در فیلم «خانه اجدادی» با رده سنی ۱۸+، شخصیت مای تین (فوونگ مای چی) بر درد طرد شدن غلبه میکند تا درگیری با مادرش را التیام بخشد.
این اثر، بازگشت هیونه لپ به پرده بزرگ سینما را پس از شش سال رقم میزند. جادوگر نابینا (۲۰۱۹). در فیلم دوم، کارگردان همچنان به تبلیغ نقاط قوت خود در ژانر معنوی ادامه میدهد، ژانری که به او کمک کرده تا از طریق بسیاری از وب-درامها برای خود نامی دست و پا کند.
شخصیت اصلی - مای تین - یک تولیدکننده محتوای «میلیونی» نسل Z در شهر هوشی مین است. او که پس از تولید مجموعهای از محصولات با بینندگان کم، به دنبال ایده بود، بهترین دوستش موضوعی با موضوع کاوش در دنیای زیرزمینی پیشنهاد داد و محل فیلمبرداری خانهی بیش از ۱۰۰ سالهی او در غرب بود.
او که به ارواح اعتقادی ندارد، بهطور اتفاقی با روح برادرش، جیا مین (هوین لپ)، که ده سال پیش فوت کرده، در خانه ملاقات میکند. او در تلاش برای فراری دادن روح برادرش، کمکم یاد میگیرد که با جیا مین کنار بیاید. در همین حال، «خانه اجدادی» در معرض خطر فروش توسط بستگان مای تین برای کسب سود است.
این فیلم با اقتباس از داستانی درباره دنیای زیرزمینی، بر موضوع آسیبهای چند نسلی تمرکز دارد. فیلمنامه این سوال را میپرسد: اگر روزی دوباره با یکی از بستگان فوت شده خود ملاقات کنید، به او چه خواهید گفت؟ برای مای تین، این فرآیندی است که او برای التیام خود با زخمهای دوران کودکی بسیاری روبرو میشود.
کارگردان برای توضیح داستان، فلشبکهایی را در هم میآمیزد. شخصیت اصلی داستان فراز و نشیبهای زیادی دارد - پدرش در روز تولدش در یک تصادف درگذشت و سالها بعد برادرش ناگهان از دنیا رفت. مای تین که در یک خانواده مردسالار زندگی میکرد، با شایعاتی مبنی بر اینکه او عامل مرگ پدر و برادرش بوده، احاطه شده بود. مادرش (هنرمند هان توی) - که به شدت درد میکشید - نیز این شایعات را باور کرد. از آن به بعد، مای تین از خانوادهاش فاصله گرفت و معتقد بود که برادرش دلیل طرد شدن او توسط مادرش بوده است.
فیلم به طرز معقولی حال و هوای شخصیتها را روایت میکند. در ابتدا، می تین جرات رویارویی با روح جیا مین را نداشت و با استفاده از طلسمی او را فراری میداد. به لطف نصیحت پیرمرد (سرایدار معبد، با بازی هنرمند ترونگ دن)، او متوجه شد که این فرصتی برای رهایی از احساسات سرکوبشدهی ۱۰ ساله است.
این شخصیت باید بر موانع روانی زیادی غلبه کند تا درگیری با مادرش را التیام بخشد. او با گوش دادن به صحبتهای بهترین دوستش، فات فی (چی تام) که دیدگاهش را به اشتراک میگذارد، آرامش مییابد. بسیاری از دیالوگهای فیلم به دل جوانان نشست و به طور گسترده توسط مخاطبان در شبکههای اجتماعی بازنشر شد، مانند: «مامان معمولاً وقتی احساس گناه میکند از کلمه «متاسفم» استفاده نمیکند، او فقط با پختن غذای مورد علاقهاش این کار را انجام میدهد»، «با خانواده، حالا میتواند...» درد میکشه، اما بعداً تبدیل به خاطره میشه."
این اثر شامل صحنههای زیادی مربوط به باورها و پرستش اجداد است و از این طریق پیامی از بازگشت به ریشههای خود را در بر میگیرد. این فیلم دنیای معنوی را به تصویر میکشد، جایی که درگذشتگان هنوز هم هر روز مراقب زندگی فرزندان خود هستند. برخی از شخصیتها با نیت طنز خلق شدهاند، مانند کسانی که با پشتکار در معبد عبادت میکنند اما بیتفاوت برای اجداد خود عود میسوزانند. کارگردان از حرفه ساخت بان شیئو و نقاشیهای شیشهای نیز برای غنیسازی مطالب فرهنگی استفاده میکند.
فوئونگ می چی در اولین نقش اصلی خود، صحنههای احساسی را به طور کامل به تصویر کشید. او این نقش را کاملاً طبیعی بازی کرد، تا حدودی به این دلیل که با شخصیت هماهنگ بود زیرا آنها همسن بودند و در شغلی مرتبط با تولید محتوا کار میکردند. در صحنهای که می تین بر سر مزار جیا مین گریه میکرد زیرا فکر میکرد روح او ناپدید شده است، حالت چهره شخصیت احساسات زیادی را برانگیخت. نقش هوین لاپ عمدتاً نقش گشودن دریچهای به ماجرا را ایفا میکرد و چیزهایی را که کارگردان میخواست از طریق دیالوگ منتقل کند، در خود جای میداد.
ها تان فوک، یکی از تماشاگران، هنگام تماشای فیلم در ۲۱ فوریه گفت که چندین بار گریه کرده است زیرا با داستان همدردی کرده است. او پیام فیلم مبنی بر «عشق خانوادگی بر همه چیز غلبه میکند» را تحسین کرد و ارزیابی کرد که فونگ می چی برای این نقش مناسب است و آن را به خوبی ایفا کرده است.
موسیقی در هدایت احساسات اثر نقش دارد. در صحنهای که مای تین با جیا مین درد دل میکند، آهنگ و ما مثل قبل آواز نمیخوانیم (ساخته شده توسط له کت ترونگ لی) از طریق صدای فوئونگ می چی طنین انداز می شود. لالایی (با صدای بویی کونگ نام) با زمینهای روشن، حس نوستالژیک کودکی را تداعی میکند.
فیلم در پایان نکات منفی زیادی دارد. کارگردان یک "پیچش داستانی" (طرح غیرمنتظره) مربوط به جنایات گذشته را مطرح میکند. از اینجا به بعد، فیلمنامه تغییر میکند و بسیاری از توطئههای داخلی خانواده را آشکار میکند و باعث میشود یکی از شخصیتها علیرغم همه چیز، انتقام بگیرد. پیام فیلم شکسته است زیرا محتوا مانند ابتدای فیلم، رنگ و بوی انسانی ندارد.
در مراسم افتتاحیه فیلم در ۱۸ فوریه در شهر هوشی مین، هوین لاپ اعتراف کرد که طمع داشته و جزئیات زیادی را در فیلم گنجانده است. او گفت: «اگر مردم هنگام تماشا راضی نباشند، قول میدهم که این را به عنوان یک درس عبرت بگیرم و اشتباهات را در فیلم سوم اصلاح کنم.»
منبع







نظر (0)