Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

آواز عاشقانه در ارتفاعات...

ترانه‌های عاشقانه‌ی مردم کو تو در ارتفاعات، حتی اگر فقط یک بار شنیده شوند، جاذبه‌ی عجیبی دارند. نه تنها به خاطر صدای شیرین با طعم کوه‌ها و جنگل‌های اجراکنندگان، بلکه خود ترانه‌های عاشقانه نیز دربردارنده‌ی آرزوی زندگی زیبای پسران و دختران کو تو هستند...

Báo Đà NẵngBáo Đà Nẵng13/08/2025

پسران و دختران کو تو از طریق فعالیت‌های فرهنگی و بازآفرینی فعالیت‌های روزمره، ترانه‌های عاشقانه می‌خوانند. عکس: دی. تی
پسران و دختران کو تو از طریق فعالیت‌های فرهنگی و بازآفرینی فعالیت‌های روزمره، ترانه‌های عاشقانه می‌خوانند. عکس: دی. تی

آهنگ عاشقانه

وقتی دختر بهلینگ کان و پسری از اهالی کو تو روی صحنه رفتند و آواز خواندند، جو ورزشگاه کمون تان مای از شدت تشویق منفجر شد.

آلانگ تی ترانگ، دختری با چهره‌ای زیبا، با خجالت به من نگاه کرد و چیزی گفت که خیلی خجالتی به نظر می‌رسید: «آنها عاشق یکدیگر هستند!».

من حتی یک کلمه هم از زبان کو تو نمی‌دانستم، اما به طور مبهم فهمیدم که آن زوج عشق خود را از طریق اشعار یک ترانه عاشقانه، یکی از اشکال موسیقی سنتی مردم کو تو در ارتفاعات کوانگ نام، ابراز می‌کنند.

جالب اینجاست که با این آهنگ عاشقانه، درست از همان ابیات اول، خواننده با همدردی گرم تماشاگران مواجه شد.

در پایین صحنه، تشویق‌ها، هوراها و لبخندهای خجالتی... پیوسته همراه با آهنگ‌ها، ژست‌ها و حرکات دو بازیگر طنین‌انداز می‌شد.

با لباس های سنتی زیبا، به خصوص با صداهای بسیار شیرین، به علاوه ظاهر جوانانه...، این زوج روی صحنه یک «الکل» جذاب برای آهنگ خلق کردند.

احتمالاً مکانی که این ترانه‌های عاشقانه در آن اتفاق می‌افتند، یک جنگل است و ممکن است این زوج قبلاً نسبت به یکدیگر احساساتی داشته‌اند.

پسرک داستان، یتیم است و هر روز برای امرار معاش در جنگل سخت کار می‌کند.

این باعث شد دختر کو تو احساس دلسوزی کند.

بنابراین صدایش را بلند کرد، طوری که انگار می‌خواست چیزی را بیان کند، لحنش سرد بود:

«آه... خیلی دلم برای آن شخص می‌سوزد، در این جنگل کوهستانی وحشی، تنها، مثل پرنده آگات، تنهای تنها... خیلی دلم برای آن شخص می‌سوزد.

معشوقت کجاست که تنها آنجا نشسته‌ای؟ مدت زیادی صدا زدم اما کسی جواب نداد، فقط صدای پژواک پرنده‌ی آگات را می‌شنیدم.

مدام صدا می‌زدم اما فقط پژواک لنگور را می‌شنیدم. حالا دیگر دنبالت نمی‌آییم، دارم می‌روم خانه، دوست من...».

اشعار دختر هم کلماتی از عشق و همدردی برای وضعیت پسر است و هم سرزنش بی‌تفاوتی او.

حالا مرد جوان دهانش را باز کرد تا احساساتش را بیان کند، احساسات مرد جوانی که می‌دانست دختر را دوست دارد اما از تمام موانع پیش رو می‌ترسد:

«اوه... عزیزم، نه اینکه چون جنگل خیلی بلند بود تو را با خودم نبردم.»

نه اینکه چون نهر عمیق بود تو را با خودم نیاوردم.

من عاشق، عاشق اون دخترم خیلی زیاد.

نه اینکه نخواهم تو را با خودم ببرم، بلکه چون می‌بینم که از قبل جایی برایت هست.

نه اینکه به تو احتیاج نداشته باشم، بلکه به این خاطر است که می‌ترسم تو از قبل جای دیگری سپرده داشته باشی...».

این یعنی پسران و دختران کو تو در جوانی توسط والدینشان «جفت» می‌شدند.

چون می‌دانست دختر از قبل جایی برای خودش دارد، پسر داستان، اگرچه «عاشق شده بود، از قبل آنجا بود»، «هنوز در ظاهر خجالتی بود».

