«لین لوک: کوی نهاپ ترانگ» تلاش میکند تا از عناصر ترسناک عامیانه ویتنامی بهره ببرد و از این طریق پیامهای زیادی درباره علت و معلول در جامعه فئودالی را در آن بگنجاند. با این حال، این فیلم هنوز از نظر جلوههای ویژه، فیلمنامه و بازیگری محدود است.
فیلم ترسناک سیاهگوش: تسخیر شده هنگام ملاقات با چهرههای آشنا مانند هونگ دائو، توجه را به خود جلب میکرد. از دست دادن توی تین، ساموئل آن، تین آن... پشت این پروژه لو تان لوآن، کارگردان، و و تان هوآ، تهیهکننده هستند. سال گذشته، این دو نفر «تب» را خلق کردند. سگ شیطانی - به درآمد چشمگیر، بیش از 108 میلیارد دونگ ویتنام دست یافت.
با این بازگشت، انتظار میرود گروه سازنده همچنان به ارائه اثری باکیفیت ادامه دهند و نویدبخش ایجاد تب جدیدی برای سینمای ویتنام باشند. متأسفانه، این فیلم هنوز محدودیتهای زیادی در فیلمنامه و تصویر دارد.
قرض گرفتن داستانهای ارواح برای روایت داستانهای انسانی
طبق افسانهها، سیاهگوش گربهای سیاه با دستهای مو در وسط پیشانیاش است که شبیه چشم سوم است و به او اجازه میدهد نیروهای ماوراءالطبیعه را ببیند. وقتی سیاهگوش از روی جسدی که در خانه در حال مومیایی شدن است میپرد، متوفی به آرامی مینشیند و به یک روح تبدیل میشود.
بر اساس این ایده، فیلم بینندگان را به دهه ۱۹۶۰ در شهر هوئه میبرد. داستان حول محور خانواده دونگ فوک میچرخد - یک خانواده اشرافی ثروتمند که نوه بزرگشان متأسفانه تصادف کرده و به رودخانه افتاده است.
در طول مراسم تشییع جنازه برادرزاده، یک گربه سیاه با چشمان قرمز ناگهان ظاهر شد و از روی تابوت پرید، پس از آن مرد مرده ناگهان از خواب بیدار شد. پس از آن، یک سری اتفاقات عجیب و غریب همچنان در خانه رخ میداد، از جمله اینکه شخصی به دلایل نامعلومی به قتل رسید.
این باعث میشود مردم باور کنند که خانواده دونگ فوک به دلیل گناهان گذشته توسط شیاطین نفرین شدهاند. می بیچ (هونگ دائو) - قدرتمندترین فرد خانواده - و دو پسرش وین ترونگ (وان آن) و وین تای (ساموئل آن) باید راهی برای کمک به خانواده برای غلبه بر طوفان پیدا کنند...

سیاهگوش طرح داستانی سادهای دارد، داستانسرایی مشابهی دارد سگ شیطانی وقتی که از صحنههای ترسناک ناگهانی برای ترساندن مخاطب بیش از حد استفاده نمیشود. فیلمنامه همچنین هنگام وارد کردن مداوم پیچشهای داستانی برای غافلگیر کردن، برانگیختن کنجکاوی مخاطب و در عین حال حل گرههای ایجاد شده در ابتدای فیلم، محاسبات لازم را دارد.
فیلمنامه از طریق داستان سیاهگوش، جامعه فئودالی را که در آن مردسالاری و خرافات هنوز ریشه عمیقی در ذهن مردم دارد، مورد انتقاد قرار میدهد. این فیلم همچنین پیام آشنای مجازات شر را در خود جای داده است. پس از یک سری اتفاقات، همه شخصیتها درس علت و معلول را درک میکنند و در نتیجه شیوه زندگی خود را تغییر میدهند، خوب میشوند و راههایی برای جبران اشتباهات خود پیدا میکنند.
هنوز محدود است
از تجربه درس بگیرید گروه سازنده روی صحنهآرایی و لباسها سرمایهگذاری زیادی کردهاند. در فیلم، پایتخت باستانی هوئه هم شاعرانه و هم ترسناک به تصویر کشیده شده است. تصویر شبحوار دستهی بیچهرهی پالانکینها یا تصویر ارواح گرسنه از نکات برجسته هستند و تازگی را به سینمای ویتنام میآورند.
با این حال، جلوههای ویژه هنوز به اندازه کافی چشمگیر نیستند. بسیاری از صحنههای ترسناک توسط تصاویر کامپیوتری ساختگی و غیرطبیعی خراب شدهاند. ظاهر سیاهگوش نیز ترس لازم را ایجاد نمیکند. بسیاری از صحنهها بیش از حد تاریک هستند و تا حدودی تجربه بیننده را کاهش میدهند.
در نیمه دوم، فیلمنامه کمی ضعیف است زیرا جزئیات هنوز قابل پیشبینی هستند و فاقد خلاقیت لازم برای نگه داشتن مخاطب هستند. محتوا به تدریج گنگ و فاقد نکات برجسته میشود. پایان نیز ساده است و تا حدودی جریان احساسی را کاهش میدهد. ساختن از همان ابتدا.

در میان بازیگران، هونگ دائو با نقش می بیچ - قدرتمندترین زن در خانواده دونگ فوک - امتیاز کسب کرد. در ظاهر، او سرد است و همیشه به شدت به سنت پایبند است. با این حال، در درون، این شخصیت درگیریها و زوایای پنهان درونی زیادی دارد که نمیداند چگونه با کسی در میان بگذارد.
خانم توی تین به دلیل اینکه اولین بار است وارد سینما میشود، عامل قابل توجهی است. با این حال، او در نقش خدمتکار فوئونگ تأثیر زیادی از خود به جا نگذاشت. توی تین در کنار بازیگران حرفهای، مهارتهای بازیگری ضعیف خود، به ویژه عدم تنوع در ایفای نقشهایش را آشکار کرد.
ون آن با بازگشت به پرده نقرهای، با نقش پسر بزرگ، وین تای، نیز حس همدردی ایجاد کرد. او طبیعی بازی کرد و درک درستی از شخصیت نشان داد. در همین حال، سایر بازیگران نیز بیش از حد از سبک بازیگری دراماتیک استفاده کردند و به سمت جیغ زدن و چرخاندن چشمهایشان متمایل شدند که تا حدودی جریان احساسی فیلم را کاهش داد.

سیاهگوش: تسخیر شده در آن زمان راه اندازی شد فیلمهای ویتنامی به شدت توسط فیلمهای پرفروش هالیوودی و فیلمهای کرهای سرکوب میشود. به لطف یک استراتژی تبلیغاتی خوب، این اثر از همان اولین نمایشها با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبرو شد.
طبق آمار از گیشه ویتنام (یک واحد مستقل نظارت بر گیشه)، این فیلم تنها پس از سه روز نمایش اولیه، به سرعت بیش از 20 میلیارد دونگ ویتنامی فروش کرد و در صدر جدول گیشه قرار گرفت. با نرخ فعلی، این پروژه احتمالاً به زودی در این هفته به مرز 50 میلیارد دونگ ویتنامی خواهد رسید.
عوامل فیلم گفتند که این «شات آغازین» مجموعهای از ۱۴ پروژه فیلم ترسناک است که هر فیلم مربوط به یک حیوان متفاوت است که با باورهای عامیانه ویتنامی و داستانهای مرموز دیرینه مرتبط است. بنابراین، در پایان فیلم اشارهای به آثار دیگر نیز وجود دارد.
به طور کلی، سیاهگوش: تسخیر شده تلاشی برای بهرهبرداری از عناصر وحشت عامیانه ویتنامی وجود دارد. با این حال، چند محدودیت باعث میشود فیلم فاقد عمق و وزن لازم برای یک اثر ترسناک چشمگیر باشد.
منبع






نظر (0)