان، طراحی تمرینهایی است که آنها را ملزم به توسعه مهارتهای پرسشگری مؤثر با استفاده از ابزار GenAI میکند.
دانشیار استیب پیشنهاد میکند که یک راه عملی برای پرورش تفکر انتقادی در زبانآموزان، طراحی تمرینهایی است که آنها را ملزم به توسعه مهارتهای پرسشگری (یا «پرسش و پاسخ») مؤثر با استفاده از ابزار GenAI میکند. هدف نهایی این است که به زبانآموزان کمک شود تا در عین دریافت اطلاعات مرتبط و خلاقانه، پرسشهای کمتری برای هر مسئله بپرسند.
برای مثال، در یک دوره بازاریابی دیجیتال، ممکن است از دانشجویان خواسته شود تا در مورد جدیدترین نوآوریهای بازاریابی مبتنی بر هوش مصنوعی تحقیق کنند. آنها میتوانند با پرسیدن یک سوال کلی از هوش مصنوعی شروع کنند، مانند «آخرین روندها در بازاریابی مبتنی بر هوش مصنوعی چیست؟»
![]() |
تفکر انتقادی یکی از ویژگیهای مغز انسان است، بنابراین پرورش آن به موازات استفاده از برنامههای کاربردی پشتیبان، چیزی است که باید به آن توجه شود. |
سپس، به جای پرسیدن مداوم سوالات کلی، دانشآموزان میتوانند پرسش خود را اصلاح کنند تا دقیقتر شوند، مانند: «چگونه از ابزارهای هوش مصنوعی برای شخصیسازی تجربیات مشتری در یک محیط بازاریابی دیجیتال استفاده میشود؟».
از طریق این اشکال تفکر، دانشآموزان نه تنها یاد میگیرند که چگونه به طور مؤثرتری با هوش مصنوعی تعامل داشته باشند، بلکه توانایی تجزیه و تحلیل و اولویتبندی اطلاعات را نیز توسعه میدهند و در نتیجه مهارتهای تفکر انتقادی را بهبود میبخشند.
خلاصه اینکه، اگرچه هوش مصنوعی میتواند پاسخهایی ارائه دهد، اما برای اینکه در آن اطلاعات «گم» نشوند، کاربران باید از کلی به جزئی بروند و سطح تفکر را در سطحی عمیق نگه دارند - که با پرسیدن سوالات خاص و چندوجهی نشان داده میشود. در عین حال، به طور مداوم صحت اطلاعات را بررسی و نقد کنند.










نظر (0)