۱. به عنوان مردم ویتنام، تقریباً همه برای بزرگ شدن به دانههای کوچک برنج وابسته هستند. از کودکی تا بزرگسالی و حتی تا پیری، همه به وعدههای غذایی نیاز دارند. در طول زندگی، چند نفر میتوانند تعداد وعدههای غذایی خود را بشمارند؟
برای مردم شهر من، فان تیت، لذت بردن از وعدههای غذایی با غذاهای دریایی تازه هر روز یک شادی است. زیرا وعدههای غذایی خانوادگی که از غذاهای دریایی تازه تهیه میشوند با غذاهای دریایی تخمیر شده بسیار متفاوت خواهند بود!
وعدههای غذایی، با غذاهایی که از غذاهای دریایی تازه و به دستهای ماهر زنان توانمند تهیه میشوند، افراد زیادی را در خانواده جذب میکنند. قابلمههای ماهی پخته شده روستایی، کاسههای سوپ ساده اما بسیار شیرین. تابههای ماهی سرخ شده، داغ و ترد. در کنار بسیاری از روشهای دیگر تهیه غذا. وعدههای غذایی ساده خانوادگی بیشماری وجود دارد که برای عزیزان شادی به ارمغان میآورد. همچنین غذاهای مجللتری در سالگردهای مرگ وجود دارد، زمانی که بسیاری از فرزندان و نوهها در معبد جمع میشوند.
فقط در مورد وعدههای غذایی روزانه در هر خانواده، آشپزی نیز به مهارت زن خانهدار نیاز دارد. اغلب اوقات، زنان هستند که این کار را انجام میدهند. با این حال، امروزه تعداد زیادی از مردان هستند که آشپزی میکنند و خیلی خوب آشپزی میکنند. تعداد زیادی از مردان نیز وظیفه رفتن به بازار را بر عهده میگیرند!
برای اینکه آشپز بتواند غذاهای ساده اما جذابی تهیه کند، باید از مادر، مادربزرگ و پیشینیان باتجربه خود، همراه با عشق و پشتکار در عمل، بیاموزد. امروزه، مردم میتوانند طرز تهیه غذاها را به صورت آنلاین نیز یاد بگیرند.
داشتن خانواده به معنای داشتن زنان - و حتی مردانی - است که خوب آشپزی میکنند. اعضای خانواده از لذت خوردن غذاهای خوشمزه هر روز زیر دستان ماهر آشپز برخوردارند. معمولاً هنگام انجام هر کاری، اگر گیرنده آن را دریافت و تعریف کند، فردی که آن را انجام میدهد بسیار خوشحال خواهد شد. آشپزی نیز احتمالاً از این قاعده مستثنی نیست. وقتی فردی که غذا را میخورد از خوشمزه بودن، جذاب بودن و واقعاً لذت بردن از آن تعریف میکند، فردی که آن را میپزد احساس بسیار خوبی خواهد داشت. این یک حالت روانی واقعی برای سرآشپزهای ماهر است!
۲. من و همسرم خانهای را که والدینم برای ما به ارث گذاشته بودند، دریافت کردیم. در سالگرد مرگ من، فرزندان و نوهها دور هم جمع شدند. یکی از نوهها من را پدربزرگ صدا زد و صادقانه گفت: «مادربزرگ نام خیلی خوب آشپزی میکند! در سالگرد مرگ پدرم، اغلب مادربزرگم را برای خوردن غذای سالگرد به خانه مادربزرگ نام میبردم!» نوه دیگری که من را عمو صدا میزد گفت: «عمه نام، عمو نام خیلی خوب آشپزی میکند، من سوپ رشته اردک، راگو را دوست دارم. عمه نام، عمو نام خیلی خوب آشپزی میکند!» بعضی از همکارانم در سالگرد خانواده من غذا خوردهاند و مدام در مورد سوپ رشته اردکی که زمانی از آن لذت میبردند صحبت میکنند!
تعریف و تمجید فرزندان، نوهها و دوستانم از مهارتهای آشپزی همسرم، نه تنها برای او، بلکه برای تمام خانواده مایه خوشحالی است. چون من و پدرم این را به وضوح از غذاهایی که هر روز میخوریم حس میکنیم. بعد از کار و مدرسه، من و پدرم غذاهای خوشمزهای داریم که همسرم میپزد، هرچند ساده، اما بسیار مناسب ذائقه همه اعضای خانواده. غذاهای گرم، چه ناهار و چه شام، همیشه فرصتی برای عزیزان است تا دور هم جمع شوند، اخبار و داستانهایشان را با هم رد و بدل کنند تا اعضای خانواده بتوانند یکدیگر را بهتر درک کنند و پیوند نزدیکتری برقرار کنند.
یک قابلمه برنج داغ، یک بشقاب ماهی آبپز، یک کاسه سوپ شیرین، خیلی ساده، بدون هیچ تجملی، اما هنوز هم برای عزیزانمان در خانواده جذابیت دارد! بنابراین وقتی از خانه دور هستیم، وقتی فرزندانم به تحصیلات عالی میروند، وقتی من به سفرهای کاری میروم، قلبهایمان هنوز هم با غذاهای ساده، اما همیشه گرم و پر از عشق، برای خانه قدیمیمان دلتنگ میشوند!
منبع
نظر (0)