Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

ملاقات با نخست وزیر فقید، فام ون دونگ، زندگی آقای جاناتان هان نگوین را تغییر داد.

Báo Dân tríBáo Dân trí18/11/2023

ملاقات با نخست وزیر فقید، فام ون دونگ، زندگی آقای جاناتان هان نگوین را تغییر داد.

جاناتان هان نگوین، در طول پرواز از شهر هوشی مین به هانوی ، تنها و ساکت در هواپیمای TU-134 نشسته بود و غرق در افکار آشفته و متناقضی بود. تصاویر هر سقف آهنی موج‌دار و مخروبه در امتداد باند فرودگاه تان سون نات؛ هزاران کودک که از کمبود دارو می‌مردند... در ذهن بازرس مالی سخت‌کوش پیمانکار فرعی بوئینگ ماندگار بود، تا اینکه با تردید جلوی دفتر نخست‌وزیر فام ون دونگ ایستاد.

Cuộc gặp với cố Thủ tướng Phạm Văn Đồng thay đổi cuộc đời ông Johnathan Hạnh Nguyễn - 1

آقای جاناتان هان نگوین، آیا واقعاً به سرنوشت اعتقاد دارید؟

- حتی الان، در سن ۷۳ سالگی، هنوز هم گاهی اوقات این سوال را از خودم می‌پرسم. اگر آن سفر بازگشت به وطن در طول عید تت در سال ۱۹۸۴ اتفاق نمی‌افتاد، اگر من «برگزیده» نبودم، زندگی‌ام چگونه رقم می‌خورد؟ اما مهم نیست چه اتفاقی بیفتد، زندگی من قطعاً به سرنوشت کشور گره خورده است.

چه چیزی شما را ترغیب کرد که به جای اینکه در ایالات متحده و فیلیپین زندگی امنی با حقوق بالا داشته باشید، انتخاب کنید که یک «جاناتان هان نگوینِ بازگشته» باشید؟

- سفر بسیار طولانی بود. در سال ۱۹۷۵، جنگ تمام شد، من هنوز سخت درس می‌خواندم و در یک شرکت آمریکایی کار می‌کردم. با حقوق بالا، زندگی راحتی برای همسر و فرزندانم، هرگز به بازگشت به وطنم فکر نمی‌کردم. با وجود والدین و خواهر و برادرهایم که هنوز در ویتنام بودند، تمام ارتباطات بر اساس انتظار برای هر نامه بود که تقریباً یک ماه طول می‌کشید تا به دستشان برسد .

Cuộc gặp với cố Thủ tướng Phạm Văn Đồng thay đổi cuộc đời ông Johnathan Hạnh Nguyễn - 3

درست به مناسبت عید تت ۱۹۸۴، ناگهان تماس عجیبی برقرار شد.

- آقای هان نگوین، آیا می‌خواهید برای دیدار خانواده‌تان به خانه بروید؟

دوباره پرسیدم: «بله، اما چی شده؟»

- من در دفتر نمایندگی ویتنام در سازمان ملل هستم. مایلم شما را به خانه دعوت کنم.

- اگه اجازه بدید... اشکالی نداره برم خونه؟

- ما امنیت شما را تضمین می‌کنیم.

خانواده‌ی ۴ نفره‌ام فرزند خردسالمان را پیش اقواممان در فیلیپین گذاشتیم و با ویزای جداگانه و با پرواز سیاتل - مانیل - بانکوک - هوشی مین سیتی سفر کردیم. در آن زمان، ایرفرانس انحصار مسیر بانکوک - هوشی مین سیتی را در اختیار داشت، بنابراین برای هر پرواز باید اجازه می‌گرفتیم. هواپیما در تان سون نهات فرود آمد و همه ما به خانه‌ی والدینمان در خیابان فام نگو لائو رفتیم.

تمام خانواده آنقدر خوشحال بودند که اشک در چشمانشان حلقه زده بود. اما وقتی به خانه رسیدیم، بچه‌ها به خاطر پشه‌ها تب دنگی گرفتند. خوشبختانه، به لطف اسکراب لیمو زنده ماندند.

با نگاهی به اوضاع دشوار کشور در آن زمان، خواب به چشمانم نیامد.

اگر فقط به خودمان فکر کنیم، زندگی‌مان خیلی ساده است. اما اگر اینطور فکر کنیم، تقدس سرزمین پدری کجاست؟ بالاخره هر کسی فقط یک سرزمین مادری، یک وطن دارد. من تصمیم گرفتم تغییر کنم، برای ویتنام کاری انجام دهم، برای نجات کودکانی که به دلیل کمبود دارو مانند دو فرزند من در حال مبارزه هستند، کاری انجام دهم...

چه «مسیری» شما را برای بار دوم به ویتنام بازگرداند؟

- به محض اینکه بچه‌ها از تب دنگی بهبود یافتند، فوراً خانواده‌ام را به فیلیپین برگرداندم. مردی از وزارت امور خارجه شهر هوشی مین به دیدنم آمد و گفت: "بسیار خب، لطفاً سعی کنید بچه‌ها را برگردانید و سپس برگردید."

کارهایم را در آمریکا و فیلیپین انجام دادم و سپس به تنهایی به ویتنام برگشتم. خیلی‌ها نگران بودند و سعی کردند جلوی من را بگیرند. خانواده‌ام حتی آماده بودند که اگر برنگردم، کسی با سفارت آمریکا و دولت فیلیپین تماس بگیرد.

باید این واقعیت را بپذیرید که در آن زمان ترس زیادی وجود داشت، زمینه به اندازه الان باز، آزاد و مساعد نبود.

Cuộc gặp với cố Thủ tướng Phạm Văn Đồng thay đổi cuộc đời ông Johnathan Hạnh Nguyễn - 5

اما برخلاف تصور من، «در خانه» ترتیب داد تا با هواپیمای TU-134 از شهر هوشی مین به هانوی بروم. پرسیدم: «قرار است با چه کسی ملاقات کنم؟» گفتند که قرار است با آقای فام ون دونگ ملاقات کنند. «آنجا چه کار خواهم کرد؟» پاسخ دادند: «وقتی او را ملاقات کردی، خواهی فهمید.»

یک کشتی ولگا منتظرشان بود و آنها را مستقیماً به هتل دموکراسی می‌برد. این هتل در آن زمان خاص‌ترین هتل هانوی بود که برای میزبانی از هیئت‌های کارشناسی عالی‌رتبه شوروی رزرو شده بود.

بعدازظهر، «آنها» مرا به ملاقات رئیس شورای وزیران (که اکنون نخست وزیر است ) فام ون دونگ بردند.

این رهبر که به سختگیری معروف بود، دستم را محکم گرفت و گفت: «ویتنام اکنون با مشکلات زیادی روبرو است، من به شما نیاز دارم تا به این کشور در بازگشایی مسیرهای هوایی کمک کنید.» گفتم: «اما شما فقط یک بازرس مالی بوئینگ هستید، تخصص شما امور مالی است.»

Cuộc gặp với cố Thủ tướng Phạm Văn Đồng thay đổi cuộc đời ông Johnathan Hạnh Nguyễn - 7

او گفت: «من فهرست ویتنامی‌های مقیم خارج از کشور در جهان را بررسی کرده‌ام، فقط شما قادر به انجام این کار هستید. شما باید تلاش کنید، راهی پیدا کنید تا هواپیمای ویتنامی در فرودگاه فیلیپین فرود بیاید. فقط امیدوارم شما این کار را انجام دهید، بگذارید دولت بقیه کارها را انجام دهد.»

مسئولیت خیلی سنگین و چالش‌برانگیز است. به نخست‌وزیر قول می‌دهم که تمام تلاشم را خواهم کرد.

من متوجه شده‌ام که فیلیپین بارها درخواست ویتنام برای ایجاد یک مسیر هوایی را رد کرده است. چه چیزی به شما اعتماد به نفس داد تا این کار را انجام دهید؟

- اوضاع داخلی در آن زمان بسیار دشوار بود. در صورت موفقیت، این اولین پرواز رسمی بین‌المللی به کشورهای سرمایه‌داری و همچنین اولین فعالیت تجاری ویتنام با کشورهای خارج از نظام سوسیالیستی در سال‌های طولانی محاصره و تحریم بود.

فیلیپین متحد نزدیک ایالات متحده است و درخواست مجوز پرواز دیپلماتیک به دلیل عدم پاسخگویی آنها تقریباً بسته شده بود. اوضاع فیلیپین نیز در آن زمان پیچیده بود، بنابراین گرفتن امضای رئیس جمهور مارکوس بسیار مهم و فوری بود.

من خودم هم خیلی نگرانم. اینکه مسیر پروازی باز شود یا نه، کاملاً به تصمیم رئیس جمهور مارکوس بستگی دارد. در حال حاضر، فیلیپین تحت حکومت نظامی است. رئیس جمهور مارکوس یک بار گفت که هیچ دلیلی برای پذیرش باز شدن مسیر پروازی وجود ندارد و دوباره این دستور ارائه نشد.

Cuộc gặp với cố Thủ tướng Phạm Văn Đồng thay đổi cuộc đời ông Johnathan Hạnh Nguyễn - 8

به لطف ارتباطات خانواده همسر اولم (کریستینا سرانو)، گره ها کم کم باز و گشوده شدند. برخی از دوستانم در عرصه سیاست فیلیپین نیز مایل به کمک بودند.

من خانم لیتا، دستیار رئیس جمهور، خواهرزن رئیس جمهور مارکوس را ملاقات کردم. گفتم: حالا لطفا به من کمک کنید. وقتی رئیس جمهور را خوشحال دیدید، فوراً به من اطلاع دهید. من خودم می روم و درخواست می کنم. خانم لیتا پاسخ داد: "به خاطر خواسته جاناتان، من کمک خواهم کرد."

در حالی که منتظر خبری از خانم لیتا بودم، برای ملاقات با معاون وزیر امور خارجه فیلیپین، پاسیفیکو کاسترو، رفتم تا مجموعه کامل اسناد مربوط به درخواست بازگشایی مسیر پرواز را دریافت کنم. در ۴ سپتامبر ۱۹۸۵، تماسی تلفنی با خانه برقرار شد. «خانم لیتا گفت: «جاناتان فوراً به اینجا بیا، چون دید که رئیس جمهور امروز بعد از ظهر بسیار خوشحال است.»

من فوراً به دنبال آقای تران تین وین، کاردار سفارت ویتنام، رفتم و مستقیماً به کاخ ریاست جمهوری رفتم. نگهبان با دیدن من که در صندلی جلو نشسته بودم، برای ورود دست تکان داد.

داخل، از خانم لیتا و محافظ نزدیک آقای مارکوس التماس کردم که به اتاق خصوصی رئیس جمهور بروند، اما هیچ کس جرات نکرد.

به همه وصیت کردم که اگر رئیس جمهور دستور دستگیری من را داد، با آقای تران تین وین که در اتاق پذیرایی کاخ ریاست جمهوری منتظر بود صحبت کنم و به همسرم، کریستینا، بگویم که به سفارت ویتنام و سفارت آمریکا اطلاع دهد تا یک یادداشت دیپلماتیک برای رئیس جمهور ارسال کنند. بعد از گفتن این حرف، با مدارکی که در دست داشتم وارد شدم.

دفتر تاریک بود. من به شدت عرق کرده بودم، اما مصمم بودم که هرگونه دستگیری را تحمل کنم. رئیس جمهور مارکوس به سند نگاه کرد، لحظه‌ای تأمل کرد، سپس امضا کرد و بدون اینکه حتی یک بار سرش را بلند کند، کاغذ را به سمت من هل داد.

با دیدن تاییدیه، آنقدر خوشحال شدم که زانوهایم نزدیک بود از حال بروند، نمی‌توانستم پاهایم را بلند کنم. فاصله میز رئیس جمهور تا در، فاصله کمی بود اما انگار هزار کیلومتر بود. وقتی بیرون رفتم، آنقدر خوشحال بودم که دویدم تا به وین نشان دهم، در حالی که خانم لیتا از پشت سر فریاد می‌زد: «جاناتان، جاناتان».

در واقع، آن سندی است که توسط رئیس جمهور تأیید شده و باید برای صدور سند رسمی به دفتر رئیس جمهور برگردانده شود.

Cuộc gặp với cố Thủ tướng Phạm Văn Đồng thay đổi cuộc đời ông Johnathan Hạnh Nguyễn - 10

روزنامه را در دست گرفتم و به سمت وین که گیج و مبهوت آنجا ایستاده بود دویدم. وین گفت: «هان، تو یک قهرمان ملی هستی». من همیشه آن لحظه را به یاد خواهم داشت.

حدود ساعت ۹ صبح ۹ سپتامبر ۱۹۸۵، آقای فان توئونگ، مدیر کل فرودگاه‌های جنوبی، و خدمه در فرودگاه مانیل به زمین نشستند.

با نگاه به دو پرچم قرمز با ستاره‌های زرد که در کنار هواپیما در فرودگاه در اهتزاز بودند، در مقابل مهمانان حاضر، اشک از چشمانم جاری شد. این شادترین و غرورآفرین‌ترین لحظه زندگی من بود.

Cuộc gặp với cố Thủ tướng Phạm Văn Đồng thay đổi cuộc đời ông Johnathan Hạnh Nguyễn - 12

سفر بازگشت او به ویتنام پس از درخواست دیدار با وطن و ملاقات با نخست وزیر فقید، فام ون دونگ، آغاز شد. آیا بدون آن تماس و دعوت، آرزوها و مسیر ثروت اندوزی جاناتان هان نگوین در سرزمین مادری‌اش تغییر می‌کرد؟

- قطعاً فرق خواهد کرد.

در آن زمان، من بازرس مالی بوئینگ بودم و درآمد بالایی داشتم، زندگی راحتی، ماشین، خانه و خانواده‌ای گرم و شاد. همه چیز به همین آرامی پیش می‌رفت، درست مثل بسیاری از ویتنامی‌های موفق دیگر در خارج از کشور.

یک چیز قطعی است، اگرچه مسیر ممکن است متفاوت باشد، عشق و آرزوی من برای این کشور قطعاً بدون تغییر باقی خواهد ماند. من همیشه منتظر روزی خواهم بود که ویتنام باز شود و توسعه یابد.

Cuộc gặp với cố Thủ tướng Phạm Văn Đồng thay đổi cuộc đời ông Johnathan Hạnh Nguyễn - 14

همچنین باید اضافه کرد که اولین پروازها بین ویتنام و فیلیپین همگی پروازهای بشردوستانه بودند و فقط هدایا حمل می‌کردند، نه مسافر و هیچ کالای تجاری. بعداً، بر اساس نیازهای وزارت بهداشت و کمبود دارو برای درمان بیماران در ویتنام، درخواست کردم که اجازه دهند جعبه‌های داروی بشردوستانه حاوی آنتی‌بیوتیک‌ها، بطری‌های تزریق و سایر داروهای ضروری برای درمان بیماری‌ها به ویتنام ارسال شود...

یک بوئینگ از فیلیپین که تمام صندلی‌هایش خالی بود، ۳۲ تن بار حمل می‌کرد و برای هر پرواز رفت و برگشت ۳۲۰۰۰ دلار آمریکا دریافت می‌کردند. در ۳ سال اول (۱۹۸۵-۱۹۸۸)، هر پرواز ما فقط برای بازگرداندن دوازده تن بار کافی بود، اما شرکت من هنوز مجبور بود کل مبلغ را بپردازد.

وقتی ضرر به بیش از ۵ میلیون دلار آمریکا رسید، قصد داشتم کسب و کارم را تعطیل کنم. «در خانه» تماس گرفت و مرا تشویق کرد که صبور باشم و مسیر پرواز را حفظ کنم و به تلاش ادامه دهم.

Cuộc gặp với cố Thủ tướng Phạm Văn Đồng thay đổi cuộc đời ông Johnathan Hạnh Nguyễn - 16

اوضاع به همین منوال ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۹۸۸، من با طرفین توافق‌نامه هوانوردی را امضا کردم و پروازهای مسافربری و باری از ویتنام می‌توانستند بدون تأثیرپذیری از تحریم‌های ایالات متحده، به کشورهای مختلف جهان متصل شوند. من مأموریتی را که نخست وزیر فقید، فام ون دونگ، به من محول کرده بود، به پایان رسانده بودم.

Cuộc gặp với cố Thủ tướng Phạm Văn Đồng thay đổi cuộc đời ông Johnathan Hạnh Nguyễn - 18

با تبدیل شدن به یکی از اولین ویتنامی‌های خارج از کشور که برای تجارت به ویتنام بازگشته است، حتماً راه درازی را برای غلبه بر بسیاری از تردیدها پیموده‌اید؟

- در سال ۱۹۸۵، من یکی از اولین ویتنامی‌های خارج از کشور بودم که برای سرمایه‌گذاری در سرزمین مادری خود بازگشتم. در آن زمان، ویتنام در حال گذار از یک اقتصاد متمرکز و یارانه‌ای به یک اقتصاد بازار بود، که با مشکلات و چالش‌های زیادی همراه بود.

این کشور تحت تحریم‌های ایالات متحده و بسیاری از کشورهای دیگر است و اقتصاد آن با تورم شدید مواجه است.

درخواست مجوز سرمایه‌گذاری و کسب و کار، فرآیندی طاقت‌فرسا و پیچیده است که مستلزم طی مراحل اداری زیادی است. در همین حال، مسیر قانونی برای افراد تاجری مثل من تقریباً وجود ندارد.

بزرگترین دردسر در آن زمان، کمبود اطلاعات، مقررات قانونی نامشخص و رویه‌های اجرایی در آن زمان بود که درک و رعایت آن را برای سرمایه‌گذاران دشوار می‌کرد. به عنوان مثال، درخواست مجوز سرمایه‌گذاری برای ساخت هتل در هانوی و سایر پروژه‌های سرمایه‌گذاری در تمام استان‌ها و شهرها، هر مکان نوع متفاوتی از رویه سرمایه‌گذاری را اعمال می‌کرد.

فکر می‌کردم تسلیم می‌شوم چون دوستان بین‌المللی‌ام که با من سرمایه‌گذاری کرده بودند، دلسرد شدند، اما در نهایت توانستم هتل نها ترانگ لاج، بلندترین هتل در منطقه مرکزی در آن زمان، و سپس یک کارخانه زیپ و مجموعه‌ای از کارخانه‌های دیگر را با سرمایه‌گذاری کلی ده‌ها میلیون دلار آمریکا بسازم.

وقتی مطمئن شدم که تمام دارایی و سرمایه‌ام را برای تجارت در کشور جمع‌آوری خواهم کرد، با صبر و حوصله سعی کردم بر موانع و مشکلات غلبه کنم تا از بازار بهره‌برداری کنم و در صنایعی که کشور به آنها نیاز داشت سرمایه‌گذاری کنم. مواقعی بود که ضرر می‌کردم و فکر می‌کردم نمی‌توانم دوام بیاورم.

اگر پول پس‌انداز می‌کردم تا خانه‌ای بخرم و در املاک و مستغلات سرمایه‌گذاری کنم، مطمئناً الان ثروتمندترین فرد ویتنام بودم. اما این کار را نکردم. من معتقدم که کارهایی را انجام داده‌ام که با توسعه کشور همراه بوده، در زمینه‌هایی سرمایه‌گذاری کرده‌ام که برای کشور مفید بوده و برای مردم شغل ایجاد کرده است، بنابراین باید تا به امروز برای دستیابی به نتایج مثبت فراتر از انتظار عمل کنم.

Cuộc gặp với cố Thủ tướng Phạm Văn Đồng thay đổi cuộc đời ông Johnathan Hạnh Nguyễn - 20

بنابراین بزرگترین حمایت شما در مسیر کسب و کارتان چیست؟

- به سنگ تکیه کن، می‌افتد، به کسی تکیه کن، آن شخص فرار می‌کند، فقط خودت و یک ذهن روشن که از قانون پیروی می‌کند، محکم‌ترین تکیه‌گاه هستند.

بیش از ۳۸ سال از بازگشت من به کشورم می‌گذرد. ​​تاکنون، گروه IPPG خانواده‌ام هر ساله هزاران میلیارد دانگ ویتنام را به عنوان مالیات به بودجه دولت واریز کرده است. می‌توانم با افتخار بگویم: من هرگز کاری را که قانون اجازه نداده است، انجام نداده‌ام.

بزرگترین پشتوانه من اعتماد، صداقت و رعایت قانون است. اگر کار اشتباهی انجام دهم، مهم نیست چند تا ارتباط داشته باشم، هیچ کس نمی‌تواند من را نجات دهد. من این را یک اصل بقا در کسب و کارم می‌دانم، حتی اگر سود کمتری داشته باشم.

من شاید اولین کسی باشم که در دوران نوسازی در ویتنام کسب و کاری راه اندازی کرده، اما به خاطر این انتخاب، ثروتمندترین فرد نیستم.

اما در عوض، من همیشه هر شب خوب می‌خوابم و از اعتبارم در بازار و همچنین در نزد شرکا، مشتریان، وزارتخانه‌ها، ادارات و دولت ویتنام مطمئن هستم.

Cuộc gặp với cố Thủ tướng Phạm Văn Đồng thay đổi cuộc đời ông Johnathan Hạnh Nguyễn - 22

برای ساختن نام و موفقیت خود به شکلی که امروز هست، به یاد ماندنی‌ترین شکست در حرفه تجاری شما چیست ؟

- تعریف شکست برای هر کسی متفاوت است. من هیچ‌وقت شکست را در کسب و کار تجربه نکرده‌ام. حتی ضررهای هنگفت در روزهای اولیه بازگشایی مسیر، وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، آن را شکست نمی‌دانم، بلکه فقط هزینه موفقیت است.

خب، بهترین تصمیمی که گرفتی چی بود؟

- این تصمیم راسخ است که یک تاجر درستکار باشید. شما می‌توانید یک تاجر موفق باشید، اما اگر درستکار و وظیفه‌شناس نباشید و از اخلاق تجاری و قانون پیروی نکنید، موفقیت شما موقتی خواهد بود و پایدار نخواهد بود.

و دوم اینکه، این یک جهت‌گیری سرمایه‌گذاری بلندمدت است «نه سفته‌بازانه» که به دنبال سود فوری، انجام شفاف کسب‌وکار و رعایت قانون است. به محض بازگشت به خانه، نقشه راهی را برای ۱۰، ۲۰ و ۳۰ سال آینده ترسیم کردم.

Cuộc gặp với cố Thủ tướng Phạm Văn Đồng thay đổi cuộc đời ông Johnathan Hạnh Nguyễn - 24

در ۱۰ سال اول، من روی ساختن سازمان و ایجاد شغل تمرکز کردم. اولین کاری که بعد از بازگشت به خانه انجام دادم، سرمایه‌گذاری در هتل‌ها بود. فقط با هتل‌ها می‌توانیم گردشگران را جذب کنیم.

در کنار آن، یک کارخانه تولید حصیر و یک کارخانه زیپ برای صادرات در نها ترانگ افتتاح کردم تا کارگران در جایی که من متولد شده‌ام شغل داشته باشند.

در 10 سال آینده، من بر ارتقای کسب و کار خدمات فرودگاهی تمرکز خواهم کرد.

در دوره 10 ساله سوم، فکر می‌کنم ویتنام باید با روند جهانی همگام شود. هر کشور توسعه‌یافته‌ای حضور کالاهای لوکس و برندهای بزرگ را دارد. من به دنبال همکاری با برندهای معروف مد در جهان برای توزیع داخلی هستم.

Cuộc gặp với cố Thủ tướng Phạm Văn Đồng thay đổi cuộc đời ông Johnathan Hạnh Nguyễn - 26

وقتی گردشگران بدون دیدن حضور برندهای بزرگ به کشوری می‌آیند، ارزیابی آن به عنوان یک بازار بالقوه دشوار است.

حالا در مرحله 10 ساله چهارم، نقشه راه و برنامه شما چیست؟

- من کارم را در ویتنام با شکستن موانع برای مسیرهای هوایی آزاد شروع کردم و می‌خواهم به هدف نهایی کاهش شکاف توسعه بین کشورمان و جهان برسم. آرزوی من، مانند بسیاری از مردم، این است که ویتنام تا سال ۲۰۴۵ به یک کشور توسعه‌یافته تبدیل شود.

من با بسیاری از میلیاردرهای آمریکایی در مورد آن داستان صحبت کرده‌ام. همه ما معتقدیم که ویتنام حتی می‌تواند ۵ سال زودتر از هدف تعیین‌شده یعنی سال ۲۰۴۵ به هدف تبدیل شدن به یک کشور توسعه‌یافته دست یابد.

Cuộc gặp với cố Thủ tướng Phạm Văn Đồng thay đổi cuộc đời ông Johnathan Hạnh Nguyễn - 28

برای دستیابی به این هدف، کشور به منابع زیادی نیاز دارد. در شرایط محدودیت سرمایه داخلی، جذب جریان سرمایه خارجی یک وظیفه حیاتی است. یک مرکز مالی بین‌المللی واقع در ویتنام، راه حل این مشکل خواهد بود.

در میان ۴۵ پروژه‌ای که من و همکارانم تحقیق و به دولت ارائه کرده‌ایم، مرکز مالی بین‌المللی، مناطق معاف از عوارض، مناطق آزاد تجاری و پارک‌های تفریحی دیزنی‌لند در سراسر کشور پراکنده خواهند شد. مرکز مالی مانند لوکوموتیو خواهد بود و پروژه‌های باقیمانده را به حرکت در می‌آورد، باعث رونق می‌شود و به توسعه کل اقتصاد کشور کمک می‌کند.

در صورت تصویب طرح ایجاد مرکز مالی بین‌المللی، سرمایه‌گذاران بزرگ آمریکایی متعهد شده‌اند که 10 میلیارد دلار به ویتنام تزریق کنند که 5 میلیارد دلار آن برای ساخت یک مرکز مالی و تفریحی در تو تیم (HCMC) استفاده خواهد شد.

و وقتی سرمایه‌گذاران وارد شهر هوشی مین شوند، مطمئناً هانوی، دانانگ و کان تو را نادیده نخواهند گرفت.

بسیاری از مردم می‌پرسند، از کجا می‌توانیم منابع انسانی لازم برای برآورده کردن الزامات مرکز مالی بین‌المللی را پیدا کنیم؟ من می‌خواهم به این پاسخ دهم که هنگام همکاری با شرکت‌های بزرگ، آنها برنامه‌ای برای آموزش منابع انسانی سطح بالا برای ویتنام دارند، یک بسته کامل آماده‌سازی را سرمایه‌گذاری و آموزش می‌دهند، آموزش به صورت موازی در طول ۲ سال ساخت زیرساخت‌ها انجام می‌شود و سپس ویتنام تیمی متشکل از هزاران نیروی انسانی باکیفیت خواهد داشت تا بتواند یک مرکز مالی بین‌المللی حرفه‌ای را در ویتنام راه‌اندازی کند.

Cuộc gặp với cố Thủ tướng Phạm Văn Đồng thay đổi cuộc đời ông Johnathan Hạnh Nguyễn - 29

اگرچه این پروژه‌های بلندپروازانه سال‌هاست که در حال بررسی هستند، من عمیقاً معتقدم که روزی آنها اجرا خواهند شد و سالانه میلیاردها دلار برای ویتنام به ارمغان خواهند آورد و به رونق کشور کمک خواهند کرد.

من هنوز هم از روزی که برگشتم، همان طرز فکر را دارم، هر کاری که از دستم بربیاید برای کشور انجام می‌دهم، باید تمام تلاشم را بکنم.

«نپرس کشورت برای تو چه کرده، بلکه بپرس تو برای کشورت چه کرده‌ای.» این ضرب‌المثل مورد علاقه‌ی من و اصل راهنمای من در کار و زندگی است.

من بسیار مفتخرم که خیلی زود و بیشتر از اکثر کارآفرینان ویتنامی در فرآیند نوآوری کشور شرکت کردم. از ابتدا به عنوان فقط یک "قطره آب"، بسیار خوشحالم که اکنون در این سفر به یک "موج" تبدیل شده‌ام.

ممنون از تبادل احساسی!

محتوا: Phuc Hung، منطقه Huyen

عکس: هوو خوآ

طراحی: توان هوی

Dantri.com.vn


نظر (0)

No data
No data

در همان دسته‌بندی

خیابان هانگ ما با رنگ‌های اواسط پاییزی درخشان است، جوانان با هیجان بی‌وقفه در حال ورود به آنجا هستند
پیام تاریخی: بلوک‌های چوبی پاگودای وین نگیم - میراث مستند بشریت
تحسین مزارع بادی ساحلی گیا لای که در ابرها پنهان شده‌اند
از دهکده ماهیگیری لو دیو در گیا لای دیدن کنید تا ماهیگیرانی را ببینید که شبدر را روی دریا «نقاشی» می‌کنند.

از همان نویسنده

میراث

;

شکل

;

کسب و کار

;

No videos available

اخبار

;

نظام سیاسی

;

محلی

;

محصول

;