دستفروشان خیابانی با فریادهایشان در هر گوشه خیابان میپیچند، مغازههای صنایع دستی با مردم "هزار ساله" مرتبط هستند... تان سن ( ها تین ) به یک شهر جوان و پر جنب و جوش تبدیل شده است، اما جایی در قلب شهر هنوز داستانهایی وجود دارد که احساسات عاشقانه زیادی را در من برمیانگیزد.
فروشندگان خیابانی سالها را پشت سر میگذارند
در تقاطع خیابان فان دین پونگ (شهر ها تین) و خیابان شوان دیو، غرفههای کوفته تاپیوکای زنان هوئه بیسروصدا در میان خانههای شلوغ و ترافیک پرجنبوجوش قرار دارند. تقریباً 30 سال از زمانی که عمه هوئونگ (متولد 1966) و عمه تی (متولد 1976) غرفههای خیابانی خود را از هوئه تا ها تین برای فروش عمده آغاز کردند، میگذرد.
غرفههای سوپ شیرین عمهها و خواهران هوئه، دهههاست که با نسلهای زیادی از مردم تان سن همراه بودهاند.
عمه هونگ گفت: «وقتی برای اولین بار به اینجا آمدم، فقط به این فکر میکردم که بروم و امرار معاش کنم، اما انتظار نداشتم که دههها به این مکان وابسته باشم. حالا ما خیابانها و کوچههای شهر ها تین را بهتر از شهر هوئه میشناسیم.»
من معتقدم حرف عمه هونگ درست است، چون عمهها بعد از آن همه مدت پرسه زدن با دکه سوپ شیرینش در خیابانهای بزرگ و کوچک، و سالها زندگی در تقاطع ژوان دیو - فان دین پونگ، تقریباً مثل مردم واقعی تان سن شدهاند.
یک غرفه سوپ شیرین با مواد اولیه ساده که در خاطرات بسیاری از مردم باقی مانده است.
اگرچه یک غذای لذیذ نیست، اما یک فنجان سوپ شیرین با آرد تاپیوکا، لوبیا سیاه، لوبیا سبز و شیر نارگیل به غذایی آشنا برای نسلهای زیادی از مردم تان سن تبدیل شده است. از رانندگان تاکسی موتورسیکلت، بنّاها، جمعآوریکنندگان ضایعات گرفته تا کارمندان اداری و به خصوص دانشجویان، همه عاشق این سوپ شیرین هستند.
زیر سایه درختان قدیمی، خانمها به سرعت سوپ شیرین درست میکنند و محصولات را برای مشتریان بستهبندی میکنند. هر از گاهی، تلفن «آجری» زنگ میخورد. این تماس از مشتریان دائمی است که از قبل سفارش دادهاند تا بتوانند بدون نیاز به انتظار، محصولات را تحویل بگیرند. خانمها به سرعت «معامله را نهایی میکنند»، ماهر و حرفهای مانند فروشندگان آنلاین امروزی.
عمهها هم به فروشندگان آنلاین «حرفهای» تبدیل شدند.
عمه تای گفت که در طول این سالها، خیابانها و زندگی اینجا خیلی تغییر کرده است، اما غرفه پودینگ تاپیوکا همان است. هنوز همان مواد اولیه، همان طعم و چهرههای عجیب و غریب و آشنای مشتریان.
«کی کیک سرخشده میخواد، کیک بستهبندیشده...؟» این صدای فروش عصرگاهی دستفروشها در تکتک خیابانهای تان سن میپیچد. اگرچه من نزدیک به ۴۰ سال در این شهر کوچک متولد و بزرگ شدهام، دقیقاً نمیدانم این ندا از چه زمانی شروع شد. فقط میدانم که در تمام دوران کودکیام، با دکه کیکفروشی و صدای واضح عمه بین آشنا بودم.
عمه بین تقریباً تمام عمرش دستفروش بوده است.
ساعت ۴ بعد از ظهر، در خانهای کوچک در کوچهای در گروه مسکونی ۲ - بخش باک ها، عمه بین مشغول آماده کردن چوب حمل بار خود برای «بازار عصر» است. کیکهای برنجی داغ و کیکهای برنجی چسبناک در برگ موز پیچیده شدهاند؛ کیکهای سرخشده با میگو و فیلینگ لوبیا طلایی و معطر هستند.
اما چیزی که باعث شده مشتریان دائمی عمهام دهههاست که دوباره به آنجا برگردند، احتمالاً سس مخصوص است. سس ماهی خانگی طعمی غنی و سنتی دارد، و آنقدر تند است که زبان را میسوزاند... کیک برنجی جویدنی و جویدنی که در آن سس «الهی» غوطهور شده، به طرز غیرقابل مقایسهای خوشمزه است.
دکه کیک فروشی عمه بین آنقدر برای ساکنان تان سن آشناست که اگر آن را نبینند، احساس میکنند که به شهر محبوبشان برنگشتهاند.
مسیر معمول عمهام معمولاً لی تو ترونگ، نگوین کونگ ترو، فان دین پونگ، شوان دیو، نگوین هوی تو است... اما روزهای زیادی هم هست که هیچ مشتری نمیبیند، بنابراین به هائو تان، ترونگ تیت، هو دائو، سپس به کائو وونگ، دانگ دونگ میرود تا به بازار استان (بازار شهر ها تین) برگردد...
پاهای عمهام بیشتر خیابانهای بزرگ و کوچههای کوچک تان سن را پیموده است.
پاهای عمهام سالهاست که در خیابانهای بزرگ و کوچههای کوچک تان سن قدم زدهاند. در کنار بان بئو گان، ماست کیسهای، پودینگ تاپیوکای هوئه، کیک برنجی عمه بین... بخشی از دوران کودکی ما شدهاند و خاطرات ما را با خود حمل میکنند.
و برای نسلهای متمادی از ساکنان تان سن، آن دستفروشان خیابانی چنان آشنا هستند که وقتی از سفری طولانی برمیگردند، اگر آنها را نبینند، احساس میکنند که انگار به شهر محبوبشان برنگشتهاند...
«تثبیتکنندهی زمان»
بسیاری از مردم هنوز هم تعمیرکاران ساعت را با نامی بسیار نوستالژیک صدا میزنند - «تعمیرکاران زمان». و برای مردم ها تین، خیابان نگوین کونگ ترو در مقابل دروازه بازار استان، «خیابان تعمیر ساعت» است، هرچند هیچ برنامهریزی رسمی برای آن وجود ندارد.
«مغازهها» در «خیابان تعمیر ساعت» نشانههایی از زمان را بر خود دارند.
آقای ترونگ هو ها (متولد ۱۹۴۵) که از اواخر دهه ۸۰ قرن گذشته در این حرفه مشغول بوده، یکی از قدیمیترین صنعتگرانی است که هنوز به این حرفه مشغول است و آن را حفظ میکند.
آقای ها این حرفه را در دوران خدمت سربازی آموخت. وقتی پس از ترخیص از خدمت به زادگاهش بازگشت، رسماً این حرفه را دنبال کرد، عضوی از این خیابان شد و از آن زمان تاکنون - که تقریباً ۸۰ سال دارد - به این کار مشغول است.
آقای ها - «تعمیرکار زمان».
آقای ها گفت: «در آن زمان، ساعت بسیار ارزشمند بود! از طبقه متوسط گرفته تا مردم عادی، بسیاری از مردم آن را یک وسیله ضروری میدانستند. در هر خانوادهای، ساعتی هم برای دیدن زمان و هم به عنوان یک وسیله تزئینی وجود داشت. حرفه تعمیر ساعت رواج پیدا کرد. کودکان نیز از این جعبه ابزار یاد میگرفتند.»
این شغل مستلزم آن است که کارگر دقیق، کوشا و دارای توانایی مشاهده دقیق برای «تشخیص» باشد. ابزارهای آنها کاملاً خاص است، پر از پیچگوشتی، انبردست، برس، موچین، چکش... اما همه آنها به کوچکی اسباببازیهای کودکان هستند!
آقای ها که دههها در گوشه این خیابان زندگی کرده، شاهد تغییرات زیادی در این محله بوده است.
آقای ها پس از دههها تجربه در این حرفه، هرگز با هیچ «موردی» «گیج» نشده است. تعمیر بعضی از ساعتها یک روز کامل، حتی چند روز طول میکشد و صبر و مهارت او را محک میزند، به طوری که وقتی مشتری ساعت را در دست میگیرد، عقربههای دقیقهشمار و ساعتشمار هر دو دقیق هستند.
با گذشت زمان، زندگی مدرن با دستگاههای الکترونیکی، دستگاههای فناوری بیشتر و بیشتر ظاهر میشوند. مردم به تدریج عادت تماشای زمان از روی ساعت را با تماشای زمان از روی تلفنهای همراه تغییر میدهند، مشتریان تعمیر ساعت تقریباً فقط آشنایان قدیمی هستند.
آقای ها گفت: «بسیاری از مردم ساعتهای بسیار قدیمی و بهشدت آسیبدیده را برای تعمیر میآورند. فقط با نگاه کردن به آنها، میدانم که این یک «مورد دشوار» است، اما میدانم که برای صاحب آن، باید یک یادگاری گرانبها باشد، بنابراین آن را میپذیرم. مشتریان از دریافت ساعتهای تعمیر شده خود خوشحال هستند و من در شادی آنها شریک هستم.»
شادی یک مشتری مسن هنگام دریافت ساعت تعمیر شدهاش.
آقای ها در طول بیش از ۴۰ سال «زمان تثبیت» شاهد تغییرات زیادی در این سرزمین بوده است. از روزهایی که تان سن هنوز شهری با خیابانهای کوچک و آرام بود تا زمانی که به شهری جوان و پویا تبدیل شد. آقای ها با خود اندیشید: «سبک زندگی شهری به تدریج شکل گرفت، مردم از لباس به وسایل نقلیه تغییر کردند؛ بسیاری از مردم از جاهای دیگر برای سکونت آمدند، خیابانها بسیار شلوغتر شدند، فقط ما هنوز اینجا نشسته بودیم.»
امروزه، «خیابان تعمیر ساعت» دیگر به شلوغی قبل نیست، اما در خاطرات بسیاری از مردم، آقای ها، آقای کویین، آقای شوان... هنوز هم «تعمیرکاران ساعت» با استعداد و فداکاری هستند.
خاطراتی از یک حرفه گل فروشی
هر بار که از گوشه تقاطع نگوین کونگ ترو - لی تو ترونگ عبور میکنم و به غرفههای قدیمی گل کاغذی که در کنار مغازههای پر از چراغهای LED قرار گرفتهاند نگاه میکنم، نوستالژی فصل بازگشایی مدارس در وجودم پر میشود.
در دهه نود قرن گذشته، این گوشه خیابان همیشه روشن و شلوغ بود، زیرا اگرچه فقط یک خیابان کوتاه بود، تقریباً هر خانهای گلهای کاغذی درست میکرد، جملات موازی مینوشت و بنرهایی آویزان میکرد.
هنر ساخت گلهای کاغذی برای بسیاری از مردم تان سن فقط یک خاطره است.
در اولین فصل مدرسه آن سالها، هر کدام از ما یک جفت گل سلفونی با رنگهای مختلف، سبز، قرمز، بنفش و زرد، به دستهایمان بسته بودیم. دستهای کوچکمان وقتی گلها در نور خورشید صبح زود اولین روز مدرسه شکوفا میشدند، زیباتر هم میشدند. با پیراهنهای سفید، شلوارهای آبی، روسریهای قرمز و گلهای کاغذی در دست، غرق در اجرای آواز و رقص برای جشن گرفتن جشنواره مدرسه بودیم. زیبا، هیجانانگیز و شاد.
در طول جشنواره ورزشی فو دونگ، دانشآموزان مدارس شهر در یک اجرای دستهجمعی در ورزشگاه شرکت میکنند. آن روزها، روزهایی است که این «خیابان گل» واقعاً شلوغ و پرجنبوجوش است.
زندگی تغییر کرده است، هنوز افراد زیادی مثل خانم هان حرفه گلفروشی را به خاطر ندارند.
خانم نگوین تی هان (متولد ۱۹۶۲) به عنوان دختری از استان کوانگ بین که با تان سن ازدواج کرد، هنر ساخت گلهای کاغذی را از والدین شوهرش آموخت. خانواده خانم هان، مانند سایر خانوادههای شهر، نسلهاست که گلهای کاغذی میسازند. خانم هان گفت: «ساختن گلهای کاغذی دشوار نیست، اما مراحل و زمان زیادی میبرد.»
گلها عمدتاً از سلفون رنگارنگ ساخته میشوند، در لایههای زیادی روی هم چیده میشوند و با یک سیم فولادی کوچک ثابت میشوند، سپس برش داده شده و خم میشوند تا گلبرگها زیبا به نظر برسند.
تان سن به شهری جوان و شلوغ تبدیل شده است، اما مردم و پیادهروهای «هزار ساله» آن هنوز در خاطرات نسلهای زیادی نقش بستهاند. عکس از دین نات .
با این حال، وقتی گلهای پلاستیکی، گلهای پارچهای و گلهای تازه محبوب شدند؛ اجراهای کودکان نیز جایگزین لوازم صحنه تخصصی شدند، گلهای کاغذی دیگر به اندازه قبل انتخاب نشدند. بسیاری از خانوادههای شهر حرفه خود را کنار گذاشتند و تنها خانم هان و چند خانواده دیگر هنوز این حرفه را دنبال میکنند. خانم هان گفت: «امروزه، ما به ندرت گل کاغذی درست میکنیم زیرا گلهایی از استانها و شهرهای دیگر وارد میکنیم که هم سریع و هم ارزان هستند. گاهی اوقات این کار را انجام میدهم زیرا دلم برای این حرفه تنگ شده است.»
در شلوغی و هیاهوی شهر جوان امروزی، هنوز گوشه و کنار خیابانها، آدمهای «هزار ساله»، پیادهروهایی که خاطرات نسلهای زیادی روی آنها حک شده، وجود دارند... همه اینها یک تان سن محبوب را در قلب من تشکیل میدهند.
کیو مین
منبع
نظر (0)