این اولین رمان نویسنده ویتنامی، هو ویت خوئه، است که به تازگی توسط انتشارات انجمن نویسندگان در نوامبر 2023 منتشر شده است.
اگرچه او سفری طولانی در حرفه ادبی خود داشت که به سالهای قبل از ۱۹۷۵ برمیگردد، اما تا سال ۱۹۹۶ که مجموعه داستان کوتاه «در دریا» (انتشارات کیم دونگ) را برای نوجوانان منتشر کرد، این کار را نکرد. پس از آن دهها مجموعه داستان کوتاه تا این رمان «دهکده ماهیگیری، امواج و باد» منتشر شد. این را میتوان ژانر جدیدی برای نویسنده در نظر گرفت، اما با سابقه طولانی داستانهای منتشر شده در بسیاری از مجلات و روزنامههای ادبی داخلی مانند توئی تره، تان نین، بین توآن ... نام نویسنده هو ویت خوئه برای خوانندگان بسیار آشنا است و اکنون متعلق به نسلی است که هنوز پیر نشدهاند. شاید بتوان سبک زندگی آرام و بیدغدغه و سبک نوشتاری او را غیرمدرن دانست، اگرچه او زمانی مجذوب سبک نوشتاری تند و تیز مجلات ادبی مانند سانگ تائو، هین دای، کی های موئی... بود و با جنبش اگزیستانسیالیستی هایدگر، نیچه، اف. کافکا... سروکار داشت، اما هو ویت خوئه با نگرشی ملایم و ظریف، از شخصیتها گرفته تا احساسات داستان، خود را در صفحه ادبیات شکل داده است. من متوجه شدم که با هو ویت خوئه، «ادبیات خودِ شخص است» به آنچه او هست، وفادار است. آثار منثوری مانند نامه در صدف، شب یشم، دریای شیرین، گلهایی که در شب سال نو شکوفا میشوند یا اخیراً با روزهای بادی، دستهای گرم و معطر... و در مجموعه شعر «علف» (انتشارات انجمن نویسندگان ۲۰۱۶) اولین مجموعه شعر اوست، اگرچه قبل از سال ۱۹۷۵ او نویسنده اشعار عاشقانه با روحی پاک و پرشور با نام مستعار هو تا دان بود.
رمان دهکده ماهیگیری، امواج و باد - به راحتی میتوان فضای یک دهکده ساحلی در منطقه جنوب مرکزی را تشخیص داد، جایی که تازه آخرین روزهای جنگ را پشت سر گذاشته و وارد دوره جدیدی از صلح برای میهن شده است... تولد یک گروه هنری جمعی شلوغ زیر آسمان پیروزی، در حالی که نسبت به بذرهای توطئه دشمن هوشیار بودند. حال و هوای غرورآفرین جوانانی که زود آگاه شده بودند اما آگاهی سطحی از معنای پیروزی انقلاب داشتند، منجر به خودسریهای زیادی شد و به دلیل وضعیت جنگی این سرزمین برنج و لوبیای چسبناک، روز و شب، افراد ضعیف را تحت فشار قرار داد. قایقهای ماهیگیری، داراییهای یک عمر، اکنون باید تلاطم امواج را در دریای پرتلاطم میهن خود تحمل میکردند. شخصیتهای مرد جوان هونگ و دختر معصوم با جنبش مبارزه میکردند، آنها گرد هم آمدند اما موانع و کوتهبینیهای زیادی داشتند... هونگ در خانوادهای با سنت ساخت بشکههای سس ماهی متولد شد. او که در تمام عمرش آدم خوبی بود، به یک تاجر بزرگ تبدیل شد و از کارگران زیادی حمایت میکرد، بنابراین او را یک دلال و سرمایهدار مینامیدند. هونگ فرصت تحصیل داشت، بنابراین پس از روز آزادی، با روحیه جوان و پرشورش، به سرعت به جنبش محلی پیوست. تصور میشد که پدر هونگ، که او نیز برای جنگیدن به منطقه جنگی فرار کرده بود، برای اینکه هونگ را واجد شرایط فعالیتهای آن زمان کند، کافی است. اما به گفته یکی از رهبران کمون که به هونگ اهمیت میداد و همیشه موضعش را به او یادآوری میکرد، او باید سرسخت و مصممتر میبود زیرا مبارزه طبقاتی، مبارزه مرگ و زندگی بود... در یک شرایط دشوار، او مجبور شد هونگ را ترک کند و به همراه خانوادهاش به ساحل دیگری برود، اما هونگ معتقد بود که اگرچه خانوادهاش بسیار آسیب دیده بودند، "هنوز راههای زیادی برای زنده ماندن وجود داشت، نه در پایان راه مانند بسیاری از خانوادههای دیگر"(*). تصویر این زوج در حالی که یکدیگر را در مورد تصمیم برای ماندن یا رفتن منصرف میکرد، ناگهان چریکها ظاهر شدند. «هونگ و هونگ را بستند و به مقر بردند، زیرا مظنون بودند که منتظر رسیدن قایق به ساحل برای سوار کردن افراد بودهاند...»(*). نه تا همین اواخر، بلکه چند بار قبل از آن، هونگ به هونگ گفت که خانوادهاش قصد دارند به خارج از کشور بروند و از هونگ پرسید که آیا میتوانند با هم بروند. هونگ پرسید: «چرا این را میپرسی؟»، زیرا هونگ هرگز فکر نمیکرد که او آنجا را ترک کند. هونگ هنوز والدین، برادران و خواهرانی داشت که هنوز با خاطرات فراوان به سرزمین مادریاش وابسته بودند. او معتقد بود که این روستای ماهیگیری ویران شده دیگر مانند گذشته نخواهد بود، بلکه افقی جدید، دریایی آرام، پیش روی خود خواهد داشت.
این مجموعه داستانها ۱۶ فصل دارد، هر فصل صحنهای از زندگی است که با طنزها دست و پنجه نرم میکند، و سرشار از تاریخ زندگی خود است. به عنوان یک روستای ماهیگیری، داستانهای عبور از دریا خالی از انگیزه نیستند، اما برای ماهیگیرانی که تمام عمر سخت کار کردهاند، این صرفاً یک زندگی سرشار برای خانوادههایشان است، برنج و گوشت نباید با کیلو سنجیده شوند. ماهی مرکب و ماهیهای صید شده نباید برای عرضه به بازار پنهان شوند. نارساییهای ناشی از درک نحوه انجام کارها توسط یک مدیر تعاونی. داستانهای خندهدار در مورد متخصصان زنان و زایمان که مجبور بودند شیر خود را بدوشند تا کوپنی برای خرید شیر برای نوزادان تازه متولد شده خود دریافت کنند... شاید نه تنها در این روستای ماهیگیری، بلکه در آن سالها در بسیاری از مکانها نیز همینطور بود.
هو ویت خوئه بارها نگرانی دیرینه خود را در مورد اثری که بتواند گوشهای از روستای ماهیگیری زادگاهش را به تصویر بکشد، ابراز کرده است. من تعجب میکنم که آیا خوانندگان و رویههای انتشار به راحتی آن را میپذیرند یا خیر. من به اشتراک گذاشتم که او یک روزنامهنگار است (قبلاً خبرنگار روزنامه تین فونگ در بین توآن) و با تواناییاش در مشاهده این حرفه، مطمئن است که این اثر طولانی مدت توجه زیادی را برای خوانندگان به ارمغان خواهد آورد زیرا "داستانی است که فقط اکنون روایت میشود". سپس او تصمیم گرفت که رمان "دهکده ماهیگیری، امواج و باد" که در سپتامبر 2023 توسط انتشارات انجمن نویسندگان در طرح انتشار ثبت شده بود، تا پایان سه ماهه چهارم 2023 مجوز انتشار نداشته و در حال حاضر در حال انتشار است.
(*): گزیدهای از کتاب دهکده ماهیگیری، امواج و باد.
منبع






نظر (0)