Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

رویای پرواز پسر پنگوئنی

(دن تری) - نگوین گیا لام با لحنی خوش‌بینانه هنگام صحبت در مورد وضعیت ناگوار قطع هر چهار دست و پایش گفت: «همه من را با لقب بامزه پنگوئن صدا می‌زنند، حیوان مورد علاقه بسیاری از مردم».

Báo Dân tríBáo Dân trí30/06/2025


رویای پرواز پسر

نگوین گیا لام، پسر «پنگوئن» با کمک داوطلبان و کارکنان محل برگزاری امتحانات فارغ‌التحصیلی دبیرستان به اتاق امتحانات رفت (عکس: هوین نگوین).

لقب «پنگوئن» از کودکی با جیا لام بوده است. برای دانش‌آموز کلاس دوازدهم در مدرسه راهنمایی و دبیرستان دین هونگ (ناحیه ۱۰، شهر هوشی مین)، این اسم بامزه‌ای است. او احساس خوشحالی می‌کند زیرا با حیوانی مقایسه می‌شود که مورد علاقه بسیاری از مردم است، تصویری خاص با زیبایی خاص خود.

از نظر لام، این یک تفاوت نیست، بلکه یک نشان منحصر به فرد است که او را به شیوه خودش خاص می‌کند.

رویای پرواز پسر

با بدنی سالم به دنیا آمد، اما سرنوشت ناگوار باعث شد نگوین گیا لام (متولد ۲۰۰۷) از بیماری مادرزادی قلب رنج ببرد. در سن ۲ سالگی، پس از یک عمل جراحی، عوارض جدی او را مجبور کرد که برای ادامه زندگی، هر چهار دست و پایش را قطع کند.

لام که از یک پسر بچه سالم به دنیا آمده بود، مجبور شد با زندگی کاملاً متفاوتی روبرو شود. با این حال، در اعماق روح جوانش، هنوز رویای بزرگ و سوزان زندگی مانند یک فرد عادی را در سر می‌پروراند.

و آن مرد جوان هر روز سعی می‌کند خودش را ثابت کند. امسال، نگوین گیا لام دانش‌آموز سال آخر است، در سن مناسبی درس می‌خواند و امتحان فارغ‌التحصیلی دبیرستان ۲۰۲۵ را با موفقیت پشت سر گذاشته است.

این یک نقطه عطف مهم است، نقطه عطفی در بلوغ، که برای لام انگیزه‌ای ایجاد می‌کند تا به سمت آینده حرکت کند، خودش را توسعه دهد و در زندگی مستقل باشد.

رویای پرواز پسر

لام که همیشه لبخند می‌زد، گفت که تمام دانش لازم را آماده کرده و تمام تلاشش را خواهد کرد تا این امتحان را به بهترین شکل ممکن پشت سر بگذارد و کسانی را که همیشه او را دوست داشته‌اند و به او اعتماد داشته‌اند، ناامید نکند.

لام گفت: «این چند روز گذشته، روی تمرین سوالات آزمون و مرور فرمول‌هایی که یاد گرفته‌ام تمرکز کرده‌ام. اغلب تا ساعت ۱ بامداد بیدار می‌مانم و سوالات آزمون را تمرین می‌کنم. امروز که امتحان می‌دهم، توصیف احساساتم سخت است.»

با وجود قطع هر چهار دست و پا، این دانش‌آموز پسر تأیید کرد که هنوز می‌تواند قلم را در دست بگیرد و تکالیفش را انجام دهد، هرچند می‌دانست سرعت نوشتنش به اندازه دوستانش نخواهد بود.

این دانشجوی پسر به اشتراک گذاشت: «نوشتن به تنهایی، به خصوص در ادبیات، به من کمک می‌کند تا ایده‌هایی را که می‌خواهم منتقل کنم، به وضوح بیان کنم. قبلاً سعی می‌کردم از معلمانم بخواهم آن را برایم بازنویسی کنند، اما کمی در بیان آن به گونه‌ای که آنها بتوانند بفهمند، مشکل دارم.»

با یادآوری روزهای اول پس از عمل جراحی، لام با مجموعه‌ای از مشکلات روبرو شد که اراده یک کودک و خانواده‌اش را محک می‌زد. از ساده‌ترین کارها مانند بهداشت شخصی یا درس خواندن، لام مجبور بود به تنهایی با پاهای ناقص خود تمرین کند.

او گفت که تا الان فقط برای لباس پوشیدن و راه رفتن به کمک برادرش نیاز دارد، در غیر این صورت، در فعالیت‌های روزانه‌اش فعال است. لام همچنین می‌تواند خودکار را در دست بگیرد و بنویسد، و با هر دو آرنج خود از کامپیوتر و تلفن به طور انعطاف‌پذیر استفاده کند.

رویای پرواز پسر

هر کسی که تا به حال لام را ملاقات کرده باشد، باید تصور عمیقی از مرد جوانی با عزم و خوش‌بینی فوق‌العاده داشته باشد. گیا لام گفت که هرگز احساس تبعیض نکرده است. برعکس، او همیشه از همه عشق و هماهنگی دریافت کرده است.

لام به طور محرمانه گفت: «همه من را به عنوان کسی که به کمک نیاز دارد می‌بینند و به من اولویت می‌دهند. هر کاری که نتوانم انجام دهم، آنها به آرامی و بدون اجبار یا دشوار کردن کارها برای من انجام می‌دهند.»

دوستانم با من مثل یک دوست معمولی رفتار می‌کردند، بدون هیچ تفاوتی. معلم‌ها همیشه با ملایمت از من می‌پرسیدند و به من اهمیت می‌دادند. حتی وقتی با نگاه‌های عجیب غریبه‌ها مواجه می‌شدم، زیاد فکر نمی‌کردم، چون به خودم می‌گفتم که همیشه مورد استقبال قرار می‌گیرم.

لام این را یک اتفاق خوش‌شانسی می‌داند و معتقد است که می‌تواند کارهایی را انجام دهد که افراد عادی می‌توانند انجام دهند. این احساسات انگیزه بزرگی برای لام می‌شود تا به خود متکی باشد و توانایی‌های خود را توسعه دهد.

گیا لام عزم خود را اینگونه ابراز کرد: «من درک می‌کنم که برای اثبات خودم به عنوان یک فرد کاملاً عادی، باید سه برابر، حتی ده برابر سخت‌تر از دیگران تلاش کنم.» برای این دانشجوی پسر، زندگی باید همیشه مثبت باشد تا همه چیز معنادار شود.

رویای پرواز پسر

معلم فام تی آنه تویِن، معلم کلاس‌های گیا لام، اظهار داشت که این دانش‌آموز پسر بسیار فعال، سخت‌کوش و مورد علاقه دوستانش بود. او گفت که لام اجازه ویژه برای فارغ‌التحصیلی از دبیرستان داشت، اما با این حال در امتحان شرکت کرد تا نمره لازم برای ورود به دانشگاه را کسب کند.

خانم توین به اشتراک گذاشت: «او همیشه شاد و خوش‌بین است و در درس‌هایش سخت تلاش می‌کند. لام دانش‌آموز خوبی است و هرگز نیازی به یادآوری معلمان ندارد.»

رویای پرواز پسر

خانم نگوین تی مان، مادر جیا لام، درباره سفر دشوار اما در عین حال شادی‌آور پسرش که در سن ۴-۵ سالگی شروع به یادگیری نوشتن کرد، صحبت کرد.

در ابتدا، او در خانه به فرزندانش آموزش می‌داد و با صبر و حوصله هر کلمه را آموزش می‌داد، اما بدون هیچ تخصصی، این روش مؤثر نبود. سپس، به لطف یک معرفی، لام را به روستای هوآ بین ، بیمارستان تو دو، بردند، جایی که معلمی متخصص در آموزش کودکان معلول بود. خانم مان هر روز با اصرار برادران دوقلو، گیا لام و گیا هونگ، را به کلاس می‌برد، بیرون منتظر می‌ماند و تمام کارها را نادیده می‌گرفت تا از فرزندانش مراقبت کند.

نویسندگی گیا لام به لطف آگاهی و تلاش‌های خارق‌العاده‌اش به سرعت پیشرفت کرد. خانم مان با افتخار گفت: «گیا لام آگاه است، او سریع می‌نویسد، فقط قلم را به دست او بدهید و بنویسید.»

رویای پرواز پسر

جیا لام در کلاس سوادآموزی در روستای هوا بین، بیمارستان تو دو (عکس: خانواده ارائه شده است).

