Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

خاموش در جنگل

Báo Thanh niênBáo Thanh niên21/06/2023


من خوش‌شانس هستم که در منطقه مرکزی، در استان‌های کوانگ نام ، توا تین-هو، کوانگ تری متولد، کار و وابسته به آن هستم، بنابراین درک کمی از زندگی و فرهنگ مردم کوهستانی دارم . اگرچه نسل‌های قدیمی‌تر بارها این سرزمین را "شخم زده‌اند"، آداب و رسوم اقلیت‌های قومی در رشته‌کوه‌های ترونگ سون یا در دامنه کوه نگوک لین هنوز حاوی چیزهای مرموز و جالب بسیاری است. جذابیت این نوع موضوعات همیشه مرا ترغیب می‌کند تا به دنبال شخصیت‌ها و داستان‌هایی برای گفتن به خوانندگان باشم.

Thầm lặng trên những nẻo rừng - Ảnh 1.

روزنامه‌نگار هوانگ سون (راست) در یک سفر کاری به منطقه تای جیانگ (کوانگ نام) در اوایل سال 2022

برای داشتن مقالات منحصر به فرد و اصیل، من «به تنهایی» کار را انجام می‌دهم. اگرچه به دلیل داشتن برخی مهارت‌ها اعتماد به نفس دارم، اما گاهی اوقات نگران اتفاقات غیرمنتظره هستم.

داستان‌هایی که حتی مردم محلی هم فقط تلویحاً یکدیگر را می‌فهمند و جرات بیان آنها را ندارند، چه برسد به یک غریبه‌ی کین مثل من، آنها را تعریف نمی‌کنند. با این حال، تنها و ساکت بودن در روستاها، پرسه زدن در مسیرهای جنگلی، شانس زیادی برای داشتن گزارش‌های «منحصربه‌فرد» برایم به ارمغان آورده است.

هنوز به یاد دارم که در اوایل سال ۲۰۲۲، برای تهیه‌ی مجموعه گزارش‌های Dai ngan ly ky truyen ، سفری از ۲ منطقه‌ی کوهستانی Nam Tra My و Tay Giang (Quang Nam) به A Luoi (Thua Thien- Hue ) داشتم که ۱۰ روز طول کشید. در Nam Tra My، هنگام نوشتن گزارش Ky ky جنگل «جفت آویزان، ناف پنهان» ، با پیروی از دستورالعمل‌های ساکنان محلی، من به تنهایی «اسب آهنین» را از میان کمون‌های ترا نام، ترا مای راندم... با این حال، وقتی به جایی که باید پیدا می‌کردم، یعنی «جنگل ناف» در کمون ترا لین رسیدم، از اطراف پرس‌وجو کردم، بسیاری از مردم هنوز نمی‌دانستند. بعد از ظهر، در حالی که در جاده پرسه می‌زدم و یک قرص نان می‌خوردم، خوش‌شانس بودم که با زنی آشنا شدم که راه ملاقات با یک بزرگ روستا را به من نشان داد. از داستان بزرگ روستا ، اسرار، تقدس و تابوهای مربوط به «جنگل ناف» به تدریج آشکار شد. واقعاً از پیدا کردن طلا لذت‌بخش‌تر بود!

Thầm lặng trên những nẻo rừng - Ảnh 3.

«آ لانگ لو»، بزرگ روستا، پیش از مرگش در ماه مه ۲۰۲۲، داستان‌هایی از ماجرای «بازگشت سر» را برای مترجم و نویسنده تعریف کرد.

وقتی برای نوشتن گزارش «وحشت خاطره‌ی «بازگرداندن سر»» به منطقه‌ی تای گیانگ رفتم ، هنوز تنها سفر می‌کردم. اما خوشبختانه، یک فرد محلی آنجا بود که در یافتن مسیر به من کمک کرد و زبان کو تو را به زبان کین ترجمه کرد. بزرگان روستا همگی به یانگ (بهشت) رفته بودند، بنابراین به دلیل دشمنی بین روستاها، هیچ‌کس داستان انتقام را نمی‌دانست. تنها پیرمردی به نام آ لانگ لو (ساکن روستای تا لانگ، کمون باها لی) هنوز آنقدر هوشیار بود که آن را تعریف کند. او قبل از انتشار گزارش، در سن ۸۳ سالگی درگذشت. همراهم گفت که علاوه بر او، من کسی بودم که می‌توانستم داستان «بازگرداندن سر» را از ۱۰۰ سال پیش، بیش از همه درک کنم. سفر به تنهایی گاهی اوقات به من این امکان را می‌داد که تا پایان، اطلاعات ارزشمندی داشته باشم.

Thầm lặng trên những nẻo rừng - Ảnh 4.

سفر به تنهایی در سفرهای گزارشگری در کوهستان و جنگل به نویسندگان کمک می‌کند تا گزارش‌های «منحصربه‌فرد» زیادی داشته باشند.

در HA Luoi، وقتی به تنهایی به ملاقات آقای LTT رفتم تا داستان عجیب «دمیدن معجون» در Truong Son و وسواس «نامه دارویی» را بشنوم ، احساس خوش‌شانسی هم کردم زیرا نه تنها با فرد مناسب ملاقات کردم، بلکه اطلاعات بسیار ارزشمندی در مورد زندگی مردم Ta Oi و Pa Ko به دست آوردم. داستان‌هایی که حتی مردم محلی هم فقط به طور ضمنی یکدیگر را می‌فهمیدند و جرات بیان آنها را نداشتند، چه برسد به یک غریبه Kinh مثل من. با این حال، تنها و ساکت بودن در روستاها، پرسه زدن در مسیرهای جنگلی، شانس زیادی برای داشتن گزارش‌های «منحصربه‌فرد» برایم به ارمغان آورد.

در این مرحله، ممکن است برخی افراد فکر کنند که من در به اشتراک گذاشتن موضوع روزنامه‌نگاری با همکارانم خودخواه هستم. اما می‌خواهم روشن کنم که به دلیل ماهیت کار محول شده، نمی‌توانم با همکارانم به روستاها سفر کنم، زیرا می‌ترسم که از قافله عقب بمانم یا منطقه را برای روزهای زیادی خالی بگذارم. در مورد سایر همکاران، شاید افراد زیادی نباشند که حتی نیمی از ماه را صرف پیگیری یک موضوع بلندمدت کنند، بدون اینکه بدانند نتیجه چه خواهد بود.

هیچ چیز در روزنامه‌نگاری لذت‌بخش‌تر از این نیست که خوانندگان مقاله شما را تا آخر بخوانند و سپس به خاطر منحصر به فرد بودن آن، به ران‌هایشان بزنند. ناگهان به یاد ضرب‌المثل «اگر می‌خواهی سریع بروی، تنها برو» افتادم، و آن را «تطبیق» دادم تا با شرایطم سازگار شود: اگر می‌خواهی منحصر به فرد باشی، باید تنها بروی. هرچند تنها رفتن خیلی غم‌انگیز و خیلی نگران‌کننده است...



لینک منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

تحسین مزارع بادی ساحلی گیا لای که در ابرها پنهان شده‌اند
از دهکده ماهیگیری لو دیو در گیا لای دیدن کنید تا ماهیگیرانی را ببینید که شبدر را روی دریا «نقاشی» می‌کنند.
یک قفل‌ساز قوطی‌های آبجو را به فانوس‌های رنگارنگ اواسط پاییز تبدیل می‌کند
میلیون‌ها دلار برای یادگیری گل‌آرایی و کسب تجربه‌های پیوند عاطفی در جشنواره نیمه پاییز هزینه کنید

از همان نویسنده

میراث

;

شکل

;

کسب و کار

;

No videos available

اخبار

;

نظام سیاسی

;

محلی

;

محصول

;