سنت اصیل معلمان از داستانهایی زیباتر از افسانهها ساخته شده است، داستانهایی با شایستگیهایی به وسعت ابرهای سفید، چشماندازی به وسعت اقیانوس آرام و ارتفاعاتی به بلندی کوه اورست که مقایسه آنها دشوار است. با این حال، از سوی دیگر، معلمان هرگز نباید «سعی کنند دل دانشآموزان را به دست آورند».
هنوز به یاد دارم، وقتی دانشجو بودم، در امتحان پایان ترم روانشناسی، بعد از پاسخ دادن به سوال، یک سوال دیگر از معلم دریافت کردم: «اگر دانشآموزی به شما فحش بدهد، چگونه با آن برخورد میکنید؟» تمام آرامشم را جمع کردم، از داستانهای آموزشی معلم درخشان گرفته تا روانشناسی دانشآموزان جوان - مقاومت غیرقابل پیشبینی - را نشان دادم، سپس راه حلی پیشنهاد دادم که هسته اصلی آن مهار خودم و تأثیرگذاری تدریجی بر دانشآموزان است. با یادآوری گذشته، به امروز فکر میکنم و میخواهم به معلمان جوان یادآوری کنم که معلمان هرگز نباید سعی کنند دانشآموزان را به خود جلب کنند. دانشآموزان همیشه انتظار دارند که معلمان با آنها به آرامی، دوستانه، با همدلی و درک متقابل رفتار کنند.
یک بار، دانشآموزی گریه کرد چون به خاطر زیاد پرسیدن سوال، بارها اشتباه جواب داده بود. بعد از آن، او به من پیامک داد و توضیح داد که به خاطر اینکه از خودش به خاطر نفهمیدن درس، کمبود خواب و عملکرد بد در امتحان ناامید شده، گریه کرده است، نه به خاطر اینکه معلم بلند صحبت میکرد. این پیام من را "درمان" کرد. این نشان میدهد که اگر فقط طوری تدریس کنید که دانشآموزان درس را بفهمند اما افکار، احساسات و خلق و خوی آنها را نفهمند، پس شما فقط... ChatGPT هستید!

تدریس نه تنها قایقی است که محتوای برنامهریزیشده را حمل میکند، بلکه مهمتر از آن، با گرمی قلب همراه است.
عکس: سازمان مردم نهاد دائو (DAO NGOC THACH)
وقتی مدیر بودم، عادت داشتم از کلاسها بازدید کنم تا تفاوت نحوه ورود معلمان به کلاس را ببینم. تعداد زیادی از معلمان بودند که به دلیل نگرش جدی خود، فضای کلاس را متشنج و خفه میکردند. در زمینهای که دانشآموزان باهوشتر و بااستعدادتر میشوند، معلمان باید نوآوری کنند، خلاق باشند و از فناوری استفاده کنند و هوش مصنوعی (AI) ضروری است، اما شخصیت معلم مهم است. هیچ رباتی نمیتواند جایگزین «تحول حالت» از صمیم قلب بین معلمان و دانشآموزان در یک مدرسه شاد شود.
بنابراین، تدریس نه تنها قایقی است که محتوای برنامهریزیشده را حمل میکند، بلکه مهمتر از آن، با گرمی قلب همراه است.
گرمی، ارتباط و رعایت استانداردها نه تنها از سوی معلمان - دانشآموزان، معلمان - والدین، بلکه از سوی مدیران مدرسه - معلمان نیز ضروری است. این پایه و اساس ساخت یک مدرسه مترقی است. معلمان به مدیران و معاونانی نیاز دارند که شایسته، مسئول و درک کننده همکاران خود باشند.

سخنرانیهای معلمان نه تنها دانش، بلکه درسهایی در مورد انسان بودن نیز هستند.
عکس: نات تین
این صمیمیت به معلمان کمک میکند تا وظایف خود را هنگام تدریس، هدایت فعالیتهای تجربی یا برقراری ارتباط انجام دهند.
ارتباط بین معلمان و والدین، عامل بسیار مهمی برای حفظ شأن مدارس است. اگرچه جامعه تغییر میکند، اما شرافت معلمان، ادب دانشآموزان، آموزهها و الگوهای والدین همیشه منبع انرژی برای توسعه آموزش و پرورش خواهد بود.
سخنرانیهای یک معلم واقعی نه تنها در مورد دانش است، بلکه در مورد یک روش زندگی، یک روش الهامبخشی و روشی است که معلمان خلوص را در روح دانشآموزان خود میپاشند...
انگیزه عالی از یک تعریف و تمجید
دقیقاً ۳۰ سال پیش، هنوز هم به وضوح به یاد دارم که خانوادهام از کوهستان به محله فقیرنشین شهر نقل مکان کردند. زندگی در شهر بسیار شلوغ و پر جنب و جوش بود، زندگی و همه چیزهایی که اینجا شاهدش بودم، باعث میشد یک کودک ۹ ساله مثل من احساس ترس کند.
پدرم من را در یک مدرسه کوچک نه چندان دور از خانه ثبت نام کرد. در چند ماه اول حضورم در مدرسه جدید، کاملاً تنها بودم. همه دانشآموزان به جای اینکه به من در ادغام شدن کمک کنند، از من دوری میکردند. برخی از دانشآموزان بزرگتر حتی دور هم جمع میشدند تا مرا اذیت کنند.
به مدت سه ماه، ترس و رها شدن باعث شد تقریباً در انتهای کلاس باشم، هرچند که برنامه درسی برایم دشوار نبود.
با این حال، بعد از تعطیلات تابستانی، همه چیز با آمدن آقای هوان تغییر کرد. آقای هوان به جای آقای توآن که بیمار بود و مجبور بود مدت زیادی در بیمارستان بماند، به عنوان معلم کلاسهای من تعیین شد. آقای هوان بسیار سختگیر بود، اما با کسی تند صحبت نمیکرد. به تدریج، کلاس منظمتر شد و مشکلات من نیز بسیار کاهش یافت. چیزی که به من آرامش میداد این بود که آقای هوان نیز فردی ساده و روستایی از حومه شهر بود.
روزی که هرگز فراموش نمیکنم، روزی بود که آقای هوان نتایج امتحانات میانترم را اعلام کرد. او یکییکی به اطراف کلاس نگاه کرد و وقتی به من رسید، مکث طولانیای کرد که باعث شد احساس ترس کنم. اما بعد با خوشحالی گفت: «همه شما در این امتحان خیلی خوب عمل کردید، اما همیشه یک نفر هست که بهترین عملکرد را داشته است. من از همه شما استقبال میکنم.» ناگفته نماند که در آن زمان خوشحال بودم، زیرا هر بار که آقای توان نمرات امتحان را میخواند، از من شکایت میشد و وقتی نمرات را میشنیدم، خیلی میترسیدم.
در پایان آن کلاس، آقای هوان به من گفت که بمانم. من ترسیده بودم، با خجالت و لکنت زبان به سمت او رفتم: "آقا...". "اوه، کت، امروز کارت خوب بود، عالی بود!". زدم زیر گریه، کاری که از زمان آمدن به اینجا هرگز انجام نداده بودم. آقای هوان به من دلداری داد: "نترس، تمام تلاشت را بکن، من همیشه با تو هستم." سخنان آقای هوان زندگی من را تغییر داد. همیشه تصویر او را داشتم که مرا تشویق میکرد و به من کمک میکرد تا به جلو حرکت کنم. در پایان آن سال تحصیلی، درست مثل زمانی که در کوهستان در مدرسه بودم، به خودم برگشتم، بهترین دانشآموز کلاس. در سالهای بعد، همیشه شاگرد اول کلاس بودم.
خیلی بعدتر، وقتی به دانشگاه رفتم و فارغالتحصیل شدم و سالها کار کردم، هرگز نتوانستم تصویر آقای هوان را فراموش کنم. اخیراً، وقتی از طریق یک همکلاسی قدیمی، آدرس او را پس از 30 سال جدایی فهمیدم، آنقدر خوشحال شدم که گریه کردم. در سفر به دیدار معلمی که در زندگیام بیش از همه دوستش داشتم، تردید نکردم.
با دیدن دوباره معلم، اشک در چشمانم حلقه زد، خاطرات آن روز ناگهان مثل روز اول برایم زنده شد. معلم دقیقاً همانطور که 30 سال پیش گفته بود گفت: "اوه، کت، تو هنوز هم مثل همیشه ضعیفی." سپس وقتی گفت: "آن روز، نمره امتحانت فقط متوسط بود، اما تمام تلاشت را کردی. با نگاه کردن به تو، خودم را سالها پیش دیدم. در آن زمان، یک کلمه تشویقآمیز از معلم به من کمک کرد تا بر همه چیز غلبه کنم. من باور داشتم که تو هم همینطور هستی، به همین دلیل آن روز دوباره با تو تماس گرفتم تا به تو دلگرمی بدهم. و در ابراز نظر خود اشتباه نکردم."
بله، یک تعریف و تمجید به موقع جادویی است، زیرا به من، شما و کسانی که مشتاقانه برای پیشرفت در درس و زندگی خود تلاش میکنند، انگیزه میدهد.
له تی کت (شهر هانوی )
منبع: https://thanhnien.vn/neu-chi-giang-de-tro-hieu-bai-thi-da-co-chatgpt-18525111511550654.htm






نظر (0)