Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

شخصی که در «انفجار هزار پوندی» مشارکت داشت

Việt NamViệt Nam15/04/2024

در اوایل سال ۱۹۵۲، گردان دونگ بانگ (لشکر ۳۲۰) از دستور فرماندهی کل برای ورود به تای بین ، به همراه افرادی که در پشت جبهه دشمن بودند، برای جنگ با فرانسوی‌ها پیروی کرد. تعداد زیادی از پست‌های دیده‌بانی و برج‌های دیده‌بانی دشمن ریشه‌کن شدند و نیروهای سیار قوی در نبردهای پی در پی شکست خوردند. سربازان فرانسوی، محافظان شخصی، لژیونرهای خارجی، نیروهای امنیتی و شبه‌نظامیان دست‌نشانده، تکه تکه شدند.

مانند سایر روستاهای این منطقه، روستای تو کاچ، کمون آن تو، شهرستان تو آن (که اکنون کمون تو کویین، شهرستان تای تو است) آزاد شد. این شهر زادگاه مرد جوان نگوین دوک نهو است. نهو و بسیاری از جوانان دیگر روستا، مانند پرنده‌ای که از قفس آزاد شده باشد، مشتاقانه به ارتش پیوستند. نهو در گروهان ۵۲، گردان ۳۴۶، هنگ ۵۷، لشکر ۳۰۴ پذیرفته شد. پس از چندین ماه آموزش، نهو به عنوان توپچی یک مسلسل بورنو در لشکرکشی هوا بین شرکت کرد.

در روزهای قبل از سال نو اسب (۱۹۵۴)، به واحد نهو دستور داده شد تا برای شرکت در عملیات دین بین فو راهپیمایی کند. هوا به شدت سرد بود، لباس‌ها به اندازه کافی گرم نبودند، غذا معمولی و کمیاب بود... اما روحیه کل واحد از حضور در یک عملیات بزرگ هیجان‌زده بود. کار روزانه بسیار فوری بود: حفر سنگر، ​​سنگرهای جنگی، سنگرهای توپخانه، ساخت میدان‌های نبرد ساختگی، بریدن درختان، خرد کردن هیزم، حمل برنج و نمک...، مسابقه با زمان برای رسیدن به موقع به روز افتتاحیه عملیات. سربازان با دریافت هدایای ارسالی از مردم: کیک‌های چانگ، سیگار، تنباکو، آب‌نبات... ناگهان به یاد آوردند که تت آمده است و فهمیدند که عقبه ارتش، اعتماد خود را ارسال می‌کند، مشتاقانه منتظر است و منتظر پیروزی و موفقیت سربازان است.

Các vị trí của địch trên đồi Him Lam bị tiêu diệt ngay trong ngày 13-3-1954, ngày mở đầu chiến dịch. Ảnh tư liệu

مواضع دشمن در تپه هیم لام در ۱۳ مارس ۱۹۵۴، روز آغازین عملیات، نابود شد. عکس مستند

در آغاز لشکرکشی، به واحد نهو وظیفه نابودی دشمن در پایگاه تپه هیم لام محول شد. سنگرها در سنگرها و سنگرهای زیرزمینی به طور فزاینده‌ای در اطراف دشمن تنگ‌تر می‌شدند. بارها آنها از سنگرها بیرون می‌ریختند اما به عقب رانده می‌شدند و تلفات سنگینی متحمل می‌شدند.

پایگاه‌های هیم لام و داک لاپ یکی پس از دیگری نابود شدند؛ بان کئو تسلیم شد. فرمانده توپخانه فرانسوی در دین بین فو خودکشی کرد. ورودی منطقه مرکزی باز شد. مسلسل، با حضور نهو به عنوان توپچی اصلی، در پیروزی در نبردهای آغازین نقش داشت. دو نفر از هم‌تیمی‌های نهو در جوخه باقی ماندند و بعداً در گورستان تپه داک لاپ به خاک سپرده شدند.

واحد نهو برای سازماندهی مجدد صفوف به محیط بیرونی رفت، چند روزی استراحت کرد و سپس برای جنگ در منطقه تپه A1 حرکت کرد. گروهان نهو با نیروهای مهندسی هماهنگ بود و روز و شب در حالی که با دشمن می‌جنگید، تونلی را در زیر کف عمیق حفر می‌کرد. تونل هر روز طولانی‌تر می‌شد و به عمق بیشتری در سنگر A1 می‌رسید و در فواصلی تونل‌های فرعی برای ایجاد سوراخ‌هایی برای نور و هوا ایجاد می‌کرد. اگرچه دشمن می‌دانست، اما در خنثی کردن توپخانه آنها ناتوان بود. تونل عمیق‌تر و دورتر می‌شد، نیروهای ما از بالچه‌های چتر نجات دشمن که در بیرون حصار انداخته شده بودند برای دوختن کیسه‌ها استفاده می‌کردند، خاک را داخل کیسه‌ها جمع می‌کردند، طناب می‌بستند و به افرادی که بیرون در تونل بودند سیگنال می‌فرستادند تا خاک و سنگ را بیرون بکشند و آنها را به جنگل بریزند.

کار به همین منوال ادامه داشت، نهو به درستی به خاطر نمی‌آورد که چند روز و چند شب طول کشید. تونل حفر شد، مواد منفجره کیسه به کیسه، برای همیشه و همیشه به داخل تونل منتقل شدند. بعداً فهمیدیم که یک تُن مواد منفجره به داخل تونل، نزدیک پناهگاه مرکزی تپه A1 آورده شده است. دستور فوری: "همه سریع از تونل خارج شوید و از در دور شوید". چند ده دقیقه بعد، انفجار مهیبی کوه‌ها و جنگل‌ها را لرزاند، گویی تپه در حال ترک خوردن بود. این انفجار ۱۰۰۰ کیلوگرم مواد منفجره بود که خود نهو به انتقال آن به داخل تونل کمک کرده بود. تیراندازی و غرش تانک‌های دشمن متوقف شد. سپیده دم ۷ مه ۱۹۵۴ بود.

دژ تپه A1، گلوگاه دشمن، نابود شد. فرودگاه، پل مونگ تان و پست فرماندهی د کاستریس در ساعت 5 بعد از ظهر همان روز به همین سرنوشت دچار شدند. در تپه A1، سنگر بتنی ترک خورده و مخزن فرو ریخته جلوی درب تونل، نشانه‌هایی از پیروزی "انفجار هزار پوندی" بودند. در این نبرد، نهو دچار شوک عصبی شدید، وزوز گوش و سردرد شد و بیش از ده سال بعد کاملاً ناشنوا شد.

بعدازظهر و شب ۷ مه ۱۹۵۴، صدای بمب‌ها، هواپیماها و تانک‌های دشمن خاموش شد. در عوض، فریادهای شادی رعدآسا در کوه‌ها و جنگل‌ها طنین‌انداز شد. سربازان، کارگران و مردم از همه گروه‌های قومی با شادی یکدیگر را در آغوش گرفتند. کوه‌ها و جنگل‌ها گویی کوچک شدند، آتش سرخ آسمان دین بین را روشن کرد و منظره را روشن ساخت. تمام کوه‌ها و جنگل‌های شمال غربی آن شب را برای جشن پیروزی بزرگ نخوابیدند.

(گزیده ای از کتاب « پژواک های دین بین»، انتشارات ارتش خلق، هانوی، ۲۰۰۴)

به نقل از روزنامه ارتش خلق


منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

در مسیر فتح فو سا فین، در جنگل خزه‌های پریان گم شده‌ام
امروز صبح، شهر ساحلی کوی نون در مه «رویایی» است
زیبایی مسحورکننده سا پا در فصل «شکار ابرها»
هر رودخانه - یک سفر

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

«سیل بزرگ» رودخانه تو بن، از سیل تاریخی سال ۱۹۶۴، ۰.۱۴ متر بیشتر بود.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول