Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

دای نگیا از پسری که لب شکری دارد و از ترس غمگین شدن مادرش به خودش «اجازه» نمی‌دهد که خجالتی باشد، دلشکسته است.

Việt NamViệt Nam03/04/2025


در قسمت ۱۲۸ برنامه «خانه خانوادگی ویتنامی»، مجری برنامه، دای نگییا، پادشاه توان نگوک و کویین آن، برنده جایزه دوم، با دیدن وضعیت کودکان یتیم متأثر شدند.

مجری برنامه، دای نگیا، به همراه شاه توان نگوک و کویین آن، که در قسمت ۱۲۸ برنامه « خانه خانوادگی ویتنامی» حضور داشت ، با مشاهده فقدان‌ها و محرومیت‌های کودکان در شرایط بسیار دشوار، اشک در چشمانشان حلقه زد. در میان آنها، دو داستان «ماخ تی آن دیو» (۲۰۱۴) و «ها مین دن» (۲۰۱۳)، هر دو از بین توان، بسیاری از بینندگان را به گریه انداخت.

خانم تین (مادر آن دیو) مجبور بود به تنهایی ۴ فرزند را بزرگ کند.
خانم تین (مادر آن دیو) مجبور بود به تنهایی ۴ فرزند را بزرگ کند.

خانواده‌ی شش نفره ماخ تی آن دیو ، اگرچه از نظر مادی وضعیت خوبی ندارند، اما همیشه پر از خنده هستند. با این حال، تراژدی زمانی رخ داد که پدر آن دیو به مننژیت مبتلا شد و سه سال پیش درگذشت. مادر آن دیو، نگوین تی تین (متولد ۱۹۸۲)، مجبور بود برای بزرگ کردن ۴ فرزند، برای کسب درآمد تلاش کند.

خانم تین به عنوان خانه‌دار کار می‌کند. روزهایی که کسی او را برای خانه‌داری صدا نمی‌کند، او با دوچرخه‌اش در اطراف شهر می‌چرخد و هر کاری را که کسی او را استخدام می‌کند انجام می‌دهد، فقط به این امید که یک وعده غذایی کامل به فرزندانش بدهد. درآمد او ناپایدار است، بعضی روزها ۸ تا ۱۰ ساعت کار می‌کند و فقط ۷۰،۰۰۰ دونگ ویتنامی درآمد دارد. در بسیاری از روزهای بدون کار، مادر و پنج فرزندش مجبورند برنج سفید و سبزیجات آب‌پز با سس سویا بخورند تا غذا را بخورند. روزهایی که او به عنوان خانه‌دار کار می‌کند، صاحبخانه باقیمانده غذا را به او می‌دهد تا به خانه ببرد، اما او همه آنها را برای فرزندانش می‌گذارد و دروغ می‌گوید که قبلاً غذا خورده است.

پیش از این، خانم تین ۵۰ میلیون دونگ ویتنامی برای درمان همسرش و برگزاری مراسم تشییع جنازه‌اش پس از فوت او قرض گرفته بود. در طول سال‌ها، او سعی کرده کار کند و به تدریج آن را پرداخت کند و اکنون هنوز ۳۰ میلیون دونگ ویتنامی بدهکار است. آن دیو دانش‌آموز مدرسه ابتدایی فان ری کوا ۴، منطقه باک بین، استان بین توآن است. هر بار که او در مورد پدرش صحبت می‌کند، احساساتی می‌شود. آن دیو با گریه می‌گوید: «من هرگز پدرم را در خواب ندیده‌ام. واقعاً می‌خواهم یک بار او را در خواب ببینم. خیلی دلم برایش تنگ شده است.»

در زیر تصویر An Dieu، دوقلوهایی به نام‌های ماخ گیا لاک و ماخ گیا هان، متولد ۲۰۱۸، قرار دارند که در حال حاضر در کلاس اول هستند. برخلاف سایر کودکان که در ابتدای سال تحصیلی لباس نو می‌گیرند، آنها فقط می‌توانند لباس‌های قدیمی دیگران را بپوشند و لباس فرم آنها نیز توسط مدرسه و خیرین اهدا می‌شود.

اگرچه خواهران آن دیو هنوز جوان هستند، اما بسیار درک متقابل دارند و می‌دانند چگونه یکدیگر را نصیحت کنند.
اگرچه خواهران آن دیو هنوز جوان هستند، اما بسیار درک متقابل دارند و می‌دانند چگونه یکدیگر را نصیحت کنند.

برادر بزرگتر آن دیو، ماخ تان بائو (۲۰۰۹) است. بائو لب شکری، بیماری مادرزادی قلب، ریه‌های ضعیف و اکنون سینوزیت دارد، بنابراین وضعیت سلامتی‌اش خوب نیست. خانواده‌اش بارها او را برای معاینه پزشکی به شهر هوشی مین برده‌اند، اما آنها توانایی مالی درمان کامل او را ندارند، او باید هر روز دارو مصرف کند. از زمانی که پدرش فوت کرد، بائو مجبور شد مدرسه را ترک کند زیرا مادرش دیگر نمی‌توانست از او مراقبت کند. او به مادرش در کارهای خانه کمک می‌کند و از خواهر و برادرهای کوچکترش مراقبت می‌کند. نگاه کردن به خانه‌ای پر از بچه‌هایی که به دلیل فوت پدرشان از یکدیگر مراقبت می‌کنند و مادرشان مشغول امرار معاش است، هر کسی را که شاهد آن باشد، متاسف می‌کند.

با وجود معلولیت‌های خودش، تان بائو همیشه در زندگی خوش‌بین است. او می‌گوید: «من از ظاهرم ناراحت یا خجالتی نیستم. فکر می‌کنم اگر ناراحت باشم، هیچ کمکی نمی‌کند. باید شاد و مثبت باشم تا لبخند را به لبان مادرم بیاورم. من هم برای پیدا کردن کار بیرون می‌روم، گاهی اوقات مردم از من می‌خواهند کارهایی انجام دهم و بعد به من پول می‌دهند. می‌خواهم درآمد بیشتری داشته باشم تا خواهر و برادرهای کوچکترم بتوانند به مدرسه بروند .» بائو اگرچه تنها ۱۶ سال دارد، اما بسیار فهمیده است. او می‌گوید که همیشه سعی می‌کند خجالتی نباشد تا احساسات مادرش را تحت تأثیر قرار ندهد.

پسر ۱۶ ساله برای کمک به مادرش در بزرگ کردن خواهر و برادرهای کوچکترش، از رویای دانشگاه خود دست کشید.
پسر ۱۶ ساله برای کمک به مادرش در بزرگ کردن خواهر و برادرهای کوچکترش، از رویای دانشگاه خود دست کشید.

کویین آن، نفر دوم، وقتی دید تان بائو بسیار بالغ است، تحت تأثیر قرار گرفت. او در ۱۶ سالگی مانند یک برادر بزرگتر و ستون خانواده به نظر می‌رسید. او آنقدر فهمیده بود که باعث می‌شد دیگران دلشان بشکند. نفر دوم با چشمانی اشکبار به تان بائو گفت: «ممکن است در مورد ظاهر خود خجالتی باشید، اما باید در مورد زیبایی درونی خود اعتماد به نفس داشته باشید. این اعتماد به نفس چیزی است که من می‌بینم افراد بسیار کمی دارند

مجری برنامه، دای نگیا، با تعجب از اینکه چرا چنین شرایط وخیمی وجود دارد، نفسش بند آمد. دای نگیا گفت: «چیزی که بیش از همه مرا شگفت‌زده کرد، درک بائو بود. برادر بزرگتر، که تنها ۱۶ سال داشت، پذیرفت که از رویای خود برای ترک مدرسه دست بکشد تا از خواهر و برادرهای کوچکترش مراقبت کند تا آنها بتوانند به مدرسه بروند. با این حال، او هرگز بدبین نبود، اما می‌دانست که خانواده‌اش در شرایط سختی هستند، بنابراین پذیرفت که مدرسه را ترک کند. به خصوص در سن ۱۶ سالگی، سنی که بچه‌ها نسبت به ظاهر و تفاوت‌های خود بسیار حساس هستند، اما بائو از ظاهر متفاوت خود خجالت نمی‌کشید. برعکس، او خوش‌بین ماند زیرا نمی‌خواست مادرش به خاطر او بیشتر رنج بکشد. تفکر بالغانه بائو مرا بسیار تحت تأثیر قرار داد

