Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

له نو تام - سرزمین شادی

حتماً ده سال گذشته است، چنین زمان انتظاری برای خلق آثار ادبی خیلی طولانی است. اما شاعر له نو تام به این امید که زیبایی خاص خود را داشته باشد، بی‌سروصدا بذرها را کاشت و سپس جوانه‌های شاعرانه در صفحات شعر شکوفا شدند. خیلی منتظر ماندم، وقتی کلمات «فصل منتظر سن نمی‌ماند» را دیدم، واقعاً ارزشش را داشت که هم خوانندگان و هم شاعران، وقتی تمام عمر شعر را بر دوش می‌کشند، آن را به دوش بکشند.

Báo Quảng TrịBáo Quảng Trị29/06/2025

از «توک» - مجموعه‌ای از اشعار که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد، خوانندگان با رنج و شادی شاعر در هر کلمه، هر صفحه از شعر، عجین شده‌اند. «بکر بودن ادبی» لو نهو تام به «توک» اجازه داده است تا قلب‌های عاشقان شعر را برای مدت طولانی پرورش دهد. سپس، با «سایه خاموش در پایان روز» - مجموعه‌ای از مقالات و یادداشت‌های منتشر شده در سال ۲۰۱۵، خوانندگان با لو نهو تام مواجه می‌شوند که دیگر در عرصه شعر پرسه نمی‌زند، بلکه با صداهای قلب، جملاتی پر از افکار، گاهی غمگین، گاهی گمشده در شلوغی زندگی، خودخواه و تنها در دنیایی شلوغ روبرو می‌شود.

له نو تام - سرزمین شادی

غایب و سپس بازگشت پس از 10 سال با «فصلی که منتظر پیری نیست»، که من آن را «سرزمین شادی» می‌نامم. زیرا اگرچه به اندازه کافی پیر نشده، هنوز به پایان راه زندگی، شعر نرسیده است، اما وقتی شاعر آن را به اندازه کافی بیابد، می‌تواند شادی را در ابیات نیز خلاصه کند. یا به عبارت صحیح‌تر، لو نهو تام می‌داند که چگونه شادی سرزمین و مردم یک سرزمین بیگانه را در شعر جذب کند و از آنجا «فرش شادی» را بر زبان شعر ویتنامی بگستراند:

«هیچ کجای زمین»

بوتان، سرزمین شادی‌های پنهان

سرزمین وحشی، عشق ناب

جایی که طبیعت با انسان‌ها زندگی می‌کند"

(سرزمین شادی)

گاهی اوقات، آن خوشبختی عشق است: «شنیدن صدای فلوت پی؛ فراخواندن یکدیگر به گرما؛ درِ روح باز است؛ بازگشت به خاستگاه سرزمین پدری»

«آن که در ذهن کودک معبد، دور از خانه، سرود خواند»

هر باران به موقع نیامده است

چه کسی شب مهتابی را شهر شلوغ می‌نامد؟

شهر خالی، ماه معطر پی، زادگاه من

نوستالژی باد کوهستان

نوستالژی برای برداشت محصول

نوستالژی پابرهنه قدم زدن در میان علفزارهای وحشی

روی پیشانی مبهمِ جشن

عشق به روستای چوا، روستایی در دل روستا

فصل فلوت پی، دختر کنار جویبار منتظر اوست

بدان که برنمی گردی

فصل بعد برنمی‌گردم

در میانه‌ی کوه، دو دست، خلأ را چنگ زده‌اند

«آن را وارونه کن، هر جا که بچرخانی، گرمای قدیمی را لمس می‌کند.»

(نسخه معبد فصل فلوت پی)

خوشبختی در «فصل‌هایی که منتظر سن نیستند» اثر لو نهو تام، عشق به دریا، میهن و کشور است، بنابراین وقتی به شعر می‌رسد، هم عمق تاریخ و هم طعم و مزه‌ی پس از مرگ را ایجاد می‌کند، زمانی که شاعر شعر «روزی روزگاری که پدران و پدربزرگ‌های ما» را خلق کرد:

«به صدای طوفان گوش کن و دلتنگ اجدادت باش»

سال‌ها پیش، من برای محافظت از خشکی در وسط دریا رفتم

برو تا جزیره را در وسط اقیانوس نگه داری

روز و شب، شناور بر قایقی از بامبو

باران و باد هر روز

امواج را به عنوان دوست بپذیرید

شب را همچون پرده‌ای در نظر بگیر

هوانگ سا، ترونگ سا یک بار

...