گیا لام همچنین با احساسات به یاد آورد که در آن زمان، او فقط با فکر نوشتن قلم به دست می‌گرفت تا اینکه آن را درست انجام داد. او همیشه مطمئن بود که می‌تواند این کار را انجام دهد، بنابراین وقتی موفق می‌شد، آن را به عنوان یک امر مسلم پذیرفت.

با این حال، مسیر پیدا کردن مدرسه برای گیا لام در سطح ابتدایی بسیار دشوار بود. در آن زمان، بسیاری از مدارس به دلیل معلولیت او از پذیرش او خودداری می‌کردند.

خانم مان گفت که به درهای زیادی زده اما فقط سر تکان داده است. خوشبختانه، به لطف کمک معلم روستای هوا بین و حمایت مدیر مدرسه ابتدایی فان ون تری (ناحیه ۱، شهر هوشی مین)، لام و هونگ برای تحصیل پذیرفته شدند.

مادر به طور محرمانه گفت: «وقتی برای درخواست پذیرش آمدم، کلاس‌ها لیست‌هایشان را بسته بودند و پر شده بودند. مدیر مدرسه از وضعیت ما متاسف شد، بنابراین مدتی فکر کرد و سپس تصمیم گرفت صندلی‌های بیشتری برای ما دو نفر ترتیب دهد و دری به سوی دانش برای لام باز کند. من از این بابت بسیار سپاسگزارم.»

به طور خاص، برادر دوقلویش نگوین گیا هونگ نزدیکترین همراه لام است. هونگ هر روز از برادرش مراقبت می‌کند و او را به مدرسه می‌برد، حتی با اینکه آنها در مکان‌های مختلفی درس می‌خوانند.

از صبح زود، هونگ برای برادر کوچکترش غذا و مسواک آماده می‌کرد، او را به مدرسه می‌رساند، سپس با عجله برمی‌گشت تا از خودش مراقبت کند. بعد از ظهر، برادر بزرگتر تمام تفریحاتش با دوستانش را کنار می‌گذاشت تا زودتر به خانه بیاید و برادر کوچکترش را ببرد. این عشق برادرانه و نزدیک، تکیه‌گاه محکمی برای لام است.

گیا لام با احساسی خاص گفت: «من تو را به عنوان یک دوست می‌بینم، کسی که می‌تواند با من شریک شود، کاملاً به من کمک کند، کسی که می‌توانم بدون هیچ تردیدی از او کمک بخواهم.»

هر روز پشت موتورسیکلتش نشستن تا به مدرسه برود، اغلب برای هم داستان‌های خنده‌دار تعریف می‌کردند یا برای خوردن و آشامیدن به رستوران‌ها سر می‌زدند... لحظات خاطره‌انگیزی برای لام بودند.

برادر دوقلو همچنین مراقبت از خواهر یا برادر کوچکترش را امری بدیهی می‌داند، نه یک بار سنگین. هونگ می‌داند که باید به جای والدینش از خواهر یا برادر کوچکترش مراقبت کند و سختی‌ها را با آنها تقسیم کند.

رویای پرواز پسر

رویای پرواز پسر

گیا هونگ غرق در افکارش بود، چشمانش دور بود، انگار به گذشته نگاه می‌کرد: «روزی که لام مجبور به عمل جراحی شد و از بیمارستان مرخص شد، تغییر بزرگی اتفاق افتاد که باعث گیجی من شد. من از پدر و مادرم می‌پرسیدم چه اتفاقی افتاده، چرا لام متفاوت است، اما بزرگسالان مدام از این سوال طفره می‌رفتند.»

هونگ که عاشق پدر و مادر و خواهر و برادر کوچکترش بود، تصمیم گرفت برای پس‌انداز پول، به تحصیل در رشته آموزش مداوم بپردازد، هرچند این کار برنامه‌اش را بسیار شلوغ می‌کرد، چون مجبور بود هم درس بخواند و هم خواهر و برادر کوچکترش را بردارد و بیاورد.

هونگ با بلوغی تحسین‌برانگیز گفت: «والدین من مجبورند برای فروش اجناس سخت کار کنند، از ساعت ۱۲ شب قبل تا ۴-۵ صبح روز بعد مشغولند. بنابراین، من باید به والدینم کمک کنم تا کار را کاهش دهند، همچنین برای جبران فقدان گیا لام.»

رویای پرواز پسر

هونگ امیدوار است برادر کوچکترش بتواند به طور کامل درس بخواند و شغل ثابتی داشته باشد، بدون اینکه مجبور باشد زیاد سفر کند.

بیماری گیا لام اقتصاد را تا حدودی دشوار کرده است. این خانواده ۵ نفره خانه کوچکی را در کوچه‌ای در خیابان تو هین تان (منطقه ۱۰، شهر هوشی مین) برای فروش مواد غذایی اجاره کرده‌اند. طبقه همکف برای کسب و کار و طبقه بالا یک اتاق زیر شیروانی کوچک برای زندگی است. زندگی پر از سختی، جایی که والدین لام باید سخت کار کنند تا پول دربیاورند و سه فرزندشان را برای تحصیل بزرگ کنند.

با این حال، آنها همیشه این آرزو را در سر می‌پرورانند که «مهم نیست زندگی برای والدین چقدر سخت باشد، فرزندانشان باید به مدرسه بروند».

خانم مان گفت که خانواده‌اش به جاهای زیادی نقل مکان کرده‌اند تا جایی پیدا کنند که هم برای زندگی و هم برای کسب و کار مناسب باشد و یک اتاق زیر شیروانی هم برای حمایت از فرزندشان داشته باشد. آنها به هر قیمتی، بهترین شرایط ممکن را برای راحتی لام فراهم می‌کنند.

جیا لام با درک این حس، گفت که والدینش مهمترین افراد زندگی او هستند. پدرش عشق خود را از طریق اعمال نشان می‌دهد، اگرچه به ندرت کلمات را به زبان می‌آورد. در مورد مادرش، او همیشه سخت کار می‌کند، پول در می‌آورد و بی‌قید و شرط برای فرزندانش فداکاری می‌کند.

لام با قدردانی عمیقی گفت: «بارها، ساعت ۵ صبح هنوز مادرم را در حال تمیزکاری می‌دیدم، خیلی متاسف می‌شدم. می‌دانم پدر و مادرم خیلی سخت‌کوش هستند. با این حال، مادرم همیشه از من مراقبت می‌کند، همیشه بدون قید و شرط مرا در اولویت قرار می‌دهد. او همیشه مرا تشویق می‌کند کاری را که دوست دارم انجام دهم، پیشرفت کنم، زندگی کنم، او همیشه در کنار من خواهد بود.»

پسر «پنگوئن» فداکاری و مراقبت والدین و خواهر و برادرهایش را به عنوان انگیزه‌ای برای زندگی و پیشرفت خود در نظر می‌گیرد.

رویای پرواز پسر

جیا لام رویای دانشجوی طراحی گرافیک شدن را در سر می‌پروراند. او احساس می‌کند که این رشته برای او مناسب است زیرا عاشق خلاقیت و کار غیر تکراری است و «سلیقه زیبایی‌شناسی» خاص خود را دارد و «از افراد عادی بهتر» است.

لام از کودکی با کامپیوتر و فناوری آشنا بوده و این به او کمک کرده تا در مورد تخصص‌های اولیه بیشتر بیاموزد. او احساس می‌کند که خلاق‌تر و درون‌گراتر است و استفاده از آرنج‌هایش برای کار با کامپیوتر برایش آشنا شده است.

برای گیا لام، هدف آینده این است که اول به ثبات برسد، سپس پیشرفت کند. امیدوارم در آینده بتوانم رئیس خودم باشم و درآمد خوبی داشته باشم تا بدون وابستگی به دیگران، زندگی‌ام را اداره کنم.

گیا لام با خودش گفت: «والدین تا حدی برای این هستند که من زندگی کنم، تا حدی هم برای این هستند که بعداً قدردانی‌ام را نشان دهم.»

دانشجویی با دو دست و دو پا قطع شده در شهر هوشی مین، مسیر دانشگاه خود را "ترسیم" می‌کند (ویدئو: کائو باخ).

اگرچه کسب و کار در آن کوچه کوچک دشوار بود و خانواده ۳ فرزند داشت که باید به مدرسه می‌رفتند، آقا و خانم مان مصمم بودند به هر قیمتی شرایطی را فراهم کنند که گیا لام بتواند به مدرسه برود.

با این حال، خانم مان نمی‌تواند نگران آینده پسرش نباشد، به خصوص وقتی که قرار است وارد دانشگاه شود. او نگران این است که چه کسی لام را وقتی پدر و مادرش پیر می‌شوند همراهی خواهد کرد، زیرا برادرش گیا هونگ نیز باید زندگی خودش را داشته باشد.

چیزی که او را بیش از همه نگران می‌کند این است که لام بزرگ شده، در حالی که والدینش پیرتر و ضعیف‌تر می‌شوند. آنها امیدوارند لام شغلی داشته باشد تا بتواند در آینده مستقل باشد و به کسی وابسته نباشد.

رویای پرواز پسر

در کنار نگرانی از بردن گیا لام به دانشگاه، هزینه تحصیل این دو برادر نیز برایشان دردسرساز شده بود.

خانم مان توضیح داد: «وقتی لام در دبیرستان بود، شهریه‌اش معاف بود، اما خانواده‌اش فکر می‌کردند که هزینه خیلی زیاد نیست، چند صد هزار دلار در ماه، در حد توانشان، بنابراین بدون درخواست، هزینه او را پرداخت می‌کردند. اما رفتن به دانشگاه داستان بسیار متفاوتی است.»

از این به بعد، گیا هونگ می‌تواند مدرسه‌اش را خودش انتخاب کند، بنابراین او دوباره مسئولیت بردن گیا لام به مدرسه را بر عهده خواهد گرفت، بنابراین بار مالی بر دوش شوهر خواهد افتاد.

صدای مادر موقع صحبت درباره آینده فرزندانش پایین آمد: «می‌دانم که اگر هر دو با هم به دانشگاه بروند، مطمئناً فشار مالی زیادی به خانواده وارد می‌شود.»

رویای پرواز پسر

او گفت جیا لام واقعاً می‌خواست به دانشگاه برود، اما می‌ترسید که والدینش نتوانند از پس هزینه‌های آن برآیند. یک روز قبل از امتحان فارغ‌التحصیلی دبیرستان، لام از مادرش پرسید: «مامان، رفتن به دانشگاه برای من خیلی هزینه دارد و تحصیل جیا هونگ هم خیلی هزینه دارد. آیا می‌توانی از پس هزینه‌هایش بربیایی؟ می‌ترسم مجبور شوی پول قرض بگیری.»

با شنیدن این حرف فرزندش، قلب مادر به درد آمد.

نگوین تی مان گفت: «اما بعد، به فرزندم اطمینان دادم: «فقط به درس خواندن ادامه بده، هر جا که بروی، من راهش را پیدا می‌کنم.»

در سخت‌ترین لحظات، خوش‌بینی همیشه اصل راهنمای گیا لام است و به اعضای خانواده الهام می‌بخشد. او به نقاط ضعف خود نگاه نمی‌کند، بلکه مستقیم به جلو نگاه می‌کند و زندگی را به طور کامل زندگی می‌کند: لام گفت: «فقط زندگی کن، به نقاط ضعف خود نگاه نکن، فقط مستقیم به جلو نگاه کن، اجتماعی باش و همه با تو اجتماعی خواهند بود، تفاوتی ایجاد نکن، در حد ظرفیت خود زندگی کن.»

برای لام، خوش‌بینی نه تنها برای امتحانات مهم است، بلکه هسته اصلی زندگی نیز هست.

دانشجوی پسر گفت: «اگر خوب زندگی نکنم، همه چیز برایم بی‌فایده است.»

رویای پرواز پسر

نگوین گیا لام نوشت: «من نگوین گیا لام هستم که به پنگوئن مصمم نیز معروف هستم. امیدوارم افرادی که در شرایط مشابه من هستند، همیشه زندگی کنند و به جلو نگاه کنند و از نقاط ضعف یا تفاوت‌های این زندگی دلسرد نشوند.»

منبع: https://dantri.com.vn/giao-duc/giac-mo-bay-cua-cau-be-chim-canh-cut-20250629003009883.htm


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

امروز صبح، شهر ساحلی کوی نون در مه «رویایی» است
زیبایی مسحورکننده سا پا در فصل «شکار ابرها»
هر رودخانه - یک سفر
شهر هوشی مین در فرصت‌های جدید، سرمایه‌گذاری شرکت‌های FDI را جذب می‌کند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

فلات سنگی دونگ وان - یک «موزه زمین‌شناسی زنده» نادر در جهان

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول