بحران تیم ویتنام تحت مربیگری فیلیپ تروسیه نه تنها در زمین بازی شکست خورد، بلکه درست از اتاق کنفرانس مطبوعاتی و از درگیری بین او و رسانهها شروع شد.
تصادفی نیست که معیارهای «فرهنگ، گشودگی به یادگیری و پذیرش تفاوتها» عواملی هستند که فدراسیون فوتبال ویتنام هنگام جستجوی جایگزینی برای مربی تروسیه در صدر فهرست خود قرار میدهد. شکست مربی فرانسوی در ویتنام را باید فراتر از زمین فوتبال دید.
تروسیه، سرمربی تیم ملی ویتنام، پس از کمی بیش از یک سال کار، از این تیم جدا شد، در حالی که قرارداد اولیهاش قرار بود در سال ۲۰۲۶ به پایان برسد.
مسئله دستاوردها تنها بخشی از بحرانی است که تیم ملی ویتنام و فدراسیون فوتبال ویتنام (VFF) پس از جدایی از مربی تروسیه با آن دست و پنجه نرم میکنند. این یک بحران رسانهای است. مدتهاست که تیم ملی ویتنام در وضعیتی مانند حال حاضر نبوده است، زمانی که تقریباً همه نظرات نسبت به تیم و فدراسیون منفی است.
آن فضای سنگین تا حد زیادی توسط مربی تروسیه ایجاد شده بود، نه فقط مسئله نتایج. آقای تروسیه نه تنها نتایج بدی را در زمین به ارمغان آورد. در خارج از زمین نیز، او با اظهارات تکان دهنده فراوان، فضایی خفقان آور ایجاد کرد و باعث تعجب شاگردانش در برابر رسانه ها و هواداران شد.
تجربه زیر نظر آقای تروسیه، سبکی کاملاً متفاوت از مربی پارک هانگ سئو و به طور کلی، تمام مربیان آسیایی دیگر را نشان میدهد. این مربی فرانسوی شخصیتی سرسخت و رک دارد و از بحث در مورد مسائل حساس نمیترسد، مانند زمانی که گفت ۸۰ درصد هواداران از او حمایت نمیکنند، زمانی که گفت بسیاری از مردم منتظرند تا فدراسیون فوتبال ویتنام او را اخراج کند، زمانی که علناً گفت هوانگ دوک میتواند توپ طلا را ببرد اما هنوز برای تیم ملی مناسب نیست...
اظهارات مربی تُروسیه در شش ماه گذشته، همواره او را در موقعیت... مواجهه با افکار عمومی قرار داده است.
چنین اظهاراتی را میتوان زیر نظر مربی تُروسیه زیاد یافت و هر کنفرانس مطبوعاتی را به یک جنگ تبدیل کرد و یک سری جنجالهای غیرضروری ایجاد کرد و بر خودش، شاگردانش، رسانهها و حتی هواداران تأثیر منفی گذاشت.
شاید این روش مربی تروسیه برای منحرف کردن انتقادات از بازیکنانش و جنبه فنی مسائل بود. با این حال، وقتی نتایج در زمین خوب نبود، آن جنجال به کاتالیزوری تبدیل شد که انتقادات را شدیدتر کرد.
کسانی که اهل دقت هستند، متوجه میشوند که تیم ویتنام مدتهاست که دیگر به مربیان اروپایی روی خوش نشان نمیدهد. پیش از آقای تروسیه، آخرین مربی اروپایی، فالکو گوتز، بیش از ۱۰ سال پیش بود. آقای گوتز نیز پس از بیش از شش ماه، با شکست تیم را ترک کرد.
به نظر میرسد تفاوتهای فرهنگی فاحش، وجه مشترک این مربیان است. این اتفاق فقط در ویتنام نمیافتد. در کشور زادگاه پارک هانگ سئو، یورگن کلینزمن، سرمربی تیم، نیز پیش از اخراج، انتقادات زیادی را دریافت کرد. کارلوس کیروش، سرمربی باتجربه، نیز به دلیل «گذراندن زمان زیاد در اروپا به جای تمرکز بر کار در ایران» مورد انتقاد قرار گرفت.
احتمالاً دلیل بازگشت مربیان محلی در سراسر آسیا همین است. از شش تیم برتر این قاره، پنج تیم از مربیان خارجی استفاده میکنند. روبرتو مانچینی از عربستان سعودی تنها مربی خارجی این گروه است.
برخلاف سطح باشگاهی، تیم ملی مجموعهای از استعدادهای فراوان از تیمهای مختلف در مدت زمان کوتاهی است که اکثر آنها شخصیتهای قوی دارند و به ویژه مورد توجه جامعه بزرگی از هواداران قرار گرفتهاند. بنابراین، مربیگری تیم ملی علاوه بر تمرینات عادی، باید بر عنصر انسجام نیز تأکید کند. در مقایسه با مربیان خارجی، این حوزهای است که مربیان داخلی میتوانند در آن بهتر عمل کنند.
البته این بدان معنا نیست که تیم ویتنام به یک مربی داخلی جدید نیز نیاز دارد. این تنها نشان میدهد که در مسیر یافتن کاپیتان جدید VFF باید به تفاوتهای فرهنگی و موضوع بیانیهها توجه ویژهای شود.
قوانین خاص در مورد صحبت کردن، چه بگوییم، چه چیزی باید گفته شود و چه چیزی نباید گفته شود، دیگر در ورزش عجیب نیستند، معمولاً اصل محرمانه بودن اطلاعات و اعداد در قراردادها.
آقای لو هوی خوآ، که قبلاً به عنوان دستیار - پل ارتباطی - مربی پارک هانگ سئو در تیم ویتنام کار میکرد، گفت: «شاید باید رفتارمان را نسبت به مربی بررسی کنیم. ما رئیس هستیم و او کارمند، ما باید او را تنظیم کنیم. انتخاب او ممکن است اشتباه نباشد، اما به نظر میرسد که نمیتوانیم او را کنترل کنیم. او نقاط ضعفی دارد اما ما نمیتوانیم به موقع آنها را تکمیل کنیم.»
البته، سرمربی تیم ملی باید ابتکار عمل را در تصمیمگیریها داشته باشد و فدراسیون فوتبال نباید بیش از حد دخالت کند. با این حال، این بدان معنا نیست که فدراسیون فوتبال به مربی آزادی کامل میدهد تا هر کاری که میخواهد انجام دهد. باید اقدامات "ملایم" برای کنترل وجود داشته باشد، به عنوان مثال از همان ابتدا.
هدایت گفتار همچنین در چارچوب توسعه روزافزون شبکههای اجتماعی و مطبوعات ضروری است، هر اظهارنظر بیملاحظهای طعمه شبکههای اجتماعی خواهد شد و به درگیریهای غیرضروری دامن خواهد زد. این اتفاق در دوران آقای تُروسیه زیاد رخ داد.
VFF مطمئناً بهای سنگینی برای این درس تحت مربیگری تروسیه پرداخت کرد. اکنون زمان آن رسیده است که آنها نشان دهند که از این درس آموختهاند.
منبع
نظر (0)