درخت افرا شکوفه درخت افرا

باد ویتنامی به سرزمین ویتنام می‌وزد

دریای ویتنام به سمت سرزمین ویتنام جریان دارد

جزیره میهن در ذهن نفوذ می‌کند

روزهای قدیم داستان‌های امروز را روایت می‌کنند

امروز را برای همیشه نگه دار"

خوشبختی همچنین از زمانی می‌آید که مادرم به من اجازه داد انسان باشم، چیزهای ساده زندگی، روستا، گاهی حتی فقر را ببینم، اما آن چیزها، مانع نیستند بلکه کاتالیزوری برای رشد و بلوغ افراد هستند (ژوئنِ سن من). گاهی اوقات حتی کمی شکننده است، در دنیای شعر وقتی شاعر ابرها را به اشتراک می‌گذارد، باد را به اشتراک می‌گذارد، آنگاه عشق به عطر گلی جاودانه تبدیل می‌شود که به شعر راه می‌یابد (چهار فصل خه سان). همچنین زمان‌هایی از انتظار دردناک وجود دارد: "همان سالی که رفتی، قول دادی

ماه مارس، گل‌های باوهینیا شکوفه می‌دهند و من برمی‌گردم

سال‌ها طولانی و عطر سرد است.

«گل‌های سفید بوهینیا در جنگل، مسیری که در آن قدم می‌زنم سفید»

(گل‌های سفید باوهینیا در ماه مارس)

خوب

«پس دیگه برنمیگردی؟»

برگ‌های افرا زرد شده‌اند

چند زوج عاشق هستند؟

من به تنهایی از کوه بالا می‌روم تا ماه خالی را بگیرم.

(فصل تغییر برگ‌ها)

«تمام فصل به دنبال آفتاب هستم»

رودخانه نازک است

تو هم دوری.

ابرهای سفید در سراسر مزارع

(فصل منتظر سن نمی‌ماند)

ناگهان قلبم سنگین می‌شود: «رویاهای دور را جمع می‌کنم؛ بعداً، می‌نشینم و سرنوشتم را گره می‌گشایم... موهای سفید را جمع می‌کنم، جوانی‌ام را به یاد می‌آورم؛ رفاه و زوال، زندگی‌های شکننده‌ی انسانی هستند» (گوم)، با قلبی پر از دلتنگی: «برگردیم و زیر درخت پیر بنشینیم؛ بگذاریم این خلأ وسیع مرا غمگین کند؛ برگردیم و در سرزمین مادری‌ام بنشینیم؛ بعد از این همه سال، هنوز دلم برای گوشه‌ی خانه تنگ شده است؛ برگردیم و خودم را پیدا کنیم؛ جاده‌ی طولانی، سینه‌ام را خالی می‌گذارد تا سکوت کنم؛ بیایید از هفت فراز و سه فرود عبور کنیم؛ مهم نیست چقدر ناپایدار، من هنوز به دنبال فراموشی هستم» (ایست)...

«فصل منتظر سن نمی‌ماند» با نزدیک به ۱۵۰ صفحه شعر و ۷۹ شعر، خوانندگان را به احساسات شاعرانه بسیاری می‌رساند. وقتی به عشق، میهن، کشور و مردم فکر می‌کنیم، درنگ می‌کنیم. و حتی در بحبوحه درد، «فصل منتظر سن نمی‌ماند» صرفاً یک درد فردی نیست. لو نهو تام کسی است که به دنبال نور می‌گردد، عشق را جمع می‌کند، رنگ‌ها و عطرها را در خود جمع می‌کند تا سپس کلمات فصل شادی، مردم را بسیار زیبا برجسته کند. به همین دلیل، شاعران یا هر کسی در این زندگی، فقط باید زندگی کند و از عشق پر شود تا سرشار از شادی باشد.

هوانگ های لام

منبع: https://baoquangtri.vn/le-nhu-tam--dat-nuoc-cua-nhung-hanh-phuc-194663.htm


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

شهر هوشی مین در فرصت‌های جدید، سرمایه‌گذاری شرکت‌های FDI را جذب می‌کند
سیل تاریخی در هوی آن، از دید یک هواپیمای نظامی وزارت دفاع ملی
«سیل بزرگ» رودخانه تو بن، از سیل تاریخی سال ۱۹۶۴، ۰.۱۴ متر بیشتر بود.
فلات سنگی دونگ وان - یک «موزه زمین‌شناسی زنده» نادر در جهان

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

«خلیج ها لونگ را از روی خشکی تحسین کنید» به تازگی وارد فهرست محبوب‌ترین مقاصد گردشگری جهان شده است.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول