نماینده دانشگاه دوی تان به دونگ تی می لین، دختر خانم تران تی لوی و جانباز گاک ما، دونگ ون دونگ، بورسیه کامل تحصیلی اعطا کرد - عکس: TRUONG TRUNG
کاهش بار مسئولیت همسر یک جانباز گاک ما
در جریان نبرد برای محافظت از گاک ما در ۱۴ مارس ۱۹۸۸، دونگ ون دونگ، کهنه سرباز، و هشت رفیقش دستگیر و نزدیک به چهار سال در چین زندانی شدند.
تا سال ۱۹۹۱ او نتوانست برای زندگی به دانانگ بازگردد. در سال ۲۰۱۷، او پس از مدتها مبارزه با سرطان، درگذشت و همسر و دو فرزندش را تنها گذاشت.
اعطای بورسیه تحصیلی ۱۲۰ میلیون دانگ ویتنامی به دختر یکی از کهنه سربازان گاک ما در دا نانگ
پس از فوت شوهرش، بار بزرگ کردن دو فرزند بر دوش خانم تران تی لوی، همسر آقای دانگ، افتاد تا دکه سبزیجاتش را اداره کند. با این حال، خانم لوی با وجود سختیهای فراوان، به قولی که قبل از فوت شوهرش به او داده بود عمل کرد و دو فرزندش را در طول سالها برای ادامه تحصیل بزرگ کرد.
دختر بزرگ خانم لوی اکنون فارغالتحصیل شده و معلم مهدکودک در یک مدرسه خصوصی است. دختر کوچکتر، دونگ تی می لین، دانشجوی رشته مدیریت گردشگری و خدمات مسافرتی در دانشگاه دوی تان است.
آقای نگوین هو فو، معاون مدیر دانشگاه دوی تان، گفت که در ۱۲ مارس، در حالی که در خارج از کشور بود، بنیانگذار این دانشگاه از وضعیت خانواده دانشآموز دونگ تی می لین، دختر یک جانباز گاک ما، مطلع شد.
با توجه به اینکه لینه به زودی یک برنامه یک ترمی برای تحصیل در کره خواهد داشت، اما او مردد است زیرا نگران است که مادرش نتواند از پس هزینه آن برآید، هیئت مدیره مدرسه تصمیم گرفت بورسیه کاملی به ارزش ۱۲۰ میلیون دونگ ویتنام به او اعطا کند تا بتواند شرایط بیشتری برای تحصیل داشته باشد.
آقای فو گفت: «بنیانگذار مدرسه میخواست این هدیه را بدهد تا لین بتواند با آرامش خاطر درس بخواند. این همچنین فرصتی است برای قدردانی از کسانی که عرق، تلاش و خون خود را وقف حفاظت از قلمرو مقدس سرزمین پدری کردهاند.»
خانم تران تی لوی، همسر آقای دانگ، داستانهایی از ملاقات کهنه سربازان گاک ما با یکدیگر تعریف میکند - عکس: ترونگ ترونگ
پر از عشق سربازی
در ۱۴ مارس، خانواده خانم تران تی لوی، مانند زمانی که همسرش زنده بود، مورد توجه و تشویق زیادی قرار گرفتند.
خانم لوی گفت که پس از آزادی آقای دانگ توسط چین چند سال پیش، او برای تشکیل خانواده به زادگاهش بازگشت. در این مدت، او به عنوان کارگر ساختمانی در اطراف دا نانگ امرار معاش میکرد، در حالی که او در بازار سبزیجات میفروخت.
اگرچه زندگی پر از شادی و نشاط نبود، اما همیشه پر از خنده بود، زیرا هر سه فرزند خوشرفتار و در درس خواندن خوب بودند. با این حال، چند سال پیش، فاجعهای برای خانواده رخ داد، زمانی که تنها پسر در یک تصادف درگذشت و سپس آقای دانگ به سرطان مبتلا شد و مجبور شد به طور مداوم در بیمارستان بستری شود.
خانم لوی که مجبور بود همزمان درد را تحمل کند، مواقعی بود که فکر میکرد دیگر نمیتواند تحمل کند. اما خوشبختانه، در آن مواقع، خانوادهاش همیشه دوستان جانبازی داشتند که او را تشویق کنند و با آنها درد دل کنند.
هر سال در ۱۴ مارس، خانواده او از سوی دولت، پلیس، ارتش مورد توجه قرار میگیرند...
«به خصوص رفقای آقای دونگ در گاک ما. اعضای تیم رابط، آنهایی که در شرایط خوبی بودند، به کسانی که در شرایط سخت بودند، روحیه میدادند.»
خانم لوی گفت: «به یاد دارم وقتی شوهرم هنوز در بیمارستان بود، رفقایش از سراسر کشور به دانانگ آمدند تا یک ملاقات غیرمنتظره برای او در بیمارستان ترتیب دهند که بسیار تأثیرگذار بود. قبل از فوتش، او در آرامش بود زیرا معنای زندگی یک سرباز را زندگی کرده و کاملاً احساس کرده بود.»
منبع
نظر (0)