Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

لباس شب سال نو | روزنامه سایگون جیای فونگ

Báo Sài Gòn Giải phóngBáo Sài Gòn Giải phóng27/01/2024


هر سال در اواخر زمستان، وقتی بیرون نم نم باران می‌بارد، هوای سرد سنترال هوئه ، گروه‌هایی از مردم با عجله به مزارع می‌روند تا آخرین نهال‌های برنج را بکارند و برای عید تت به خانه بروند...

z5069886101296-46c83273ef798b137cf8d109bea178d3-3453.jpg

وقتی بهار از راه می‌رسد، در باغ، گل‌ها شکوفه می‌دهند و مردم به یکدیگر یادآوری می‌کنند که برگ‌های چند درخت زردآلو را هرس کنند تا بتوانند به موقع برای عید تت شکوفه بدهند. این همچنین زمانی است که همه به لباس‌های عید تت در خانه خود توجه می‌کنند...

در اواسط دسامبر، افرادی که دور از خانه کار می‌کنند، به تدریج به زادگاه خود بازمی‌گردند. مردم محله از کسانی که دور از خانه کار می‌کنند می‌پرسند که آیا امسال برای عید تت به خانه برمی‌گردند یا خیر. این داستان‌ها روزانه به‌روز می‌شوند و وضعیت فعلی عید تت را در زادگاه‌ها داغ‌تر می‌کنند...

در روزگاران قدیم تت، زندگی در روستاها ساده و آرام بود. مردم در تمام طول سال در مزارع و باغ‌ها کار می‌کردند. اما اواسط دسامبر زمانی بود که بسیاری از خانواده‌ها برای هر یک از اعضای خانواده لباس نو می‌دوختند.

مغازه‌های خیاطی در روستاها با فرا رسیدن ماه دسامبر شروع به گرم شدن می‌کنند. در آن زمان، فقط چند مغازه خیاطی کوچک در روستای ما وجود داشت. آنها با دست و با پدال‌های پایی دوخته می‌شدند، اما دوخت‌هایشان عالی بود. بنابراین در روزهای عادی خیاطی زیاد بود، و حتی نزدیک تت...

پارچه‌های مورد نیاز برای دوخت لباس‌های تت روی هم انباشته می‌شوند، خیاط‌ها مجبورند برای دوخت دکمه و اتو کردن لباس‌ها پس از اتمام کار، نیروی کار اضافی استخدام کنند. آن‌ها شبانه‌روز سخت کار می‌کنند تا لباس‌ها را به موقع برای تحویل به مشتریان برسانند...

در قدیم، اتو کردن لباس‌ها کار زیادی بود. من هنوز اتویی با سر خروس شکل را به یاد دارم. زغال را داخل آن می‌گذاشتم، می‌نشستم و زغال را باد می‌زدم تا سرخ و داغ شود، روی آن را می‌پوشاندم و اتو می‌کردم، مدتی اتو می‌کردم تا زغال خنک شود، در آن را باز می‌کردم، دوباره باد می‌زدم و اتو می‌کردم... اتو کردن یک دست لباس ممکن بود بیش از یک ساعت طول بکشد. برخلاف امروز، با اتوهای برقی، پنج تا ده دقیقه طول می‌کشد تا تمام شود و تمیز شود. اما اگر به گذشته برگردید، دیگر اتوهایی با سر خروس شکل وجود نخواهد داشت! زیرا در یک زمان، تاجران برای خرید همه اتوهای این نوع با یکدیگر صحبت می‌کردند...

در روستاها، اگر خانواده وضع مالی خوبی داشته باشد ، می‌تواند لباس‌هایش را زودتر بدوزد تا مجبور نباشد منتظر بماند. در غیر این صورت، فقط قبل از عید تت می‌تواند از محل کار دور به خانه بیاورد و مجبور است تا آخرین لحظه سال نو صبر کند تا بچه‌هایش لباس‌هایشان را اندازه بگیرند و بدوزند...

خیاط‌های روستا نیز بسیار ماهر هستند، نه تنها خوب می‌دوزند، بلکه در مدیریت موقعیت‌ها نیز بسیار ماهرند. وقتی مشتریان در تعطیلات تت برای دریافت خیاطی خود می‌آیند، با وجود اینکه هنوز تمام نشده است، همچنان با خوشحالی آنجا را ترک می‌کنند. زیرا به آنها وعده «آینده‌ای نزدیک» داده شده است. گاهی اوقات خیاط‌ها دوخت را تمام کرده‌اند اما یقه را هنوز نبسته‌اند، گاهی اوقات زیپ را هنوز نبسته‌اند، گاهی اوقات خیاط‌ها دوخت را تمام کرده‌اند اما هنوز اتو نکرده‌اند...

فشار کاری در طول عید تت باعث می‌شود دلم برای خیاط‌ها بسوزد، گاهی اوقات آنها تا سحر بیدار می‌مانند تا مطمئن شوند سفارش‌هایشان به موقع آماده می‌شود. در روزهای منتهی به عید تت، مشتریان با مشغله از مغازه‌های خیاطی می‌آیند و می‌روند. آنهایی که لباس‌هایشان را دریافت می‌کنند با خوشحالی لباس‌های جدیدشان را تحویل می‌گیرند، در حالی که آنهایی که لباس‌هایشان را دریافت نکرده‌اند هنوز به روز بعد امیدوارند...

شب سال نو، پنج مشتری آمدند لباس‌هایشان را تحویل بگیرند و رفتند، درست زمانی که شب سال نو از راه رسیده بود. پایان دادن به سال کهنه و استقبال از سال نو، شغلی برای زیباسازی مردم! احساساتی آمیخته از شادی و غم، کار سخت اما شادی!

z5069875232817-4d45efc36c96bfb359f900a78ddb9a2f-1740.jpg

صبح روز اول سال نو، بعد از اینکه تمام شب را برای جشن گرفتن شب سال نو بیدار مانده بودند، همه دیر از خواب بیدار شدند، اما بچه‌های هر خانواده زودتر از معمول از خواب بیدار شدند، از رختخواب بیرون آمدند و بلافاصله به دنبال لباس‌های نو گشتند. آنها می‌خواستند لباس‌هایشان را بپوشند و زودتر بروند، اما والدینشان به آنها گفتند: «بگذارید در سال جدید، اول کسی که سنش مناسب است وارد خانه‌تان شود، بعد می‌توانید بعداً به خانه آنها بروید، باشه بچه‌ها!»

بچه‌ها از لای در نگاه می‌کردند تا ببینند کسی از خانه‌ی بغلی می‌آید یا نه، بنابراین به خیابان می‌دویدند تا همدیگر را ببینند، لباس‌های نویشان را به نمایش می‌گذاشتند، چهره‌هایشان پر از شادی بود و با خوشحالی در اولین روز سال نو بازی می‌کردند.

بزرگسالان در اولین روز سال نو به دیدار یکدیگر می‌روند، برای اجداد خود عود می‌سوزانند، گپ می‌زنند و سال نو را به یکدیگر تبریک می‌گویند، و پاکت‌های پول قرمز روشن و شانس‌آور را برای بچه‌ها فراموش نمی‌کنند. جیب‌های پیراهن‌های نو هنوز بوی تازه پارچه و پاکت‌های پول قرمز شانس‌آور را دارند، که همان شادی‌ای است که به کودکان عید تت قدیمی بازمی‌گردد...

بیرون، چند قطره باران بهاری روی شاخه‌های زردآلو می‌نشیند، روی برگ‌ها می‌غلتد، روی هر گلبرگ زرد زردآلو، نسیم ملایمی، می‌لرزد و می‌لرزد. گل‌های زرد درست همان‌جا هستند، در اولین روز سال، درختان باغ انگار دوباره جوان شده‌اند، مردم انگار از گل‌ها و چمن‌های بهاری سرشار از انرژی شده‌اند. شادی ساده: لباس جدید تت قدیمی مثل این است...

سازمان مردم نهاد کااو (CAO NGOC)

دبیرستان Tam Giang، Phong Dien، Thua Thien - Hue



منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

تای هونگ، قهرمان کار، مستقیماً مدال دوستی را از ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، در کرملین دریافت کرد.
در مسیر فتح فو سا فین، در جنگل خزه‌های پریان گم شده‌ام
امروز صبح، شهر ساحلی کوی نون در مه «رویایی» است
زیبایی مسحورکننده سا پا در فصل «شکار ابرها»

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

زیبایی مسحورکننده سا پا در فصل «شکار ابرها»

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول