روزنامه تین توک (آژانس خبری ویتنام) با احترام مقاله «یادگیری مادامالعمر» نوشته تو لام، دبیرکل کمیته اجرایی مرکزی حزب کمونیست ویتنام را معرفی میکند.
یادگیری مادام العمر
به لام
دبیرکل کمیته مرکزی حزب کمونیست ویتنام
یادگیری مادامالعمر ما را قادر میسازد تا جسورانه فکر کنیم، با اعتماد به نفس صحبت کنیم، قاطعانه عمل کنیم، مسئولیتپذیر باشیم و برای خیر عمومی فداکاری کنیم و در نهایت به اعضای مفیدی برای جامعه تبدیل شویم.
انقلاب علمی و فناوری با قدرت در مقیاس جهانی در حال گسترش بوده و همچنان در حال گسترش است و تحولات عظیمی را در زندگی اجتماعی ایجاد کرده و خواستهها، نیازها، وظایف، روشهای تفکر و اقدامات جدیدی را برای هر شهروند ویتنامی، به ویژه برای کادرها و اعضای حزب در نظام سیاسی در مسیر ساختن و دفاع از میهن سوسیالیستی مطرح کرده است. این شامل به حداکثر رساندن فرصتها، جهش به جلو و هدایت کشور به دوران توسعه، رفاه و ایستادن شانه به شانه با کشورهای پیشرو جهان است. برای انجام موفقیتآمیز الزامات، وظایف و مسئولیتهای این دوران جدید، یادگیری مادامالعمر - جسارت تفکر، جسارت صحبت کردن، جسارت عمل کردن، جسارت مسئولیتپذیری و جسارت فداکاری برای خیر عمومی - یک نیاز فوری برای هر فرد، هر شهروند، به ویژه کادرها و کارمندان در نظام سیاسی است.
یادگیری مادامالعمر موضوع جدیدی نیست. درست پس از انقلاب موفق آگوست، رئیس جمهور هوشی مین جنبشی سراسری برای ریشهکنی بیسوادی آغاز کرد. او دستور داد: «...برای دانستن، باید در یادگیری رقابت کرد. یادگیری هرگز پایان نمییابد. برای پیشرفت مداوم، پیوسته یاد بگیرید. هر چه پیشرفت بیشتری حاصل شود، بیشتر متوجه میشوید که باید بیشتر یاد بگیرید»[1]؛ «هرچه جامعه بیشتر پیشرفت کند، کار بیشتر شود، ماشینآلات پیچیدهتر میشوند. اگر یاد نگیریم، عقب خواهیم ماند و عقبماندگی به معنای حذف شدن، حذف خودمان است»[2]. در مراحل انقلابی، به ویژه در سالهای اصلاحات، حزب ما همواره به یادگیری مادامالعمر و تبدیل کل کشور به یک جامعه یادگیرنده توجه داشته و آن را تشویق کرده است. سیاست آموزش مادامالعمر در بسیاری از قطعنامهها، دستورالعملها و نتیجهگیریهای حزب ذکر شده است، مانند قطعنامه شماره ۴ هفتمین کمیته مرکزی در مورد ادامه اصلاحات سیستم آموزش و پرورش، قطعنامه شماره ۲ هشتمین کمیته مرکزی در مورد جهتگیری استراتژیک برای توسعه آموزش و پرورش در دوره صنعتی شدن و نوسازی و وظایف تا سال ۲۰۰۰، قطعنامه شماره ۱۴-KL/TW، مورخ ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۲، ششمین کنفرانس کمیته مرکزی دوره نهم در مورد ادامه اجرای قطعنامه شماره ۲ هشتمین کمیته مرکزی، قطعنامههای کنگرههای دهم و یازدهم حزب، قطعنامه شماره ۲۹-NQ/TW، مورخ ۴ نوامبر ۲۰۱۳، یازدهمین کمیته مرکزی در مورد «اصلاحات اساسی و جامع آموزش و پرورش برای برآورده کردن الزامات صنعتی شدن و نوسازی در چارچوب اقتصاد بازار سوسیالیستی و ادغام بینالمللی»، و قطعنامه سیزدهمین کنگره حزب در تأیید ... «ترویج ساختن یک جامعهی یادگیرنده و یادگیری مادامالعمر». «زندگی»[3] زیرا «مردم انقلابی باید تمام عمرشان بیاموزند، از کتابها بیاموزند، از یکدیگر بیاموزند و از مردم بیاموزند؛ «دریای یادگیری» وسیع است و هرگز خشک نمیشود.»