پادشاه توان نگوک نیز برای وضعیت خانم تین احساس تاسف می‌کرد، زمانی که او مجبور بود برای بزرگ کردن فرزندانش به تنهایی از پس همه چیز بربیاید. تصویری که بیش از همه او را تحت تاثیر قرار داد، چهار فرزندی بودند که پدرشان را از دست داده بودند و مجبور بودند مسائل را زود بفهمند، از یکدیگر مراقبت کنند تا مادرشان بتواند با خیال راحت سر کار برود.

چهار برادر تان بائو همیشه خاطرات پدرشان را به یاد دارند.
چهار برادر تان بائو همیشه خاطرات پدرشان را به یاد دارند.

خانواده‌ی دیگری در این برنامه، خانواده‌ی ها مین دن (۲۰۱۳) ، شرایط مشابهی دارد . او از قوم کی‌هو است و در حال حاضر دانش‌آموز مدرسه‌ی راهنمایی لا دا، ناحیه‌ی هام توآن باک، استان بین توآن است.

در ژوئن ۲۰۲۴، مادر دن به سرطان ریه لاعلاج مبتلا شد، اما پولی برای درمان نداشت، بنابراین در اوایل سال ۲۰۲۵ درگذشت. از آن زمان، پدر دن به عنوان یک پدر مجرد و بزرگ کردن ۴ فرزند، زندگی بسیار سختی را پشت سر گذاشته است.

خانواده مین دن در روز فیلمبرداری برنامه خانه خانواده ویتنامی
خانواده مین دن در روز فیلمبرداری برنامه خانه خانواده ویتنامی

خواهر بزرگتر دن، ها تی شوان موئی (۲۰۰۹)، وقتی مادرش به شدت بیمار شد، مدرسه را ترک کرد تا در خانه بماند و به پدرش در مراقبت از او و خواهر و برادرهای کوچکترش - یکی در کلاس پنجم و دیگری در کلاس دوم - کمک کند. این خانواده زمینی با دوازده درخت اقاقیا دارند، اما باید ۷ سال دیگر صبر کنند تا بتوانند برداشت محصول را شروع کنند. هر روز، دن و خواهرانش به پدرشان در چراندن گاوها کمک می‌کنند. بعضی روزها، آنها حتی برای همسایه‌ها گاو می‌چرانند تا پول اضافی به دست آورند.

پیش از این، والدین مین دن برای کار اجیر می‌شدند، اگرچه کارشان پایدار نبود، اما سختی‌ها را با هم تقسیم می‌کردند. اما از زمانی که همسرش، ها مین دائو (۱۹۸۶) - پدر مین دن - فوت کرد، مجبور بود سخت‌تر کار کند. او اغلب برای چمن‌زنی، کار در باغ قهوه و... می‌رفت و وقتی کار داشت، درآمد متوسط ​​او حدود ۲۰۰۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰۰ دونگ ویتنامی در روز بود.

پنج نفر از آنها در یک خانه قدیمی و فرسوده زندگی می‌کردند که توالت نداشت. آنها مجبور بودند از همسایه کمک بخواهند. در روزهای بارانی، آب به داخل خانه نفوذ می‌کرد و باد شدید باعث لرزش خانه می‌شد و بچه‌ها را می‌ترساند. روزهایی بود که خانواده پولشان تمام می‌شد و پدرشان سر کار می‌رفت، بنابراین بچه‌ها مجبور بودند برای تهیه غذا به خانه همسایه بروند.

ام دن پیراهنی دارد که مادرش برایش خریده، اما جرات پوشیدنش را ندارد چون می‌ترسد کهنه باشد. هر وقت دلش برای مادرش تنگ می‌شود، آن را بیرون می‌آورد و بغلش می‌کند تا بخوابد. او می‌گوید بغل کردن پیراهن باعث می‌شود احساس کند مادرش کنارش است و این باعث می‌شود همه برایش دلسوزی کنند. ام دن می‌گوید: «خانواده من فقیر هستند، اما من چیزی نمی‌خواهم. لباس‌ها و کفش‌هایی که می‌پوشم، همه را دیگران به من داده‌اند . حتی اگر قدیمی به نظر برسند، همین که اندازه‌ام باشند، کافی است.»

پسر کوچک مین دن و پیراهنی که
پسر کوچک مین دن و پیراهنی که "یادگاری" مادرش محسوب می‌شود

با دنبال کردن وضعیت ها مین دن، کویین آن، نایب قهرمان، استعداد بچه‌ها را تحسین کرد و از خود پرسید که چطور می‌توانند به این همه چیز فکر کنند. خواهران دن، مانند خانواده اولشان، به یکدیگر آموزش می‌دادند و از یکدیگر مراقبت می‌کردند تا پدرشان بتواند با آرامش خاطر کار کند، که کویین آن را بسیار احساساتی کرد. نایب قهرمان همچنین وقتی خواهر کوچکترش، شوان من، را دید که به خاطر دلتنگی برای مادرش، گریه می‌کند، او را در آغوش گرفت تا آرام کند.

مجری برنامه، دای نگیه، در حالی که حرف‌هایش را می‌زد، بغض گلویش را گرفت: «نمی‌دانم چند بار شاهد داستان‌های خانه خانوادگی ویتنامی بوده‌ام، تصور می‌کنم دارم یک فیلم تماشا می‌کنم. موقعیت‌هایی که به نظر می‌رسد برای ایجاد درام در فیلم گنجانده شده‌اند، همگی داستان‌های واقعی اینجا هستند. بچه‌ها این داستان‌ها را به صادقانه‌ترین شکل ممکن تعریف می‌کنند. مثل دن، پیراهن جدیدی که مادرش به او داده برای بسیاری از بچه‌ها عادی است، اما دن از شرایط خانواده‌اش کاملاً آگاه است، او می‌داند که خانواده‌اش در دردسر هستند، بنابراین جرات نمی‌کند آن را بپوشد، چون می‌ترسد پیراهن کهنه یا خراب شود. بعد آن پیراهن به یادگاری تبدیل می‌شود که هر بار دلش برای مادرش تنگ می‌شود، آن را بیرون می‌آورد و به سینه‌اش می‌چسباند . »

آن دائو (پدر مین دن) نیز وقتی دید فرزندانش به خاطر فقدان مادرشان گریه می‌کنند، بسیار دلشکسته شد.
آن دائو (پدر مین دن) نیز وقتی دید فرزندانش به خاطر فقدان مادرشان گریه می‌کنند، بسیار دلشکسته شد.

برنامه «گرمی خانواده ویتنامی» را هر جمعه ساعت ۲۰:۲۰ از کانال HTV7 تماشا کنید. این برنامه توسط شرکت Bee Media با همکاری تلویزیون شهر هوشی مین و با حمایت Hoa Sen Home Construction Materials & Interior Supermarket System ( Hoa Sen Group ) و Hoa Sen Plastic Pipe - Source of Happiness تهیه شده است.

گروه HOA لوتوس



منبع: https://hoasengroup.vn/vi/bai-viet/dai-nghia-xot-xa-truoc-be-trai-bi-sut-moi-khong-cho-phep-ban-than-tu-ti-vi-so-me-buon/

نظر (0)

No data
No data

در همان دسته‌بندی

از دهکده ماهیگیری لو دیو در گیا لای دیدن کنید تا ماهیگیرانی را ببینید که شبدر را روی دریا «نقاشی» می‌کنند.
یک قفل‌ساز قوطی‌های آبجو را به فانوس‌های رنگارنگ اواسط پاییز تبدیل می‌کند
میلیون‌ها دلار برای یادگیری گل‌آرایی و کسب تجربه‌های پیوند عاطفی در جشنواره نیمه پاییز هزینه کنید
تپه‌ای از گل‌های بنفش سیم در آسمان سون لا وجود دارد

از همان نویسنده

میراث

;

شکل

;

کسب و کار

;

No videos available

اخبار

;

نظام سیاسی

;

محلی

;

محصول

;