Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

«چای مقدس» به مردم بومی کمک می‌کند تا ۴ کودک را در جنگل‌های آمازون پیدا کنند

VnExpressVnExpress17/06/2023


در سی و نهمین شب اقامت در اردوگاه، مانوئل رانوک آیین بومیان آمازون را با نوشیدن چای مقدس «یاگه» انجام داد تا «چشمانش را باز کند» و بچه‌ها را پیدا کند.

شب هشتم ژوئن، گروهی از بومیان خسته در اردوگاهی احاطه شده با درختان سر به فلک کشیده و پوشش گیاهی انبوه در وسط جنگل آمازون جمع شدند. آنها و سربازان کلمبیایی از زمان سقوط هواپیمای حامل چهار کودک در اول ماه مه، به مدت ۳۹ روز در جستجوی آنها بودند.

چهلمین روز، لحظه‌ای حیاتی بود، زمانی که تمام گروه جستجو پس از هفته‌ها جستجوی بی‌ثمر، خسته شده بودند. آنها احساس کردند که روح جنگل هنوز مایل به کمک برای یافتن چهار کودک گمشده نیست.

یک سرباز کلمبیایی در کنار هواپیمایی که در ۱۸ مه در جنگل‌های آمازون سقوط کرد، ایستاده است. عکس: آسوشیتدپرس

یک سرباز کلمبیایی در کنار هواپیمایی که در ۱۸ مه در جنگل‌های آمازون سقوط کرد، ایستاده است. عکس: آسوشیتدپرس

داوطلبان بومی و سربازان کلمبیایی نشانه‌های امیدوارکننده‌ی زیادی مانند شیشه شیر، میوه‌های نیم‌خورده و پوشک‌های کثیف کشف کردند. اما باران بی‌وقفه، زمین ناهموار و گذر سریع زمان، روحیه و توان آنها را تحلیل برد.

مردم بومی معتقدند وقتی بدن، ذهن و ایمان ضعیف شود، نمی‌توانند بچه‌ها را در جنگل پیدا کنند. بنابراین آن شب، مانوئل رانوک، پدر سومین و کوچکترین فرزند، تصمیم گرفت مراسم یاگه، یکی از مقدس‌ترین آیین‌های مردم بومی آمازون را اجرا کند.

این یک روش تهیه‌ی آیینی از یک چای تلخ است که از آیاهواسکا، یک نوع انگور وحشی که در آمازون رشد می‌کند، و درختچه‌ی چاکرونا تهیه می‌شود. قرن‌هاست که این چای گیاهی توهم‌زا توسط مردم کلمبیا، پرو، اکوادور و برزیل به عنوان درمانی برای انواع بیماری‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

هنری گوئررو، داوطلبی که به جستجو پیوست، گفت که عمه‌اش برای گروه نوشیدنی یاگه (yagé) آماده کرده بود. آنها معتقد بودند که این نوشیدنی چشمانشان را باز می‌کند و آنها را به سمت بچه‌ها هدایت می‌کند.

گوئررو، ۵۶ ساله، گفت: «به آنها گفتم، 'در این جنگل هیچ کاری از دست ما بر نمی‌آید. ما نمی‌توانیم بچه‌ها را با چشم‌هایمان پیدا کنیم. آخرین چاره، یاگه است.'» «این سفر در لحظه‌ای خاص، در زمانی بسیار مقدس، اتفاق افتاد.»

پس از اینکه بومیان آماده‌سازی یاگه را تمام کردند، رانوک چای نوشید، در حالی که دیگران چند ساعت بعد او را تماشا می‌کردند.

اواخر آن شب، وقتی رانوک به آنها گفت که این رسم جواب نداده، ناامید شدند. آنها وسایل خود را جمع کردند و آماده شدند تا صبح روز بعد جنگل را ترک کنند.

اما قبل از اینکه صبح زود نهم ژوئن از جنگل بیرون بروند، خوزه روبیو، بزرگ روستا، تصمیم گرفت باقیمانده‌ی شراب یاگه را بنوشد، چون معتقد بود این کار به او کمک می‌کند بچه‌ها را پیدا کند.

روبیو ناگهان به حالت خلسه فرو رفت و گاهی اوقات به دلیل عوارض جانبی چای روانگردان استفراغ می‌کرد. این بار، او گفت که چای مؤثر بوده است. روبیو معتقد بود که بینایی‌اش باز شده و به او اجازه داده تا بچه‌ها را ببیند و به گوئررو گفت: "امروز آنها را پیدا خواهیم کرد."

این گفته روبیو به تیم جستجو امید بخشید و آنها تصمیم گرفتند در جنگل بمانند و به تلاش خود ادامه دهند.

یاگه، یک چای گیاهی که از تاک آیاهواسکا (بانیستریوپسیس کاپی) و درختچه چاکرونا (پسیکوتریا ویریدیس) تهیه می‌شود، اثرات روانگردان دارد. عکس: ویکی‌پدیا

یاگه، یک چای گیاهی که از تاک آیاهواسکا (Banisteriopsis caapi) و درختچه چاکرونا (Psychotria viridis) تهیه می‌شود، اثرات توهم‌زایی دارد. عکس: ویکی‌پدیا

این چهار فرزند، لسلی، سولینی، تین و کریستین، در آراراکوارا، یک روستای کوچک آمازونی در منطقه‌ای دورافتاده در جنوب کلمبیا که فقط با قایق یا هواپیمای کوچک می‌توان به آن دسترسی داشت، بزرگ شدند. رانوک گفت که بچه‌ها زندگی شاد و مستقلی داشتند زیرا او و همسرش، مگدالنا موکوتویی، اغلب دور از خانه بودند.

لسلی ۱۳ ساله، آرام و بالغ بود. سولینی ۹ ساله، بازیگوش بود. تین، که هنگام حادثه تقریباً ۵ ساله بود، بسیار فعال بود. کریستین، که هنگام گم شدن ۱۱ ماهه بود، در حال یادگیری راه رفتن بود.

ماگدالنا موکوتی در خانه پیاز و کاساوا پرورش می‌داد و آنها را به آرد تبدیل می‌کرد تا خانواده‌اش را سیر کند و بفروشد. لسلی آشپزی را در هشت سالگی یاد گرفت. او وقتی والدینش دور بودند از خواهر و برادرهای کوچکترش مراقبت می‌کرد.

صبح روز اول ماه مه، چهار کودک، مادر و عمویشان سوار یک هواپیمای سبک به مقصد شهر سن خوزه دل گواویاره شدند. رانوک چند هفته قبل این روستا را که بین گروه‌های شورشی و مزارع مواد مخدر چند دهه‌ای قرار دارد، ترک کرده بود. رانوک گفت که تحت فشار افرادی است که در این فعالیت غیرقانونی دست دارند، اما از ارائه جزئیات خودداری کرد.

رانوک گفت: «کار در آنجا امن نیست. همچنین غیرقانونی است و افراد دیگری را در این زمینه درگیر می‌کند که نمی‌توانم درباره آنها صحبت کنم زیرا خودم را در معرض خطر بیشتری قرار می‌دهم.»

رانوک گفت که قبل از ترک روستا، ۹ میلیون پزو (۲۶۹۵ دلار) برای همسرش به ارث گذاشته تا غذا، مایحتاج زندگی و هزینه بلیط هواپیما را بخرد. او می‌خواست بچه‌ها روستا را ترک کنند زیرا می‌ترسید که توسط گروه‌های شورشی منطقه جذب شوند.

این مادر و پنج فرزندش در حال عزیمت به سمت رانوک بودند که خلبان هواپیمای سبک سسنا به دلیل نقص موتور، وضعیت اضطراری اعلام کرد. این هواپیما در اول ماه مه از صفحه رادار ناپدید شد.

ارتش کلمبیا به جستجوی هواپیما پرداخت و پس از ۱۰ روز جستجو بدون یافتن هیچ نشانه‌ای از هواپیما یا قربانیان، گروهی از مردم بومی تصمیم گرفتند به آنها بپیوندند. آنها با جنگل آمازون و خانواده‌های ساکن در منطقه آشنا بودند. یکی از افراد بومی گفت که صدای موتور هواپیما را هنگام پرواز سسنا بر فراز خانه‌اش شنیده است. این اطلاعات به آنها کمک کرد تا جستجویی را در امتداد رودخانه آپاپوریس برنامه‌ریزی کنند.

سربازان و بومیان، با وجود خطرات، در جنگل پیشروی کردند. یک مرد نزدیک بود بر اثر برخورد با شاخه درخت نابینا شود. دیگران دچار آلرژی و علائم آنفولانزا شدند، اما به راه خود ادامه دادند.

در گذشته، ارتش و گروه‌های بومی از یکدیگر متنفر بودند، اما در جنگل آنها غذا، آب، تلفن‌های ماهواره‌ای، دستگاه‌های GPS و امید را به اشتراک می‌گذاشتند.

شانزده روز پس از سقوط، با روحیه‌ای پایین، لاشه هواپیما را در حالی که دماغه‌اش رو به پایین بود، روی کف جنگل پیدا کردند. وقتی بقایای انسانی را داخل آن پیدا کردند، فرض را بر این گذاشتند که بدترین اتفاق افتاده است. گوئررو گفت که او و دیگران شروع به برچیدن چادرها کردند. اما مردی که به هواپیما نزدیک می‌شد گفت: «هی، من اجساد بچه‌ها را نمی‌بینم.»

گوئررو به هواپیما نزدیک شد و متوجه چندین شیء شد که به نظر می‌رسید کسی آنها را پس از سقوط بیرون کشیده است.

اجساد سه بزرگسال از هواپیما بیرون کشیده شد، اما هیچ کودکی پیدا نشد و هیچ نشانه‌ای از جراحت جدی آنها دیده نشد. جستجوگران با تکیه بر شواهدی مبنی بر زنده بودن کودکان، تاکتیک خود را تغییر دادند. آنها دیگر مانند گذشته، بی‌صدا از ترس شورشیان در جنگل حرکت نمی‌کردند.

گروهبان خوان کارلوس روخاس سیسا گفت: «ما قصد داریم به مرحله دوم برویم. ما از بلندترین روش جستجوی ممکن استفاده خواهیم کرد تا بچه‌ها بتوانند صدای ما را بشنوند.»

آنها نام لسلی را فریاد می‌زدند و پیامی ضبط‌شده از مادربزرگ بچه‌ها به زبان اسپانیایی و زبان هویتوتو پخش می‌کردند که به آنها می‌گفت در جای خود بمانند. هلیکوپترها غذا و بروشور در جنگل ریختند. ارتش همچنین سگ‌هایی از جمله ویلسون، سگ گله بلژیکی که قبل از ناپدید شدن در جنگل، شیشه شیر بچه‌ها را پیدا کرده بود، با خود آورد.

نزدیک به ۱۲۰ سرباز و بیش از ۷۰ نفر از مردم بومی، شبانه‌روز به دنبال این چهار کودک می‌گشتند. آن‌ها سوت‌هایی را به درختان چسبانده بودند تا کودکان در صورت دیدن آن‌ها از آن‌ها استفاده کنند و در مجموع از ۱۱ کیلومتر طناب مخصوص برای علامت‌گذاری مناطقی که جستجو کرده بودند، استفاده کردند، به این امید که کودکان آن را به عنوان نشانه‌ای برای ماندن در محل تشخیص دهند.

آنها همچنان به دنبال سرنخ‌هایی در مورد کودکان بودند، از جمله ردپاهایی که گمان می‌رفت ردپای لسلی باشد، اما هیچ‌کس آنها را پیدا نکرد. برخی از افراد در این فرآیند در مجموع بیش از ۱۵۰۰ کیلومتر پیاده‌روی کردند.

بسیاری از سربازان خسته شده بودند و ارتش مجبور به جایگزینی آنها شد. آن زمان بود که گوئررو با روستا تماس گرفت و از عمه‌اش خواست تا چای یاگه را آماده کند. دو روز بعد، چای به همراه سربازان رسید.

در روز چهلم، پس از اینکه پیر روبیو شراب یاگه را نوشید، آنها دوباره جنگل را جستجو کردند و از همان جایی که پوشک را پیدا کرده بودند، شروع کردند. «چای مقدس» به روبیو کمکی نکرد تا محل دقیق بچه‌ها را مشخص کند، بنابراین گروه‌ها در جهات مختلف پراکنده شدند.

ساعت ها گذشت، در حالی که بومیان از یافتن سرنخ جدیدی ناامید شده بودند، ناگهان سربازی از طریق بی سیم اعلام کرد که چهار کودک در ۵ کیلومتری محل سقوط، در یک قطعه جنگل نسبتاً باصفا، پیدا شده اند. تیم های نجات چندین بار از این قطعه جنگل عبور کرده بودند اما کودکان را پیدا نکرده بودند.

سرباز در حالی که گریه می‌کرد و گريه می‌کرد و گريه‌اش را در آغوش گرفته بود، به گررو گفت: «هر چهار نفرتان را پیدا کردند.»

این چهار خواهر در ۹ ژوئن در حدود ۵ کیلومتری محل سقوط هواپیما پیدا شدند. عکس: آسوشیتدپرس

این چهار خواهر در ۹ ژوئن در حدود ۵ کیلومتری محل سقوط هواپیما پیدا شدند. عکس: آسوشیتدپرس

وقتی لسلی پیدا شد، تقریباً در حالت هذیان بود و قادر به راه رفتن نبود. خواهر و برادرهایش نیز بسیار خسته و دچار سوءتغذیه شدید بودند و دست و پایشان پر از خراش و نیش حشرات بود.

جستجوگران به سرعت کمک‌های اولیه را انجام دادند و کودکان را گرم کردند، سپس با هلیکوپتر تماس گرفتند تا آنها را از جنگل انبوه بیرون بکشند. آنها به سن خوزه دل گواویاره منتقل شدند، سپس با هواپیمای نظامی به بیمارستانی در بوگوتا، جایی که پزشکان منتظر بودند، منتقل شدند.

مقامات کلمبیایی، متخصصان پزشکی ، ارتش و بسیاری دیگر از رهبری لسلی تمجید کردند. ژنرال پدرو سانچز، که مسئول عملیات جستجو بود، گفت که خواهر بزرگتر، لسلی، با له کردن میوه و مخلوط کردن آن در یک جعبه با کمی آب، به برادر کوچکترش غذا می‌داد.

او و خواهر و برادرانش به نمادی از تاب‌آوری و درس بقا در سراسر جهان تبدیل شدند. دولت کلمبیا در تلاش برای پایان دادن به درگیری‌های این کشور، به همکاری بین جوامع بومی و ارتش افتخار می‌کند.

رئیس جمهور گوستاوو پترو گفت: «جنگل شما را نجات داد. شما فرزندان جنگل هستید و اکنون فرزندان کلمبیا نیز هستید.»

رانوک سخنان رئیس جمهور پترو را تصدیق کرد، اما افزود که فرهنگ بومی و آیین‌های معنوی فرزندانش را نجات داده است. او با اشاره به یاگه به ​​عنوان محترم‌ترین آیین مردم بومی آمازون گفت: «این دنیای معنوی بود. ما در جنگل چای می‌نوشیدیم تا اجنه فرزندانم را آزاد کنند.»

هونگ هان (به نقل از آسوشیتدپرس )



لینک منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

تنها روستای ویتنام را در بین ۵۰ روستای زیبای جهان کشف کنید
چرا فانوس‌های پرچم قرمز با ستاره‌های زرد امسال محبوب هستند؟
ویتنام برنده مسابقه موسیقی Intervision 2025 شد
ترافیک مو کانگ چای تا عصر ادامه دارد، گردشگران برای شکار فصل برنج رسیده هجوم می‌آورند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

اخبار

نظام سیاسی

محلی

محصول