کارشناسان و سرمایهگذاران گفتند که این پیشنویس نشاندهنده عزم راسخ دولت برای ایجاد سازوکارهای نوآورانه برای ارتقای انرژی بادی فراساحلی است. در عین حال، این پیشنویس مجموعهای از معیارها را برای انتخاب سرمایهگذاران مناسب با ظرفیت لازم تعیین میکند و امکانسنجی و کارایی پروژهها را تضمین میکند.
ارکان گذار انرژی و الزامات سازوکارهای دستیابی به موفقیت
ویتنام در حال ورود به یک دوره گذار انرژی در مقیاس بزرگ است که در آن انرژی بادی فراساحلی به عنوان یکی از ارکان مهم برای دستیابی به هدف انتشار صفر خالص تا سال 2050 شناخته میشود. این نظر توسط دکتر نگوین هوی هوچ، شورای علمی مجله انرژی ویتنام، در چارچوب طرح تعدیلشده انرژی VIII، که هدف ظرفیت انرژی بادی فراساحلی را تا سال 2030 حدود 6000 مگاوات (6 گیگاوات) تعیین میکند، مورد تأکید قرار گرفت. با این حال، علیرغم هدف بلندپروازانه، هنوز هیچ پروژهای در مورد سیاست سرمایهگذاری تصمیمگیری نشده است.
در همین راستا، پیشنویس قطعنامه در مورد سازوکار و سیاست توسعه انرژی ملی در دوره 2026-2030، فصل چهارم را به توسعه انرژی بادی فراساحلی اختصاص داده است، اقدامی که برای رفع تنگناهای سیاستی بسیار مهم تلقی میشود.

از منظر بینالمللی، شورای جهانی انرژی باد (GWEC) معتقد است که این پیشنویس، عزم راسخ دولت و مجلس ملی را در معرفی یک سازوکار نوآورانه نشان میدهد. آقای بویی وین تانگ، مدیر کشوری GWEC در ویتنام، اظهار داشت که سازوکار تصویب سیاستهای سرمایهگذاری برای پروژههای انرژی بادی فراساحلی به جای مناقصه، گامی قابل توجه است، زیرا به کوتاه شدن زمان انتخاب سرمایهگذاران کمک میکند و با الزام «داشتن یک سازوکار نوآورانه برای توسعه انرژی بادی فراساحلی» مطابق با قطعنامه 70 دفتر سیاسی حزب کمونیست چین، سازگار است.
پیشنویس قطعنامه نه تنها رویکرد انتخاب سرمایهگذاران را تغییر میدهد، بلکه بسیاری از سیاستهای تشویقی مهم را نیز معرفی میکند. بر این اساس، پروژههای انرژی بادی فراساحلی از هزینههای استفاده از مناطق دریایی معاف هستند یا هزینههای کمتری برای آنها اعمال میشود. در عین حال، قرارداد خرید برق متعهد به تضمین حداقل ۹۰٪ از میانگین تولید برق برای سالهای متمادی در طول دوره بازپرداخت وام خواهد بود. دکتر نگوین هوی هوچ ارزیابی کرد که اینها سازوکارهای کلیدی هستند و پایهای برای سرمایهگذاران ایجاد میکنند تا مدلهای مالی بسازند و سرمایه بینالمللی را در شرایطی که ویتنام اعطای ضمانتهای دولتی برای پروژههای انرژی جدید را محدود میکند، ترتیب دهند.
به حداکثر رساندن منابع سرمایهگذاری داخلی و خارجی، عامل کلیدی برای ویتنام در دستیابی به هدف توسعه 6 گیگاوات انرژی بادی فراساحلی تا سال 2030 محسوب میشود. از دیدگاه یک سرمایهگذار، آقای الساندرو آنتونیولی، مدیر کل شرکای فراساحلی کپنهاگ (COP) و نماینده ارشد شرکای زیرساخت کپنهاگ (CIP) در ویتنام، از این واقعیت که پیشنویس قطعنامه اخیر، مقرراتی را که فقط به شرکتهای ویتنامی یا شرکتهای 100٪ دولتی اجازه پیشنهاد سیاستهای سرمایهگذاری را میدهد، حذف کرده است، بسیار قدردانی کرد. به گفته آقای آنتونیولی، این یک گام تعدیل مناسب است، زیرا ویتنام نیاز به به حداکثر رساندن منابع برای این بخش بالقوه اما با هزینه سرمایهگذاری بالا دارد.
آقای آنتونیولی خاطرنشان کرد که نرخ سرمایهگذاری فعلی برای انرژی بادی فراساحلی حدود ۴ میلیارد دلار آمریکا به ازای هر گیگاوات است. این نوع انرژی نیاز به فناوری پیشرفته، تکنیکهای پیچیده ساخت و نصب و ظرفیت عملیاتی با استاندارد بالا دارد. آقای آنتونیولی تأکید کرد که در قطعنامه ۷۰-NQ/TW، ویتنام همچنین به وضوح وظیفه گسترش بسیج سرمایههای خصوصی و خارجی برای پروژههای انرژی را از طریق مدل سرمایهگذاران مستقل یا مشارکتهای دولتی-خصوصی مشخص کرده است. به گفته آقای آنتونیولی، علاوه بر سرمایه، مشارکت سرمایهگذاران بینالمللی با تجربه در اجرای پروژههایی با مقیاس مشابه، عامل کلیدی برای تضمین پیشرفت و کارایی اجرا است.
آقای بوی وین تانگ، مدیر کشوری GWEC در ویتنام، با همین دیدگاه گفت که سرمایهگذاران بینالمللی از ظرفیت فنی، تجربه عملیاتی، پتانسیل مالی و شبکههای زنجیره تأمین جهانی برخوردارند - عواملی که موفقیت پروژههای انرژی بادی فراساحلی را که در مقیاس بزرگ و بسیار پیچیده هستند، تعیین میکنند. آقای تانگ به ویژه مدل همکاری بین شرکتهای داخلی و بینالمللی را توصیه میکند، زیرا این ساختاری است که در جهان مؤثر بوده و کلید اجرای ایمن، طبق برنامه و مطابق با استانداردهای بینالمللی پروژهها در ویتنام است.
از طرف محلی، جایی که پروژه مستقیماً مجوز و نظارت دارد، یکی از مدیران استانی نیز بر مزایای دوگانه این مدل همکاری تأکید کرد. به گفته این مدیر، ارتباط با سرمایهگذاران بینالمللی نه تنها سرمایه را به ارمغان میآورد، بلکه فرصتهایی را برای دسترسی به فناوری، تکنیکها و تجربیات بینالمللی نیز فراهم میکند. او اظهار داشت: «هنگام همکاری با شرکایی که پروژههای بزرگی را اجرا کردهاند، منحنی یادگیری را به طور قابل توجهی کوتاه میکنیم و میتوانیم در زمینههای جدیدی مانند انرژی بادی فراساحلی، میانبرهایی بزنیم.»
انتخاب سرمایهگذار: عامل کلیدی برای تضمین موفقیت
پیشنویس قطعنامه علاوه بر ایجاد سازوکارهای نوآورانه، استانداردهای لازم برای سرمایهگذاران انرژی بادی فراساحلی را نیز افزایش میدهد. بر این اساس، شرکتهایی که پیشنهاد بررسی میدهند و برای سرمایهگذاری تأیید میشوند، باید حداقل سرمایه اولیه 10،000 میلیارد دونگ ویتنام و سرمایه سهام آنها حداقل 15٪ از کل سرمایهگذاری باشد.
آقای بوی وین تانگ، مدیر کشوری GWEC در ویتنام، اظهار داشت که این مقررات برای شرکتهای بزرگ داخلی مناسب است، اما به "مانعی" برای سرمایهگذاران خارجی تبدیل شده است. او تحلیل کرد: "مسئله این نیست که آنها فاقد ظرفیت مالی هستند، اما در شرایطی که انرژی بادی فراساحلی هنوز جدید و بالقوه پرخطر است، تزریق فوری 10،000 میلیارد دونگ ویتنامی سرمایه اولیه به یک نهاد قانونی جدید در ویتنام دشوار است."
از منظر بینالمللی، آقای الساندرو آنتونیولی، نماینده CIP، پیشنهاد گسترش محاسبه حقوق صاحبان سهام را داد و اجازه داد سرمایه شرکت مادر و شرکتهای وابسته نیز در محاسبه لحاظ شود. آقای آنتونیولی اظهار داشت: «نشان دادن توانایی بسیج سرمایه صاحبان سهام حداقل ۱۵٪ از کل سرمایهگذاری، با رویه اجرای پروژههای انرژی در مقیاس بزرگ سازگارتر خواهد بود. در این زمینه، میتوان الزام حداقل سرمایه مجاز را لغو شده دانست، زیرا ظرفیت مالی از طریق شرط حقوق صاحبان سهام تضمین شده است.»
مسئله دیگری که کارشناسان به آن اشاره کردند، مقرراتی است که به سرمایهگذارانی که قیمتهای برق مورد انتظار پایینتری را پیشنهاد میدهند، در حالی که دو درخواست معتبر برای یک پروژه وجود دارد، اولویت میدهد. به گفته آقای بوی وین تانگ، این رویکرد منطقی نیست. آقای تانگ توضیح داد که قیمت برق در مرحله پیشنهاد سرمایهگذاری فقط یک تخمین بر اساس مطالعات پیش از امکانسنجی است و اغلب باید در طول اجرا تعدیل شود. فاصله ۲-۳ ساله بین تصویب سیاست و مذاکره در مورد قیمت برق با EVN به اندازه کافی طولانی است که هزینههای زنجیره تأمین، بازارها و شرایط مالی نوسان داشته باشند و منجر به شکاف بزرگی بین قیمت مورد انتظار و قیمت واقعی شود.
تجربه بینالمللی نشان میدهد که این ریسک کم نیست. آقای تانگ به موردی در ژاپن اشاره کرد: در سال ۲۰۲۱، میتسوبیشی به لطف پیشنهاد کمترین قیمت برق خود، علیرغم نداشتن هیچ تجربهای در این زمینه، در مناقصههای سه پروژه انرژی بادی فراساحلی برنده شد. در طول اجرا، افزایش هزینهها و نوسانات در زنجیره تأمین مانع از اجرای پروژه با قیمت تعهد شده توسط شرکت شد و تا اوت ۲۰۲۵، میتسوبیشی مجبور شد از هر سه پروژه کنارهگیری کند.
آقای تانگ از این درس تأکید کرد که قیمت برق نباید معیار اصلی در انتخاب سرمایهگذاران باشد. در عوض، باید معیارهای چندگانهای از جمله ظرفیت مالی، ظرفیت فنی، تجربه اجرا، استراتژی توسعه پروژه و توانایی مشارکت در زنجیره تأمین داخلی اعمال شود. وی گفت: «این رویکرد به انتخاب سرمایهگذار مناسب با ظرفیت واقعی کمک میکند و اجرای پایدار و مؤثر پروژه را تضمین میکند.»
آقای الساندرو آنتونیولی با همین دیدگاه، پیشنهاد داد که پیشنویس قطعنامه، به جای تکیه صرف بر معیار قیمتهای پیشنهادی پایینتر برق، سرمایهگذارانی را که در اجرا یا بسیج سرمایه برای پروژههای انرژی بادی فراساحلی، زیرساختهای دریایی یا پروژههای برق در مقیاس بزرگ تجربه دارند، در اولویت قرار دهد.
به گفته آقای بویی وین تانگ، مدیر کشوری GWEC در ویتنام، انرژی بادی فراساحلی با امنیت ملی، ترافیک دریایی، میدانهای نفت و گاز، منابع دریایی، دیپلماسی و... مرتبط است، بنابراین نیاز به مشارکت بسیاری از وزارتخانهها و شعب دارد. مقیاس پروژه بسیار بزرگ است، یک پروژه ۵۰۰ مگاواتی میتواند تا ۲ میلیارد دلار هزینه داشته باشد، سرمایهگذاری پروژه پیچیده است و فراتر از تجربه مدیریتی اکثر مناطق است. بنابراین، اختیار تأیید سرمایهگذاران در پروژههای انرژی بادی فراساحلی باید به نخست وزیر داده شود، نه به کمیته مردمی استان، همانطور که در پیشنویس قطعنامه تصریح شده است.
منبع: https://baotintuc.vn/kinh-te/co-che-dot-pha-de-thuc-day-dien-gio-ngoai-khoi-20251204220426618.htm










نظر (0)