با اجرای دیدگاهها و سیاستهای حزب، ایجاد جامعهای یادگیرنده و یادگیری مادامالعمر به یک جنبش، یک ضرورت، یک هنجار فرهنگی تبدیل شده و به نتایج مهم بسیاری دست یافته است. بر این اساس، یک نظام آموزشی ملی یکپارچه، از پیشدبستانی تا آموزشهای تکمیلی، تشکیل شده است؛ انواع مدارس، کلاسها و برنامههای آموزشی متنوع شدهاند و فرصتهای یادگیری را برای افراد در تمام سنین فراهم میکنند. روشهای ارائه و اتصال سطوح مختلف آموزشی بهبود یافته است؛ شبکه و مقیاس آموزش در سراسر کشور گسترش یافته است؛ جنبشهای تقلید برای ارتقای یادگیری و استعداد تقریباً در تمام مناطق عمیقتر و اساسیتر شدهاند؛ یک محیط آموزشی سالم ایجاد شده است که در آن یادگیری همراه با عمل، مرتبط با مبارزه برای ریشهکنی گرسنگی و فقر و ایجاد یک زندگی بافرهنگ و خانوادههای بافرهنگ است. در بسیاری از قبایل، روستاها، کمونها و روستاها، جنبش تقلید برای یادگیری به شدت توسعه یافته است. آگاهی از یادگیری مادامالعمر عمیقاً در هر خانواده، هر منطقه مسکونی، هر مرکز آموزشی، هر منطقه، ناحیه ریشه دوانده است... نمونههای بارز بسیاری از کشاورزان، کارگران، کادرها، معلمانی وجود داشته است که به طور فعال خودآموزی میکنند، در کار و تلاش خلاق هستند و سهم زیادی در جامعه دارند؛ نمونههای بارز بسیاری در به کارگیری پیشرفتهای علمی و فناوری، تحقیقات، ابتکارات و راهحلهای مؤثر زیادی با قابلیت کاربرد بالا در عمل، در تولید و زندگی دارند؛ بسیاری از سالمندان، به لطف خودآموزی، خودپژوهی، به کارگیری دانش و تجربه در تولید، به خانوادههای خود کمک کردهاند تا از فقر فرار کنند، یک زندگی فرهنگی جدید بسازند و به اقتصاد اجتماعی محلی کمک کنند. مدلهای جدید، نمونههای درخشان از روحیه یادگیری هرگز دیر نیست، افراد زیادی در سن "thất thập cổ lai hy" هستند اما هنوز برای مدرک کارشناسی ارشد تحصیل میکنند، پایاننامههای دکترا را تنها با هدف مطالعه برای الگو قرار دادن فرزندان و نوههایشان انجام میدهند تا از آنها پیروی کنند و فرزندان و نوههای خود را به "مطالعه، مطالعه بیشتر، مطالعه برای همیشه" توصیه میکنند؛ «یاد بگیرید که کار کنید، انسان خوبی باشید، کادر خوبی باشید. یاد بگیرید که به سازمان، طبقه و مردم، سرزمین پدری و بشریت خدمت کنید»[4]، و به کشورمان کمک کنید تا پس از نزدیک به 40 سال اصلاحات به دستاوردهای بزرگی دست یابد.
علیرغم دستاوردها، اجرای سیاست یادگیری مادامالعمر هنوز با برخی کاستیها و محدودیتها مواجه است. آموزش و توسعه حرفهای هنوز کمیت را بر کیفیت اولویت میدهد؛ خودآموزی، یادگیری عملی و یادگیری مادامالعمر در میان کادرها و اعضای حزب به نتایج مطلوب نرسیده است؛ هنوز تمایل به یادگیری بر اساس روندها و اشتیاق به مدرک به جای خواستههای عملی وجود دارد؛ اکراه در مواجهه با مشکلات و سختیهای یادگیری؛ و فقدان تفکر عمیق برای تلاش برای دستیابی به بالاترین دستاوردها در علم دیده میشود. محدودیتهای تخصص حرفهای، فردگرایی و تمایل به تکیه بر تجربه در میان بخشی از کادرها و اعضای حزب بر کیفیت خدمات عمومی و کیفیت خدمت به مردم تأثیر میگذارد؛ بر روحیه جسارت تفکر، صحبت، عمل و مسئولیتپذیری تأثیر میگذارد؛ انگیزه نوآوری و خلاقیت را خفه میکند؛ و آنها فاقد دانش و اعتماد به نفس لازم برای پیشنهاد و اجرای ابتکارات و راهحلهای پیشگامانه هستند. بخشی از مقامات، کارمندان دولت و کارمندان از دانشی که در مدارس و مؤسسات آموزشی کسب کردهاند راضی هستند، یا برای کسب صلاحیتهای لازم برای ارتقاء، به دنبال آموزش بیشتر میروند و از تحقیق و یادگیری منظم برای بهبود مهارتهای حرفهای، قابلیتهای مدیریتی، دانش، مهارتهای ادغام و سازگاری خود غافل میشوند. بخش دیگری از آنها تمایلی به یادگیری نشان نمیدهند، فاقد مفهوم یادگیری مداوم و مادامالعمر هستند، بنابراین منسوخ، محافظهکار میشوند و قادر به سازگاری و همگامی با سرعت سریع زندگی در عصر علم و فناوری ۴.۰ و X.۰ نیستند.
این کشور با فرصتها و چشماندازهای جدیدی برای قیام و «ایستادن شانه به شانه» با جهان، همانطور که توسط رئیس جمهور هوشی مین پیشبینی شده و آرزوی تمام ملت است، روبرو است. حزب ما هیچ علاقهای جز هدایت کشور و ملت به سوی جامعهای مرفه و قوی ندارد، جایی که مردم از تغذیه خوب، آزادی، شادی و توسعه برخوردارند. بیش از هر زمان دیگری، ما به کادرهایی با تفکر، بینش و اقدامات نوآورانه نیاز داریم؛ کسانی که جرات فکر کردن، صحبت کردن، عمل کردن، مسئولیتپذیری و فداکاری را دارند، به ویژه در اجرای انقلابها در سادهسازی ساختار سازمانی برای چابک، کارآمد و مؤثر بودن؛ و در اجرای قطعنامه شماره 57-NQ/TW، مورخ 22 دسامبر 2024، دفتر سیاسی در مورد پیشرفتهای علمی و فناوری، نوآوری و تحول دیجیتال ملی. انقلاب صنعتی چهارم در مقیاس و سرعتی بیسابقه در حال وقوع است. توسعه سریع اقتصاد دانش، تحول دیجیتال، اقتصاد دیجیتال و جامعه دیجیتال به این معنی است که برخی از مطالبی که امروزه در مدارس تدریس میشوند، ممکن است ظرف چند سال منسوخ و قدیمی شوند. علاوه بر این، چیزهایی که امروزه رایج هستند، ده سال پیش وجود نداشتند و ۶۵ درصد از مشاغل فعلی در سالهای آینده با فناوری جایگزین خواهند شد. در دنیایی پیچیده، ناپایدار و غیرقابل پیشبینی، دانش باید دائماً بهروز شود. با افزایش امید به زندگی و دورههای بازنشستگی طولانیتر، افراد مسن مجبورند برای جلوگیری از عقب ماندن در جامعه مدرن، یاد بگیرند و فعال بمانند.
در این زمینه، یادگیری مادامالعمر به یک شیوه زندگی تبدیل میشود؛ این امر نه تنها به افراد کمک میکند تا دنیای دائماً در حال تغییر را تشخیص دهند، سازگار شوند و از عقب ماندن در آن اجتناب کنند، عقل خود را غنی سازند، شخصیت خود را کامل کنند، بر مشکلات و چالشها غلبه کنند تا پیشرفت کنند و خود را در جامعه مدرن قرار دهند؛ بلکه مهمتر از آن، این یک کلید حیاتی برای ارتقاء سطح فکری جمعیت و آموزش منابع انسانی، ترویج توسعه اجتماعی-اقتصادی است و تنها مسیر و جهت اجتنابناپذیر برای همه ملتها برای تضمین توسعه مرفه و پایدار است. یادگیری مادامالعمر به هر یک از اعضای جامعه کمک میکند تا شرایط و فرصتهایی برای بهبود خود، افزایش کیفیت زندگی خود، خانوادهها، قبایل، روستاها، بخشها، کمونها و کل کشور تحت رهبری حزب در مسیر تبدیل شدن به یک ملت ثروتمند، قوی، دموکراتیک، عادل، متمدن و سوسیالیستی داشته باشند.
تنها با ترویج واقعی یادگیری مادامالعمر میتوانیم خود را با ایدهها، راهحلها و ابتکارات برای رسیدگی به مطالبات فوری عمل، مشکلات جدید و بیسابقه غنی کنیم؛ بر «تنگناها» در سازوکارها و سیاستها و مظاهر فرمالیستی در انتقاد از خود و انتقاد کاملاً غلبه کنیم؛ رکود و سردرگمی در انجام کار در محلها، آژانسها و واحدها را از بین ببریم؛ تیمی از کادرهای شجاع ایجاد کنیم که قوانین عینی را به درستی درک میکنند، فعالانه فکر میکنند و بر افکار خود تسلط دارند، جرات دارند در مورد مسائلی که از عمل، از زندگی پر جنب و جوش، از خواستههای اصلاحات و درخواستها و آرمانهای مشروع مردم ناشی میشود، صحبت کنند؛ عزم و اراده داشته باشند، جرات کنند مسئولیت نتایج کار خود، حوزه و بخشی را که بر آن مسئولیت دارند، بر عهده بگیرند، جرات کنند اشتباهات را بپذیرند، خطاها را اصلاح کنند، در برابر مردم و حزب پاسخگو باشند و بدانند چگونه بر خود و کار خود مسلط شوند. آنها باید جرات کنند در برابر غنیسازی ناعادلانه مقاومت کنند و در صورت لزوم، جرات کنند منافع شخصی را برای حزب، میهن و مردم فدا کنند. تنها در این صورت است که ما با موفقیت تیمی از کادرها با صلاحیتها، تواناییها و شخصیت اخلاقی بالا خواهیم ساخت، کسانی که آرزوی تعالی و توسعه دارند، جرأت فکر کردن، جرأت عمل کردن و جرأت پذیرفتن مسئولیت تصمیمات خود را برای تحقق وظایف انقلابی، ایجاد پیشرفتهای چشمگیر به نفع مردم و کمک به توسعه کشور دارند.
ساختن یک جامعهی یادگیرنده و ترویج یادگیری مادامالعمر تنها زمانی موفق خواهد شد که هر شهروند از مسئولیت خود در قبال خودآموزی مادامالعمر آگاه باشد؛ و زمانی که هر کادر و عضو حزب به وضوح آگاه باشد که یادگیری مادامالعمر یک وظیفهی انقلابی است که با جدیت و خودآگاهی بالا به آن پرداخته میشود. از طریق یادگیری مادامالعمر، افراد مسئولیت خود را در ساخت و حفاظت از سرزمین پدری در هر مرحله و زمان خاص درک خواهند کرد؛ ظرفیت تسلط و سازماندهی زندگی خود را توسعه میدهند؛ به طور مداوم پیشرفت میکنند، سلامت و کیفیت زندگی خود را بهبود میبخشند؛ سنتهای فرهنگی ملی را درک، حفظ و در ساختن آنها مشارکت میکنند؛ به آیندهی کشور، به سیاستها و رهبری صحیح حزب ایمان دارند و آرزوی یک ملت مرفه و شاد را دارند. هر شهروند باید به طور مداوم در مورد نظریهی سیاسی، مهارتهای حرفهای، روشها، تجربهی کاری و توانایی هماهنگی در یک گروه برای افزایش نظم سازمانی، بهرهوری نیروی کار و قدرت کلی ملت بیاموزد. هر کادر و عضو حزب باید در مورد شخصیت یک کادر انقلابی بیاموزد، از کتابها بیاموزد، از یکدیگر بیاموزد و از مردم بیاموزد؛ دائماً خودآموزی میکنند، دانش جدید را بهروز میکنند، بهطور فعال در جنبش «یادگیری دیجیتال» شرکت میکنند، دانش علمی و فناوری و دانش دیجیتال را رواج میدهند و بهبود میبخشند؛ بهطور فعال بستگان، خانواده و اقوام را به مشارکت در یادگیری مادامالعمر تشویق و ترغیب میکنند. از طریق یادگیری مادامالعمر، آنها میتوانند تمام وظایف محوله توسط حزب، انقلاب و مردم را انجام دهند.
هر کمیته حزبی، سازمان اجتماعی-سیاسی و انجمن حرفهای باید به روشنی درک کند که هدف اصلی یادگیری مادامالعمر، توسعه انسانهای سوسیالیست است. با این درک، آنها باید محتوای یادگیری مادامالعمر را برای کادرها، اعضای حزب و همکارانشان شناسایی کنند و آن را با کمپینهای تقلید، ارزیابی، تقدیر و پاداش مرتبط سازند. حزب و دولت به زودی صدور مقررات و رویهها را خلاصه، ارزیابی و تحقیق خواهند کرد و دیدگاهی را در مورد ارزیابی، غربالگری و برنامهریزی نیروی کار کادرها ابداع خواهند کرد، با هدف ایجاد یک سیستم مدیریت عمومی کامل، تمیز و قوی که با تمام وجود به مردم خدمت کند؛ از کادرهایی که آماده رهبری و دستیابی به موفقیت برای منافع مشترک هستند، محافظت خواهند کرد. سیستم آموزشی به شیوهای باز، انعطافپذیر و به هم پیوسته بهبود خواهد یافت و فرصتهایی را برای یادگیری مادامالعمر برای همه شهروندان ایجاد میکند و آموزش را مطابق با نیازهای بازار کار اجرا میکند. راهحلهای مشخصی برای افزایش آگاهی عمومی از نقش و اهمیت یادگیری مادامالعمر و سهم آن در بهبود کیفیت و رقابتپذیری نیروی کار ملی وجود دارد. نظارت، بازرسی و نظارت بر اجرای آزمایشی پیشنهادهای نوآورانه؛ شناسایی پیشگیرانه مسائل نوظهور، ارائه تشویق و پشتیبانی به موقع، حل مشکلات و موانع، یا بررسی و تنظیم تصمیمات برای مطابقت با وضعیت واقعی؛ و اجرای سیاست معافیت از مسئولیت برای مقامات درگیر در برنامه آزمایشی که نتایج آنها رضایتبخش نیست یا تنها تا حدی به اهداف تعیین شده دست مییابند، یا به دلایل عینی با خطرات یا ضرر و زیان مواجه میشوند.
ما در عصری زندگی میکنیم که دانش و فهم به مردم کمک میکند تا پتانسیل خود را برای بهرهبرداری از فرصتها، پاسخ مؤثر به چالشها و دستیابی به توسعه پایدار به حداکثر برسانند؛ همچنین عصری است که حجم دانش بشری هر روز به صورت تصاعدی در حال افزایش است. تنها زمانی که کل حزب، کل مردم، کل ارتش، هر خانواده و هر فرد به طور مؤثر یادگیری مادامالعمر را اجرا کند و تیمی از کادرها را تشکیل دهد که جرات عمل، جرات صحبت کردن، جرات مسئولیتپذیری و جرات فداکاری داشته باشند، میتوانیم با قاطعیت به دوران جدید، دوران توسعه و رفاه تحت رهبری حزب، گام برداریم.
---------------
[1] هوشی مین: آثار کامل، انتشارات ملی سیاسی، هانوی، 2011، جلد 6، صفحه 61
[2] هوشی مین: آثار کامل، همان، جلد 12، صفحه 333
[3] اسناد سیزدهمین کنگره ملی نمایندگان، انتشارات ملی سیاسی، تروث، هانوی، 2021، جلد 1، ص 137
[4] هوشی مین: آثار کامل، همان، جلد 6، صفحه 208
منبع










نظر (0)