اما وقتی شنید که مرد جوان اینگونه به احساساتش اعتراف می‌کند، دختر قوی‌تر شد و این آواز را خواند:

«با اینکه از قبل قرار ملاقات داشتم.»

هرچند قبلاً جایی وجود داشته عزیزم، اما آن چیزها مربوط به گذشته است...».

عشق و اشتیاق پرشور

وقتی پسر کو تو آواز می‌خواند، انگار در قلب کسی که مخفیانه دوستش داشت، نوعی آمادگی می‌کاوید، شاید آنها شروع به تصمیم‌گیری در مورد سرنوشت خود کرده بودند.

دختر زیبای کو تو. عکس: دی.تی

بنابراین، دختر دوباره از طریق اشعار تصمیم خود را گرفت:

«من هنوز هم با وجود اینکه می‌بینم فقیر هستی و سخت کار می‌کنی و تمام سال به اعماق کوهستان سفر می‌کنی، ازدواج با تو را می‌پذیرم.»

من هنوز هم با وجود اینکه چالش‌های زیادی را پیش رو می‌بینم، ازدواج با تو را می‌پذیرم...».

به نظر می‌رسید مرد جوان معشوقش را نصیحت می‌کند و در عین حال با خودش حرف می‌زند:

«وقتی بر مشکلات غلبه کردید و به هم رسیدید... سعی کنید به یکدیگر وفادار بمانید.»

سپس پسر و دختر دست در دست هم دادند و از روی صحنه عبور کردند، گویی در میان جنگل زادگاهشان، سرشار از شادی و خوشبختی قدم می‌زدند:

«اگر با هم متحد شویم، بیایید چیزهای خوب را برای فرزندان و نوه‌هایمان در آینده حفظ کنیم…»

وقتی آخرین بیت را خواندند، به آلانگ تی ترانگ، دختری که هنوز کنارم ایستاده بود، نگاه کردم و احساس کردم چشمانش پر از اشک شد.

موسیقی جذابیت عجیبی دارد…

اگر کمی از محتوای داستان این ترانه عاشقانه فاصله بگیریم، امروزه در روستاهای اقلیت‌های قومی، از جمله مردم کو تو در منطقه غربی کوانگ، اگرچه به پیشرفت‌های زیادی در زندگی مدرن نزدیک شده‌اند، اگرچه به تدریج آداب و رسوم عقب‌مانده‌ای را که مدت‌ها وجود داشته، کنار گذاشته‌اند، اما هنوز آداب و رسوم زیادی وجود دارد که برای زندگی جدید مناسب نیست، مانند داستان زوج در این ترانه عاشقانه.

با این حال، آنچه شنوندگان را شگفت‌زده و علاقه‌مند می‌کند این است که در آن روستاهای دورافتاده، نسل جوانی وجود دارد که روز به روز در حال رشد است و دائماً چیزهای جدید را جذب می‌کند و به طور فعال چیزهای قدیمی را حفظ می‌کند تا به تدریج زندگی مادی و معنوی را بهبود بخشد.

شجاعت غلبه بر موانع و قوانین قدیمی برای رویای افقی روشن در عشق از طریق داستان زوج کو تو در این آهنگ عاشقانه، واقعاً شایسته تحسین ماست.

از نظر محتوای موجود در آهنگ، و از نظر موسیقی، آواز عاشقانه مردم کو تو واقعاً یک غذای معنوی بی‌نظیر است که قدرت پخش گسترده در بین بسیاری از شنوندگان را دارد.

علاوه بر این، صدای نی انبان، سازی که برای همراهی با ترانه‌های عاشقانه استفاده می‌شود، نیز در افزایش جذابیت و منحصر به فرد بودن موسیقی کو تو نقش دارد.

بنابراین، حفظ و ترویج ارزش‌های والای این هنر بسیار ضروری است.

بدین ترتیب، هم یک غذای معنوی غنی از گروه قومی کو تو را تثبیت و شکل می‌دهد و هم باغ موسیقی و هنر منطقه کوانگ را تکمیل و غنی می‌کند.

منبع: https://baodanang.vn/dieu-hat-giao-duyen-noi-reo-cao-3299256.html


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

پاییز ملایم هانوی از میان هر خیابان کوچکش می‌گذرد
باد سرد «خیابان‌ها را لمس می‌کند»، هانویی‌ها در آغاز فصل از یکدیگر دعوت می‌کنند تا به خانه‌هایشان سر بزنند
بنفش تام کوک - نقاشی جادویی در قلب نین بین
مزارع پلکانی فوق‌العاده زیبا در دره لوک هون

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

نگاهی به سفر ارتباط فرهنگی - جشنواره جهانی فرهنگ در هانوی ۲۰۲۵

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول