این جزیره هون چوئی، متعلق به شهر سونگ داک، منطقه تران ون توی ( کا مائو )، حدود ۳۲ کیلومتری غرب سرزمین اصلی، با مساحتی حدود ۷ کیلومتر مربع است. در حال حاضر، در این جزیره تنها یک گروه خودگردان با بیش از ۴۰ خانوار و ۱۳۰ نفر جمعیت وجود دارد. مردم عمدتاً با پرورش کوبیا در قفس، صید غذاهای دریایی و تجارت در مقیاس کوچک امرار معاش میکنند.

مردم خانههایشان را چسبیده به صخرههای هون چوئی میسازند. هر ساله مردم اینجا به دلیل بارانهای موسمی دو بار خانههایشان را جابجا میکنند.
پیش از این، هون چوئی به عنوان جزیره "5 هیچ" شناخته میشد: بدون برق، بدون جاده، بدون مدرسه، بدون ایستگاه و بدون آب تمیز. روز به روز، زندگی ساکنان بهبود یافته است، انرژی خورشیدی، مخازن آب وجود دارد...؛ اما یک چیز تغییر نکرده است: آب و هوای سخت. در اینجا دو فصل باد متمایز وجود دارد: فصل باد شمال شرقی (فصل خشک) از نوامبر تا آوریل سال بعد شروع میشود، بنابراین حدود اکتبر، ساکنان از گان چونگ به گان نام نقل مکان میکنند؛ و فصل باد جنوب غربی (فصل بارانی) از ژوئن تا سپتامبر شروع میشود، بنابراین حدود ماه مه، ساکنان به گان چونگ نقل مکان میکنند.
ساکنان جزیره هم ساکن هستند و هم «اربابان جزیره». خانم نگوین تی تام (۸۰ ساله، اهل کای دوی وام، منطقه فو تان، کا مائو) ۵۰ سال است که در هون چوی زندگی میکند و به یاد میآورد: «وقتی برای اولین بار به جزیره آمدم، کشور هنوز متحد نشده بود، فقط چند خانه وجود داشت، مردم روی تپهها زندگی میکردند، درختان را قطع میکردند، سقفهای موقت میساختند و لوبیا، نیشکر، جک فروت، موز میکاشتند... هنگام برداشت، تجهیزات کشاورزی را روی یک قایق کوچک بار میکردند، آن را برای فروش به ساحل میآوردند، سپس از ساحل برنج میخریدیم تا برگردانیم. خیلی سخت بود، از همه نظر کمبود داشت. حالا بهتر شده است.»

نمایندگان گروه کاری با دانشجویان در هون چوی عکس یادگاری گرفتند.
خانم تام ۶ فرزند دارد، ۴ تای آنها در جزیره هستند و ۲ تای دیگر به ساحل رفتهاند. وقتی از او پرسیده شد که آیا قصد بازگشت به ساحل را دارد، گفت: «نه، الان زندگی خوب است.»
آقای لو وان فونگ، رئیس گروه مردمی خودگردان که نزدیک به 30 سال در جزیره هون چوئی زندگی کرده است، داستان گذشته را تعریف کرد، زمانی که آب شیرین در جزیره کمیاب بود و ساکنان برای حمل قوطیهای آب به سختی منتظر بودند تا آب شیرین از غار بیرون بیاید... او گفت: «حالا که منبع آب وجود دارد، اقتصاد تا حدودی پایدار است.»
آقای فونگ در حال حاضر رئیس تعاونی جزیره هون چوئی است و به همراه ساکنان، ماهی کوبیا را در قفس پرورش میدهد. پس از برداشت، ماهیها به شهر سونگ داک آورده میشوند و سپس برای فروش به شهر هوشی مین یا استانهای مجاور منتقل میشوند.
او ارزیابی کرد که پرورش ماهی در قفس به مردم کمک میکند تا سود بالایی کسب کنند، اما اکنون با مشکلات زیادی از نظر منابع تخم ماهی و قیمت غذا نیز روبرو است... او به اشتراک گذاشت: «پیش از این، این تعاونی ۱۲ عضو داشت، اکنون تنها ۸ عضو دارد. امیدوارم دولت بیشتر روی ساکنان هون چوی سرمایهگذاری و حمایت کند. علاوه بر این، میتواند از پروژههایی برای جوانان برای راهاندازی کسبوکار در منطقه جزیره حمایت کند. این یک جزیره جوانان است!»
وقتی از آقای فوئونگ پرسیده شد که آیا تا به حال احساس کرده که جزیره خیلی سخت است و میخواهد به ساحل برود، سرش را تکان داد: «من اینجا یک خانه معمولی دارم. اینجا ساکت است و امنیت خوب است. مردم به زندگی در حال حرکت نیز عادت دارند. در گذشته، هر بار که نقل مکان میکردند، مجبور بودند خانه جدیدی بسازند. حالا همه دو خانه دارند.»
وقتی از آقای فوئونگ پرسیده شد که برای جزیره چه آرزویی دارد، او بلافاصله گفت که میخواهد فرزندان و نوههایش زندگی و شغل خوبی داشته باشند. او گفت: «آنها دریا و جزایر را خواهند شناخت و آسمان آبی را خواهند دید. برای انجام این کار، باید مصمم باشیم که جزیره جوانان را مطابق با جهت اصلی بسازیم.»
در جزیره هون چوی بچههایی هستند، اما هیچ سیستم مدرسهای برای تحصیل آنها وجود ندارد. جاده نردبانی از میان جنگل به تپهای منتهی میشود که ایستگاه رادار ۶۱۵ در آن قرار دارد. در مسیر، قبل از رسیدن به ایستگاه رادار، یک کلاس خیریه از ایستگاه مرزبانی هون چوی را دیدم. مردم میگفتند که من بیش از ۳۰۰ پله را بالا رفتهام. هر روز، بچههای جزیره، از کلاس اول تا هفتم، از شیب تندی مانند آن به مدرسه میروند. از هر کودکی بپرسید «کجا درس میخوانی، کدام معلم؟» و آنها بلافاصله پاسخ خواهند داد: «کلاس خیریه آقای فوک».
معلم تران بین فوک، ۱۴ سال سابقه تدریس در کلاسهای خیریه
این کلاس خیریه در هون چوی به عنوان یک مدرسه در سیستم آموزشی شهر سونگ داک شناخته شده است.
پسر کوچک نگوین تان لوک با معصومیت داستانهایی در مورد اینکه رفتن به مدرسه چقدر لذتبخش بوده، به خصوص اینکه هر روز صبح زود برای دیدن دوستانش میآمده و منتظر معلمش میمانده تا وارد کلاس شود، تعریف میکرد. در همین حال، نگوین تی توییت نهی، دانشآموز کلاس هفتم، با افتخار گفت که از کودکی با معلم فوک درس خوانده است.
سرگرد تران بین فوک، معاون کاپیتان تیم بسیج عمومی ایستگاه مرزبانی هون چوی، که ۱۴ سال سابقه تدریس دارد، گفت: «وقتی برای اولین بار به جزیره آمدم، دیدم که بچهها درس نمیخوانند و نمیتوانند بخوانند یا بنویسند. از رهبران خواستم که اجازه دهند حدود یک ماه به آنها درس بدهم، اگر نه، همین است و در نهایت تا الان با کلاس بودهام.»
در ۱۴ سال گذشته، آقای فوک بارها برای انتقال شغل فراخوانده شده است، اما او همیشه درخواست ماندن کرده است. وقتی از او درباره بزرگترین دلیل اصرارش به تدریس پرسیده شد، آقای فوک گفت: «فقط دو کلمه: عشق. بچهها خیلی محروم هستند، هر جا که کار میکنم اوضاع همین است، از شما میخواهم که اجازه دهید اینجا کار کنم. من به تدریس عادت دارم، بچهها را دوست دارم و مردم نیز با محبت خاصی مرا دوست دارند.»
معلم با لباس سبز همچنین بسیار مفتخر بود وقتی گفت نسلهایی که تاکنون درس خواندهاند، برخی از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند، سر کار رفتهاند و به خصوص تاکنون، هیچ دانشآموز هون چوئی در دام مفاسد اجتماعی نیفتاده است. اما معلم فوک نیز بسیار متواضع بود: «اینجا کلاسی با سطوح مختلف وجود دارد. در مورد تدریس، در ابتدا به طور تصادفی تدریس میکردم، هرگز روی تریبون نایستاده بودم و گچ در دست نداشتم، بنابراین وقتی این وظیفه را دریافت کردم، هر شب فقط با خودم صحبت میکردم و به تدریج تمرین میکردم. من همچنین طرح درس تهیه کردم، از معلمان در سرزمین اصلی یاد گرفتم و سپس تحقیق کردم و سعی کردم کلاس را طوری تدریس کنم که دانشآموزان ابتداییترین دانش را درک کنند تا وقتی برای ادامه تحصیل به سرزمین اصلی میروند، ناامید نشوند.»
پرسیدم: «در طول فرآیند تدریس، آیا با مشکلی مواجه شدید؟» معلم فوک گفت: «مشکلات زیادی وجود دارد، مربوط به خانواده، زندگی و شرایط. اما من یک سرباز هستم، میدانم چگونه بر مشکلات غلبه کنم تا کارها را به درستی انجام دهم و کار را به پایان برسانم. برای من، تدریس یک وظیفه، یک مسئولیت سیاسی است. و دو کلمه «وظیفه» وقتی بر دوش یک سرباز قرار میگیرد بسیار مقدس است. آرزو دارم تا زمان بازنشستگی اینجا بمانم، اگر شرایطش را داشته باشم، میخواهم اینجا خانهای بسازم.»
«آیا خانوادهتان از کاری که انجام میدهید حمایت میکنند؟» به پرسیدن ادامه دادم. آقای فوک پاسخ داد: «همسرم داروساز است، دو فرزند دارم، فرزند بزرگتر در دانشگاه و فرزند کوچکتر در مهدکودک است، وقتی برای ملاقات به خانه میروم، فرزند کوچکتر خیلی به من وابسته است، وقتی به جزیره برمیگردم باید یواشکی بروم. همسر و فرزندانم به دوری زیاد من عادت کردهاند، اغلب به خانه زنگ میزنم.»
( ادامه دارد)
هیئت شهر هوشی مین همچنین از خانوادههای فقیر و واحدهای نظامی مستقر در جزیره هون چوئی مانند ایستگاه رادار ۶۱۵ (هنگ ۵۵۱)، ایستگاه مرزبانی ۷۰۴، ایستگاه فانوس دریایی و... بازدید و به آنها هدایایی اهدا کرد. مردم جزیره گفتند که رابطه ارتش و مردم مانند رابطه ماهی و آب است، این واحدها به پاکسازی اطراف جزیره کمک کردند و به مردم در حمل وسایلشان هنگام اسبابکشی کمک کردند.
کاپیتان فونگ سی چونگ، رئیس ایستگاه رادار ۶۱۵، گفت که این واحد دو مدل بسیج عمومی را حفظ میکند: «هر واحد با یک آدرس خیریه مرتبط است» و مدل «قطره عشق». در سال ۲۰۲۲ و ۹ ماه اول سال ۲۰۲۳، این واحد با بیش از ۴۰۰ کیلوگرم برنج و ۵۰ متر مکعب آب شیرین از خانوادههای محروم حمایت کرده است.
لینک منبع






نظر (0)