Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

جاده افسانه‌ای!

Việt NamViệt Nam01/05/2024

سربازان ما با استفاده از نیروی انسانی، بیل، اهرم، جنگل‌ها را مسطح کردند، کوه‌ها را برای باز کردن جاده‌ها پاکسازی کردند و از نیروی انسانی برای کشیدن توپخانه به میدان نبرد استفاده کردند - این یک معجزه بود. سپس، آن معجزه در بنای یادبود جاده توپخانه دستی (در کمون نا نهان، منطقه دین بین ) واقع در ساحل سمت راست رودخانه نام روم حک شد. این بنای یادبود، تصویر سربازان توپخانه را با "جگرهای طلایی، قلب‌های آهنین" که محکم به وینچ چسبیده‌اند و پاهایشان به زمین چسبیده است، هنگام کشیدن توپخانه از روی کوه‌های بلند، جنگل‌های انبوه، دره‌های عمیق به میدان نبرد در طول نبرد دین بین فو، بازسازی می‌کند. 70 سال گذشته است، جاده توپخانه گذشته به یک جاده افسانه‌ای تبدیل شده است.

جاده افسانه‌ای! بنای یادبود مسیر توپخانه دستی در کمون نا نهان، شهرستان دین بین (استان دین بین) واقع شده است و در ساحل سمت راست رودخانه نام روم واقع شده است که با شکوه در کوه حک شده و بر آسمان آبی میهن و کشور نقش بسته است.

در ماه مه، سرباز دین بین، فام دوک کو، از هنگ ۳۶۷ توپخانه ضدهوایی، لشکر ۳۵۱ - که ۷۰ سال پیش با خون و عرق خود، مسیر توپخانه افسانه‌ای را در نبرد دین بین فو خلق کرد - با ما از بقایای قدیمی بازدید کرد. این بقایای خوشه یادگار مسیر توپخانه دستی سربازان ماست. اگرچه آقای کو بیش از ۹۰ سال سن دارد، اما هنوز هم به وضوح جدول زمانی نبرد دین بین فو را به یاد دارد. او گفت: «در اواخر دسامبر ۱۹۵۳، دفتر سیاسی تصمیم گرفت دین بین فو را به عنوان نقطه نبرد استراتژیک و تعیین‌کننده در کارزار زمستانی-بهاری ۱۹۵۳-۱۹۵۴ انتخاب کند. در ۲۰ دسامبر ۱۹۵۳، فرماندهی لشکر ۳۵۱ و هنگ‌های هویتزر ۱۰۵ میلی‌متری و توپخانه ضدهوایی دستور راهپیمایی دریافت کردند. پس از یک روز آماده‌سازی فوری، هر دو واحد عازم نبرد شدند. واحد ما از کوه‌ها و جنگل‌های فو تو به سمت دین بین فو حرکت کرد.» ژنرال وو نگوین جیاپ در کتاب «دین بین فو، دیدار تاریخی» یادآوری می‌کند: «من مستقیماً این وظیفه را به هنگ محول کردم، توپخانه سنگین که برای اولین بار وارد نبرد می‌شود با مشکلات بزرگی روبرو خواهد شد. اول از همه، ما باید ایمنی و پنهان‌کاری مطلق را در طول راهپیمایی تضمین کنیم. اگر بتوانیم افراد، وسایل نقلیه و توپخانه را به سلامت به مقصدشان برسانیم، به 60 درصد پیروزی دست خواهیم یافت... ظهور توپخانه و توپ‌های ضدهوایی، غافلگیری بزرگی برای ارتش فرانسه در میدان نبرد دین بین فو ایجاد خواهد کرد.»

پس از ۱۱ روز و شب تلاش خارق‌العاده، نیروها و داوطلبان جوان ما معجزه‌ای انجام دادند: باز کردن جاده برای کامیون‌های توپخانه از توان جیائو به دین بین فو. جاده باز شد و کامیون‌های توپخانه از گذرگاه فا دین در امتداد مسیر توان جیائو - دین بین فو به سمت نقطه تجمع مخفی، حدود ۱۵ کیلومتری دین بین فو، عبور کردند. در ۱۴ ژانویه ۱۹۵۴، در پست فرماندهی مقدم در غار تام فا، کمیته حزب و فرماندهی کمپین کنفرانسی برای کادرها برگزار کردند تا طرح تخریب دژ دین بین فو را منتشر کنند. در این کنفرانس، کمیته حزب و فرماندهی کمپین به این نتیجه رسیدند که فعلاً باید برای اجرای شعار «سریع بجنگ، سریع پیروز شو» آماده شویم، اما اگر دشمن تغییر کند، می‌توانیم شعار «محکم بجنگ، محکم پیش برو» را نیز اجرا کنیم. برای اطمینان از مخفی‌کاری، فرماندهی تصمیم گرفت از نیروی انسانی برای کشیدن توپخانه از نقطه تجمع به میدان نبرد در مسافتی حدود ۱۵ کیلومتر استفاده کند. جاده توپخانه باید کاملاً باز می‌شد. با روحیه «گشایش راه پیروزی»، با قدرت انسانی، نیروهای ما تنها در عرض ۲۰ ساعت جنگل و کوه‌ها را مسطح کردند تا جاده توپخانه را که از دروازه جنگل نا نهان، از فراز قله ۱۱۵۰ متری فا سونگ، به روستای تاو، جاده دین بین فو - لای چائو و به روستای نگو امتداد داشت، تکمیل کنند. این تنها و بی‌سابقه‌ترین جاده توپخانه‌ای است که در تاریخ جنگ‌های جهان با دست کشیده شده است.

وظیفه بعدی، انتقال هویتزرها و توپ‌های ضدهوایی به مواضع شلیک بود که به لشکرهای ۳۵۱ و ۳۱۲ اختصاص داده شده بود و انتظار می‌رفت در عرض ۳ شب تکمیل شود. استفاده از نیروی انسانی برای کشیدن ۲ تا ۳ تن بلوک آهن و فولاد برای "غلبه" بر کوه‌های بلند، جنگل‌های انبوه و دره‌های عمیق، واقعاً معجزه‌ای فراتر از تصور ارتش فرانسه بود. در گزارش تحقیقاتی اطلاعات فرانسه در مورد آماده‌سازی دشمن برای جنگ، عبارتی وجود داشت که می‌گفت: "باز کردن راه برای آوردن توپ‌ها به دین بین فو کار هرکول بود". البته، هیچ هرکولی وجود نداشت، بلکه تنها روحیه همبستگی، عزم، "عزم برای جنگ، عزم برای پیروزی" مردم ویتنام بود که به قدرت بزرگی برای آوردن توپ‌ها به میدان نبرد دین بین فو تبدیل شد. در شب تاریک، با صخره‌ای در یک طرف و پرتگاهی عمیق در طرف دیگر، سربازان توپخانه با عزمی خارق‌العاده هر توپ "غول‌پیکر" را بر فراز قله فا سونگ به میدان نبرد آوردند.

آقای کو با رسیدن به بنای یادبود جاده توپخانه دستی، نتوانست جلوی هیجانش را بگیرد. این بنای یادبود، تصویر سربازان ما را نشان می‌دهد که در حال کشیدن یک توپ ۱۰۵ میلی‌متری از یک گذرگاه شیب‌دار در ساحل راست رودخانه نام روم هستند که با شکوه در کوه حک شده و در آسمان آبی منعکس شده است. آقای کو با احساسات فراوان گفت: «در آن زمان، جاده بسیار باریک بود، باران جاده‌ای که توپ را می‌کشید، لغزنده‌تر و گل‌آلودتر کرده بود. در ابتدا، همه ما کفش و صندل داشتیم. با این حال، تنها در عرض ۱ هفته پس از کشیدن توپ، بیشتر کفش‌ها و صندل‌های سربازان تکه‌تکه شد، پاهایشان به زمین نمی‌رسید، دستانشان محکم طناب وینچ را گرفته بود و مصمم بودند که توپ را به میدان نبرد بکشند. توپ ۲.۴ تنی بالا و سپس پایین کشیده شد، پس از هر فرمان یک - دو - سه! فقط ۲۰ تا ۳۰ سانتی‌متر حرکت کرد.»

اما پس از ۷ روز و شب طاقت‌فرسا، توپخانه هنوز به میدان نبرد نرسیده بود، بنابراین زمان شلیک برنامه‌ریزی‌شده در ۲۰ ژانویه ۱۹۵۴ به مدت ۵ روز به تعویق افتاد. در این زمان، فرماندهی عملیات از غار تام پوآ به غار هوی هی، روستای نا تاو منتقل شده بود. در اینجا، پس از بررسی وضعیت برای اطمینان از استراتژی "جنگ برای پیروزی قطعی"، ژنرال وو نگوین جیاپ طرح جنگی را از "جنگ سریع، پیروزی سریع" به "جنگ برای اطمینان، پیشرفت قطعی" تغییر داد و دستور داد توپخانه از میدان نبرد خارج شود. بیرون کشیدن توپخانه به میدان نبرد دشوار بود، اما بیرون آوردن توپخانه حتی دشوارتر بود. از عصر ۲۵ ژانویه ۱۹۵۴، بیرون کشیدن توپخانه از میدان‌های نبرد در روستاهای نگو، تاو، نا تن، نا هی آغاز شد. در این زمان، مسیر عقب‌نشینی توپخانه ما اکنون آشکار شده بود، هواپیماها و توپخانه روز و شب مکان‌های مشکوک را بمباران و گلوله‌باران می‌کردند. سربازانی که مصمم بودند توپخانه را ترک نکنند، با «شجاعت طلایی و قلب‌های آهنین» محکم به طناب وینچ چسبیده بودند، پاهایشان را به زمین می‌کوبیدند و دندان‌هایشان را به هم می‌فشردند تا توپخانه را نگه دارند. در آن شرایط، آهنگ «هو کئو فائو» اثر نوازنده هوانگ وان متولد شد، گویی به سربازان قدرت بیشتری برای غلبه بر لحظات خطرناک می‌داد.

در مسیر بیرون کشیدن توپخانه، نمونه‌های شجاعی ظاهر شدند که با فداکاری از توپخانه محافظت می‌کردند. در میان آنها، رئیس هنگ توپخانه ضد هوایی ۳۶۷، تو وین دین - پسر تان هوآ - بود که خود را برای نجات توپخانه فدا کرد. با یادآوری لحظاتی که سرباز قدیمی فام دوک کو برای نجات توپخانه رفقایش در گذشته، خطر را نادیده می‌گرفت، چشمان او پر از اشک شد. «آن روز، اول فوریه ۱۹۵۴، شب بیست و نهم سال نو قمری بود. گروهان ۸۲۷ تو وین دین آخرین توپخانه را از میدان نبرد، به دامنه باریک چوئی، کنار کوه بلند و دره عمیق، با شیب تند، بیرون کشید. هوا نم نم باران و تاریکی مطلق بود و توپخانه دشمن منطقه اطراف مسیر توپخانه را گلوله باران می‌کرد. یک قطعه توپخانه جدا شد و وینچ را شکست و توپخانه از شیب به پایین سقوط کرد. تو وین دین که مصمم بود نگذارد توپخانه به ورطه سقوط کند، تمام قدرت خود را برای کنترل فرمان به کار گرفت تا توپخانه را به شیب مثبت برساند. در حالی که با توپخانه دست و پنجه نرم می‌کرد، با صدای بلند فریاد زد: «ما توپخانه را نجات خواهیم داد، ما از مرگ نمی‌ترسیم!» توپخانه به بالا پرید و او را به زیر کشید. بلوک فولادی ۲.۴ تنی به سینه‌اش فشار آورد. قبل از مرگ، او هنوز موفق شد از رفقایش بپرسد: «رفقا، توپخانه خوب است؟» مراسم تشییع جنازه او بی‌سروصدا در جنگل برگزار شد. از آنجا که هنوز عملیات آغاز نشده بود، باید مخفی نگه داشته می‌شد، بنابراین حتی یک عود هم بر مزار او روشن نشد و صدای شلیک گلوله‌ای هم برای خداحافظی با او شنیده نشد.» - آقای کو به یاد می‌آورد. نمونه فداکاری او به سربازان قدرت داد تا توپ را با خیال راحت بیرون بکشند. در ۵ فوریه ۱۹۵۴، آخرین توپ به محل تجمع بازگردانده شد.

جاده افسانه‌ای! توپخانه ۱۰۵ میلی‌متری گروهان ۸۰۶، هنگ ۴۵، لشکر ۳۵۱ مخفیانه در دامنه کوه روستای نا لوی، کمون تان مین، شهر دین بین (استان دین بین) مستقر شد.

برای چیدمان مواضع جدید، فرماندهی عملیات تصمیم گرفت ۶ مسیر یدک‌کشی توپخانه را انتخاب کند. پس از کمی بیش از ۲۰ روز کار فشرده، هر شش مسیر مانور توپخانه، به طول ۷۰ کیلومتر، تکمیل شد. ساخت سنگرهای توپخانه تلاش زیادی را می‌طلبید. سنگرهای توپخانه در اعماق کوه‌ها قرار داشتند، دارای استحکامات آتش و پنهان‌کاری مخصوص به خود بودند و به اندازه کافی بزرگ بودند که توپچی‌ها بتوانند در طول نبرد به راحتی عمل کنند. در شب ۱۱ مارس ۱۹۵۴، تمام توپخانه‌های ضدهوایی، هویتزرها و سایر انواع توپخانه ما وارد میدان‌های نبرد مخفی و امن شدند و به سمت دژ دین بین فو حرکت کردند و آسمان مونگ تان را مسدود کردند.

با ترک بقایای مسیر توپخانه دستی، به روستای نا لوی، بخش تان مین رفتیم - جایی که یک موضع توپخانه ۱۰۵ میلی‌متری از گروهان ۸۰۶، هنگ ۴۵، لشکر ۳۵۱ وجود داشت. این موضع توپخانه در سنگرهای محکمی در دامنه کوه ساخته شده بود و پنهان‌کاری در طول نبرد را تضمین می‌کرد. در اینجا، ساعت ۱:۰۰ بعد از ظهر ۱۳ مارس ۱۹۵۴، به اولین باتری توپخانه ۱۰۵ میلی‌متری دستور داده شد تا آتش بگشاید و اولین گلوله‌های مهمات را به سمت مرکز مقاومت هیم لام شلیک کند و نبرد دین بین فو را آغاز کند. حمله توپخانه‌ای که بیش از ۳۰ دقیقه طول کشید، به نیروی پیاده نظام ما کمک کرد تا به سرعت پیشروی کرده و کل مرکز مقاومت هیم لام را اشغال کنند و "درب فولادی" را در شمال کاملاً باز کنند.

در طول نبرد دین بین فو، توپخانه راکتی H6، توپخانه ضدهوایی ۳۷ میلی‌متری، توپخانه کوهستانی ۷۵ میلی‌متری، توپخانه سنگین ۱۰۵ میلی‌متری به همراه انواع دیگر قدرت آتش ارتش خلق ویتنام، صاعقه‌ها را بر سر سربازان فرانسوی فرو ریخت. از آنجا، شرایط مساعدی را برای نیروهای ما در بسیاری از جهات ایجاد کرد تا به دژها و مقرهای دژ دین بین فو حمله کرده و آنها را تصرف کنند. دقیقاً ساعت ۵:۳۰ بعد از ظهر ۷ مه ۱۹۵۴، پرچم «مصمم به جنگ - مصمم به پیروزی» بر روی پشت بام پناهگاه ژنرال دو کاتریس به اهتزاز درآمد، نبرد دین بین فو کاملاً پیروز شد. هنگامی که جنگ پایان یافت، گروه اسیران جنگی فرانسوی که از جاده‌ها عبور می‌کردند تا توپخانه را به اردوگاه کار اجباری برگردانند، اظهار داشتند: «فقط با توانایی ساختن این جاده‌ها، شما برای شکست دادن ما کافی هستید!»

مقاله و عکس‌ها: تران تان


منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

صبح پاییزی در کنار دریاچه هوان کیم، مردم هانوی با چشمانی خندان به یکدیگر سلام می‌کنند.
ساختمان‌های بلندمرتبه در شهر هوشی مین در مه فرو رفته‌اند.
نیلوفرهای آبی در فصل سیل
«سرزمین پریان» در دا نانگ مردم را مجذوب خود می‌کند و در بین 20 روستای زیبای جهان قرار دارد.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

باد سرد «خیابان‌ها را لمس می‌کند»، هانویی‌ها در آغاز فصل از یکدیگر دعوت می‌کنند تا به خانه‌هایشان سر بزنند

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول