ستوان Duong Dinh Hoanh و دوست دخترش Nguyen Thi Phuong Anh: عکس: THANH COI

آن روز، پس از فارغ‌التحصیلی از دانشکده افسری توپخانه (فرماندهی توپخانه-موشک)، دونگ دین هوآنه برای معاینه سلامت به مرکز پزشکی شهر دونگ تریو (که اکنون مرکز پزشکی دونگ تریو در استان کوانگ نین است)، جایی که خواهرش کار می‌کرد، رفت. در طول فرآیند ثبت‌نام، افسر جوان به آرامی و با ملاحظه توسط یک کارآموز زن در آنجا راهنمایی شد. چیزی که هوآنه را به طور ویژه تحت تأثیر قرار داد، چشمان گیرای او و لبخند دوست‌داشتنی‌اش بود که همیشه بر لبانش بود و از همان اولین ملاقات قلب هوآنه را به تپش می‌انداخت. قبل از رفتن، هوآنه به بهانه درخواست مشاوره بیشتر در مورد سلامت، شماره تلفن او را خواست تا به طور فعال با او آشنا شود.

هوآن پس از بازگشت به خانه، بلافاصله به فونگ آن پیامک فرستاد و از او به خاطر راهنمایی‌های مشتاقانه و نگرانی‌اش در مورد کارش تشکر کرد. در ابتدا، فونگ آن فقط مودبانه پاسخ داد و فاصله‌اش را حفظ کرد. پس از مدتی، با دانستن اینکه او سرباز است و خواهرش در جایی که کارآموزی می‌کرد، کار می‌کرد، فونگ آن راحت‌تر با او درد دل کرد و افکارش را به اشتراک گذاشت.

پس از اینکه به هم نزدیک‌تر شدند، تصمیم گرفتند آخر هفته‌ای در ساحل بای چای (استان کوانگ نین ) همدیگر را ملاقات کنند. زیر غروب آفتاب، زوج جوان در امتداد شن‌های سفید نرم قدم می‌زدند. با گوش دادن به صدای امواج ملایم که به ساحل می‌خوردند، هر دو احساس شور و نشاط می‌کردند. آنها احساس نزدیکی بیشتری می‌کردند، دیگر آن حس ناخوشایند دیدار مجددشان وجود نداشت. همانطور که قدم می‌زدند، هوآن فعالانه درباره خودش و کارش بیشتر صحبت می‌کرد و احساس می‌کرد که این همان دختری است که همیشه به دنبالش بوده است، بنابراین مصمم شد که "او را به هر قیمتی نگه دارد". آن شب، هوآن با کمک دوستانش، یک مهمانی کوچک و عاشقانه با شمع، گل، بادکنک‌های قلبی شکل و یک کیک زیبا با نوشته "اولین قرار" و کلمات گرم و عاشقانه ترتیب داد. فونگ آن که صداقت هوآن را حس کرده بود، با خجالت سر تکان داد و قسم خورد که از این به بعد قلبش را با او خواهد گذاشت.

بعدها، در طول دوران نامزدی‌شان، فونگ آن و دین هوآن دریافتند که از هر نظر کاملاً با هم سازگار هستند. والدین هر دو گروه نیز بسیار خوشحال بودند که فرزندانشان واقعاً یکدیگر را دوست دارند. خواهر هوآن از اینکه هم خواهرشوهر آینده‌اش بود و هم همکار، بسیار هیجان‌زده بود. این زوج قول دادند که در آینده نزدیک ازدواج کنند.

    منبع: https://www.qdnd.vn/quoc-phong-an-ninh/xay-dung-quan-doi/hen-uoc-lan-dau-1016748