Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

خاطرات اواسط پاییز

(DN) - یک جشنواره نیمه پاییز دیگر از راه رسیده است که خاطرات بی‌شماری از دوران کودکی را در قلب همه بیدار می‌کند. برای من، کودکی که در حومه فقیر شمال متولد و بزرگ شده‌ام، این نیز از این قاعده مستثنی نیست. دوران کودکی من با سال‌های سختی و محرومیت فراوان، اما پر از خنده و شادی ساده همراه بود.

Báo Đồng NaiBáo Đồng Nai06/10/2025

آن زمان در روستاها، برای ما نسل‌های هشتم و نهم، جشن نیمه پاییز خیلی با الان فرق داشت. آن زمان، به اندازه الان اسباب‌بازی‌های مدرن وجود نداشت، خبری از چراغ‌های چشمک‌زن باتری‌دار نبود، و مطمئناً سینی‌های پر از آب‌نبات، میوه و... نبود.

هر سال، از پایان هفتمین ماه قمری، تمام محله ما، از سالمندان گرفته تا کودکان، شروع به آماده شدن برای جشنواره نیمه پاییز می‌کردند، از جمله برپایی اردوی نیمه پاییز و آماده‌سازی اجرا برای مسابقه در روز ماه کامل هشتم ماه قمری. در آن زمان، ما، کودکان ۱۰ تا ۱۵ ساله، اغلب در حیاط خانه فرهنگ روستا جمع می‌شدیم تا آیین تیمی را تمرین کنیم.

در آن زمان، کلاس‌های اضافی وجود نداشت، بنابراین آموزش برای آماده شدن برای سفر اردویی جشنواره اواسط پاییز در اولویت اصلی قرار داشت. ما تمام آداب و رسوم تیم را تمرین می‌کردیم. در روزهای اول، پاها و بازوهای ما حتی با هم هماهنگ نبودند، برخی پای چپ، برخی پای راست و برخی هم هر دو دست و پا را داشتند. اما تنها پس از چند جلسه تمرین، صفوف به تدریج مرتب و منظم شدند. ما همچنین آن را شادی، افتخار و وظیفه خود می‌دانستیم.

سپس، در روز اردو، از صبح زود، ما بچه‌ها در خانه فرهنگی روستا جمع شدیم. همه مشتاق و مشغول کمک به بزرگسالان در کشیدن بوم نقاشی، تا کردن دسته‌های گل‌های کاغذی رنگارنگ و چسباندن روبان‌های قرمز و سبز روشن به دروازه اردوگاه بودند. به محض اینکه چارچوب اردوگاه برپا شد، همه مانند دسته‌ای از زنبورها به داخل هجوم آوردند و هر کدام برای یافتن "قلمرو"ی خود می‌جنگیدند. این واقعاً غذای معنوی فوق‌العاده‌ای برای دوران کودکی ما بود.

یادم می‌آید، آن زمان، ما نمی‌توانستیم فانوس‌های ستاره‌ای درخشان بخریم، بنابراین بچه‌های محله ما دور هم جمع می‌شدند تا با استفاده از نوارهای بامبو، چسب و کاغذ رنگی، فانوس‌های اواسط پاییزی خودشان را بسازند. این همچنین فرصتی برای ما بود تا صنعتگر شویم و محصولات خودمان را خلق کنیم. جلسات ساخت فانوس اغلب بسیار سرگرم‌کننده بود. ما به هر کودک وظیفه‌ای محول می‌کردیم: یکی بامبو را می‌شکافت و نوارها را تراش می‌داد، یکی کاغذ رنگی را برای چسباندن آماده می‌کرد و آن یکی که مهارت بیشتری داشت، مسئول مونتاژ فانوس‌ها و تزئین آنها می‌شد.

هر سال، فانوس‌های ستاره‌ای که می‌سازیم هیچ‌وقت بی‌نقص نیستند. گوشه‌های تیزشان تاب برمی‌دارد، چسبشان پخش می‌شود، کاغذشان ناهموار است. اما برای ما، آنها هنوز هم زیباترین محصولات هستند. با اینکه تغییر شکل داده‌اند، هنوز هم معنادار هستند و وقتی با شمع روشن می‌شوند، فانوس‌ها ناگهان در شب جشنواره ماه کامل، درخشان و برق می‌زنند.

در طول جشنواره نیمه پاییز در زادگاه من، میوه‌ای فوق‌العاده خوشمزه به نام سیب ستاره‌ای وجود دارد. یادم می‌آید وقتی خیلی کوچک بودم، مادربزرگم به من و خواهرانم یاد داد که با نخ‌های قرمز سبدهای سیب ستاره‌ای زیبایی ببافیم. از سیب‌های ستاره‌ای بزرگ برای بافتن سبدهای بزرگ و از سیب‌های ستاره‌ای کوچک برای ساخت سبدهای کوچک استفاده می‌شد. سبدهای سیب ستاره‌ای چشم‌های الماس‌شکلی مانند چشم‌های تور داشتند. بعد از بافتن، سیب‌های ستاره‌ای را داخل سبد قرار دهید. سبد سیب ستاره‌ای را در دست خود بگیرید و آن را در محله حمل کنید. گاهی اوقات، آن را به بینی خود نزدیک کنید، آن را به پوست صاف میوه فشار دهید، عطر شیرین آن را استنشاق کنید و با اشتیاق از آن لذت ببرید. شب‌ها، سبد سیب ستاره‌ای را با دقت روی تاج تخت یا جلوی پنجره آویزان کنید تا عطر آن در سراسر خانه پخش شود. بعد از بازی با سیب ستاره‌ای تا زمانی که میوه با تخم بلدرچین خال‌خالی شود، آن را با دست خود ورز دهید تا نرم شود و سپس آن را بخورید. گوشت آن زرد، نرم و شیرین مانند عسل است و در نهایت، طعم گس خاصی دارد - طعمی که هنوز نمی‌توانم فراموش کنم.

در آن زمان، مادیات کمیاب بود، بنابراین هر هدیه‌ای، به خصوص کیک ماه، به حسرت و انتظار هر کودکی تبدیل می‌شد. در روز ماه کامل هشتمین ماه قمری، من و دوستانم برای دریافت کیک ماه به خانه فرهنگی روستا می‌رفتیم.

هدایای جشن نیمه پاییز در آن روزها معمولاً یک جفت کیک ماه، کیک برنجی چسبناک و مقداری شیرینی بود. در آن زمان، انواع کیک‌ها به اندازه الان غنی نبودند، کیک‌های ماه فقط یک نوع مواد ترکیبی داشتند. کیک‌های برنجی چسبناک عطر شیرینی از برنج چسبناک و یک ماده شیرین از لوبیا داشتند که خوردن یک لقمه از آن حس ماندگاری در دهان باقی می‌گذاشت. پس از دریافت هدایا، هیچ‌کدام از ما جرات نمی‌کردیم فوراً آنها را بخوریم. مجبور بودیم تا مهمانی زیر نور ماه صبر کنیم، زمانی که مادرمان کیک را به قطعات کوچک برش می‌داد و به هر یک از ما بخشی از آن را می‌داد تا لذت ببریم.

بعد از اینکه جشن را با خانواده‌هایمان تمام کردیم، ما بچه‌ها به خیابان دویدیم تا فانوس‌ها را زیر نور ماه حمل کنیم. هر بچه فانوسی را که خودش ساخته بود در دست داشت، بعضی‌ها طبل می‌زدند، بعضی‌ها با شیرها می‌رقصیدند، بعضی‌ها شعرهای کودکانه می‌خواندند... به همین سادگی، تمام گروه تا پاسی از شب در محله گشتند و بعد به خانه برگشتند.

ماه کامل، آن شب‌های مهتابی، دوران کودکی معصومانه‌ای بود. آن خاطرات ساده و واقعی که بخشی از کودکی نسل ما را تشکیل می‌دادند. حالا، آن چیزها فقط در خاطره‌ها مانده‌اند و جای خود را به فصل‌های مدرن‌ترِ اواسط پاییز داده‌اند.

مای دوین (مرکز خدمات عمومی کمون دونگ فو)

منبع: https://baodongnai.com.vn/van-hoa/202510/ky-uc-trung-thu-a1d1526/


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

مناطق سیل‌زده در لانگ سون از داخل هلیکوپتر دیده می‌شوند
تصویر ابرهای تیره‌ای که «در شرف فروپاشی» در هانوی هستند
باران سیل‌آسا بارید، خیابان‌ها به رودخانه تبدیل شدند، مردم هانوی قایق‌ها را به خیابان‌ها آوردند
بازسازی جشنواره نیمه پاییز سلسله لی در ارگ امپراتوری تانگ لانگ

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول