Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

آرامش در هر قدم

Việt NamViệt Nam04/09/2024


z5749658079820_6b1b57edcfc3da7b8b8e36b52d6e8310(1).jpg
آرامش در آیوتایا. عکس: هونگ می

تایلند برای من مکانی برای آرامش و صلح است. از بانکوک گرفته تا آیوتایا، سوخوتای، چیانگ مای، هوآ هین... من با فراغت خاطر از بسیاری از اماکن مقدس بودایی کشور شما بازدید کرده‌ام. و مطلقاً هیچ آرزویی برای درخواست چیزی ندارم، فقط با قدم زدن در میان نگاه دلسوزانه مجسمه‌ها احساس آرامش می‌کنم...

سال‌ها پیش، یک بار خودم را در آیوتایا یافتم! آن زمان خیلی جوان بودم. یک درخت بزرگ بودایی را دیدم که ریشه‌های عظیمش سر بودا را در آغوش گرفته بود.

احساساتم را در آن زمان به وضوح به یاد نمی‌آورم، شگفت‌زده از خلقت و تاریخ، خوشحال از این کشف که فکر نمی‌کردم کسی جز من این چیز عجیب را کشف کرده باشد! و آرام چون لبخند کمرنگی بر چهره بودا نقش بسته بود...

تحسین می‌کنم که چگونه زمان چنین چیزهای زیبایی را حفظ کرده است. وقتی ردیف‌های طولانی مجسمه‌های بودا در اطراف معبد، همگی سر خود را از دست داده‌اند، شاید به دنبال ردپای تاجران عتیقه به سرزمین‌های جدید...

سر مجسمه‌ها کجا رفتند؟ و الان کجا هستند؟

من مجسمه‌های بودا را تصور می‌کنم که بی‌سروصدا در آپارتمان‌های لوکس، با درهای شیشه‌ای، تهویه مطبوع، و در حالی که هر روز به موسیقی جاز یا انواع دیگر موسیقی گوش می‌دهند، آرمیده‌اند. شاید در هنگ کنگ، نیویورک، منهتن، پاریس...

شاید جایی در مغازه‌ای پر از شاهکارهای انسان و زمان، پوشیده از لایه‌ای از گرد و غبار با وجود تمیز شدن مداوم، غرق در عطر عود سوزان در گلدان‌های سرامیکی.

پیکرهای بی‌سر بودا که هنوز هزاران سال است در آرامش در حال مراقبه هستند. برخی از پیکرهای بودا سرهای جدیدی دارند که سعی شده دوباره تصور شوند اما هیچ‌کدام از آنها مناسب نیستند.

اما به نظر می‌رسد تمام امور انسانی جهان، خشم و طمع ارواح درون مجسمه‌های باستانی را برنمی‌انگیزد. لبخند آنها گویی تمام سطوح طمع انسانی را به سخره می‌گیرد.

در نهایت، آرامش از بیرون نمی‌آید. آرامش از درون شما می‌آید... سال‌ها و رویدادهای زیادی طول می‌کشد تا به آن پی ببرید، یا ممکن است هرگز متوجه آن نشوید.

سال‌های زیادی از زمانی که تایلند را به قصد بازگشت به خانه ترک کردم، می‌گذرد. ​​تقریباً تمام آثار زندگی قدیمی‌ام را پاک کرده‌ام، کوتاه اما پر از اتفاق، ماجراجویی و پشیمانی...

اما هنوز می‌دانم، جایی ناقوسی هست که من آن را بالای برجی در وسط بانکوک آویزان کرده‌ام، و هنوز هم به آرامی می‌نوازد، برای بخشش، برای تطهیر، برای دعا برای صلح.

من همچنین می‌دانم که در آیوتایا، سر مجسمه هنوز در میان ریشه‌های یک درخت صد ساله بودی قرار دارد، هنوز لبخند می‌زند، هنوز هم با آن نگاه غم‌انگیز.

من چند سال پیش پاسپورتم رو تمدید کردم.

در سال‌های اخیر، من به سرزمین‌های غنی از سنت‌های بودایی سفر کرده‌ام...

اما سال‌هاست که دیگر آن احساس آرامش و شفافیتی را که در روزی که پا به آیوتایا گذاشتم، در مقابل آن درخت بودی داشتم، ندارم. تنها در آن دوره از زندگی‌ام احساس کردم که در پناه و آغوش هستم و این شیرین‌ترین احساس آرامش بود.

اگر آرامش و شانس مانند یک دفترچه پس‌انداز باشند و من فقط بخش کوچکی از آن را استفاده کرده باشم، پس می‌خواهم بخش بزرگی از آن را الان استفاده کنم. در سال‌های آینده، بقیه را به طور محدود استفاده خواهم کرد...

ایده‌اش عجیب بود، اما باعث خنده‌ام شد.

وقتی لبخند میزنم، قلبم خیلی سبک تر میشه...



منبع: https://baoquangnam.vn/binh-an-trong-moi-buoc-chan-3140548.html

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

خرمالوهای خشک‌شده در باد - شیرینی پاییز
یک «کافی شاپ مخصوص ثروتمندان» در کوچه‌ای در هانوی، هر فنجان قهوه را ۷۵۰،۰۰۰ دونگ ویتنامی می‌فروشد.
موک چائو در فصل خرمالوهای رسیده، هر کسی که می‌آید مبهوت می‌شود
گل‌های آفتابگردان وحشی، شهر کوهستانی دا لات را در زیباترین فصل سال به رنگ زرد درمی‌آورند.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

جی-دراگون در طول اجرایش در ویتنام، با استقبال پرشور تماشاگران مواجه شد.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول