طرح داستان قدم زدن در آسمان تابناک، قسمت ۵۴
خانم لی با دیدن پو که دیر به خانه میآمد، به گلها نگاه میکرد و لبخند میزد، به او طعنه زد: «داری کتاب را وارونه میخوانی.» پو خجالتزده و خجالتی بود و نمیتوانست آن را پنهان کند. خانم لی حدس زد که پو عاشق شده است، بنابراین به او یادآوری کرد: «روی درس خواندن تمرکز کن، زود عاشق نشو!»

پو تمام شب درس خواند و صبح روز بعد پیامی از چای دریافت کرد. او با خرید برنج چسبناک با میوه گاک برای پو به عنوان صبحانه، نگرانی خود را نشان داد تا در امتحان شانس بیاورد. در حالی که پو با بسته برنج چسبناک در دست، در حالی که لبخند میزد، دم در ایستاده بود، کوانگ او را اذیت کرد و باعث شد پو سرخ شود. در همان لحظه، لو برای جارو کردن حیاط بیرون آمد، کوانگ بلافاصله از فرصت استفاده کرد و به عشقش کمک کرد.
چای همچنان به پو پیامک میداد: «امتحانت را تمام کردی؟ تکالیفت را تمام کردی؟ هنوز چیزی نخوردهای؟» پو همچنین فراموش نکرد که به چای یادآوری کند که درست غذا بخورد. به نظر میرسید این دو وارد مرحلهی آشنایی و قرار ملاقات شدهاند.
در همین حال، کوانگ از پدرش عصبانی بود، تای را دعوت کرد تا برای نوشیدن آبجو بیرون بروند و اعلام کرد که از فردا شغلی پیدا میکند، خانهای اجاره میکند و جداگانه زندگی میکند و دیگر نمیخواهد با پدرش در ارتباط باشد. تای به کوانگ گفت که با مادرش توافق کرده است که برای تحصیل به انگلستان برگردد. تای گفت: «تو خانه سبز را برای من به دست بگیر.» و کوانگ را غافلگیر کرد. تای معتقد بود که کوانگ با حمایت لی موفق خواهد شد. کوانگ تحت تأثیر قرار گرفت و از بهترین دوستش تشکر کرد.
تای اعلام کرد که برای تحصیل به انگلستان باز خواهد گشت و مادرش را خوشحال کرد: «بالاخره، فکرش را کردی.» قبل از رفتن، تای دو چیز را با مادرش روشن کرد. اول اینکه، هیچ چیز بین او و پو وجود نداشت. با اینکه او پو را دوست داشت، مادرش او را فقط یک دوست و صاحب کافه میدانست. تای گفت که پو دختری قوی، باهوش و خوشبین است که همیشه جرات دنبال کردن رویاهایش را دارد. او چیزهای زیادی از او یاد گرفته بود. دوم، در مورد بائو آن، تای او را فقط یک خواهر میدانست.
بائو آنه تصادفاً مکالمه بین تای و مادرش را شنید. او متوجه شد و پذیرفت که تسلیم شود و دیگر سرسختانه تای را دنبال نکند.
تا لباسهایش را تا کرد، به این امید که با اتوبوس به زادگاهش برگردد. این بار، او قصد داشت برای همیشه به خانه برگردد زیرا نمیتوانست شغلی پیدا کند. چای وسایل تا را بغل کرد و مانع رفتن او به خانه شد. چای به او یادآوری کرد که آنها سختیهای زیادی را پشت سر گذاشتهاند و حالا همه چیز خوب است، اما تا میخواست به خانه برود. با شنیدن این حرف، تا چارهای جز دنبال کردن چای نداشت، زیرا او برایش کاری ترتیب داده بود.
کار در مغازه لباس فروشی نگوک نگا بود. با این حال، وقتی چای و تا رسیدند، نگا یک کار فوری برای انجام دادن داشت و مجبور شد مغازه را ترک کند، مغازه را به چای سپرد و از او خواست که در پخش زنده به او کمک کند. تا از اعتماد نگا به چای شگفت زده شد.
بعد از رفتن نگا، چای، تا را به اتاق پخش زنده برد و به او نحوه بررسی کد سفارش را آموزش داد. چای فاش کرد که در هر جلسه پخش زنده، ۶ تلفن با ظرفیت کامل کار میکردند و سفارشها دائماً در حال افزایش بود. پس از آن، او تا را به فروشگاه برد تا مستقیماً فروش داشته باشد.
قسمت ۵۵ فیلم «قدم زدن در آسمان روشن» را که دوشنبه (۱۵ اکتبر) ساعت ۸ شب از شبکه VTV3 پخش میشود، تماشا کنید!
برنامه پخش برنامه قدم زدن در آسمان روشن قسمت ۵۵
بینندگان میتوانند قسمت ۵۵ برنامه «قدم زدن در آسمان روشن» را که امروز، ۱۵ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۸ شب پخش میشود، به صورت زنده از کانال VTV3 از طریق لینکهای زیر تماشا کنند:
VTV Go - VTV - VTVCab - SCTV - TV360 - FPTPlay

لینک تماشای فیلم قدم زدن در آسمان درخشان با کیفیت Full HD
برای تماشای قسمتهای کامل این سریال که از کانال VTV3 پخش میشود، خوانندگان میتوانند به این لینک دسترسی داشته باشند.
انتظار میرود سریال «قدم زدن در آسمان روشن» ۶۰ قسمت داشته باشد و از دوشنبه تا جمعه هر هفته ساعت ۸ شب از کانال VTV3 به صورت زنده در VTV Go - VTV - VTV Entertainment پخش شود.
فیلم «قدم زدن در آسمان باشکوه» حول زندگی پو - دختری ۱۸ ساله از رد دائو - میچرخد که با دو برگ کاغذ در دست، بر سر دوراهی سرنوشتسازی قرار میگیرد: یک برگه پذیرش دانشگاه پزشکی و یک برگه بدهی خانوادگی. یکی ترک زادگاهش برای دنبال کردن آرمانهای جوانیاش و دیگری انجام وظیفه فرزندی و ازدواج با چای - ثروتمندترین ارباب جوان روستا - است.
چای، پو را عاشقانه دوست دارد و تنها یک هدف در زندگیاش دارد: ازدواج با پو. چای به خاطر عشقش، تمام تلاشش را میکند تا مانع از ترک او توسط پو شود. عشق کودکانه چای، مانعی بر سر راه تحصیل پو میشود.
پو و چای، هر دو، در مواجهه با اتفاقات فراوان، زادگاه خود را به مقصد شهر ترک کردند. در آنجا، آنها با دوستان جدید، چالشهای جدید، نگرانیها و شادیهایی فراتر از تصورشان روبرو شدند.
منبع: https://baodaknong.vn/link-xem-di-giua-troi-ruc-ro-tap-55-tren-vtv3-ngay-15-10-231708.html






نظر (0)