Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

پزشک نظامی و آهنگ غم‌انگیز در میان دود و آتش دین بین فو

Việt NamViệt Nam16/04/2024

سرباز دین بین، وو ترونگ توان، گروه ۳، بخش تانگ نات (شهر هوابین )، هنوز خاطرات دست‌نخورده‌ای از شرکت در نبرد دین بین فو در ۷۰ سال پیش دارد.

در خانه‌ای ساده در گوشه‌ای از خیابان کوچک بخش تونگ نات، با او ملاقات و گپ زدم. او گفت: من در خیابان هانگ باک، منطقه هوان کیم ( هانوی ) متولد و بزرگ شدم. در سال ۱۹۴۶، رئیس جمهور هوشی مین فراخوانی برای مقاومت ملی صادر کرد. در ۱۴ سالگی، از خانه فرار کردم تا به ارتش بپیوندم و به مقاومت علیه استعمارگران فرانسوی برای محافظت از پایتخت بپیوندم. به دستور مافوق‌ها، من به تشکیل هنگ ۵۲، که بعداً هنگ تای تین نامیده شد، مأمور شدم و از آنها جدا شدم تا در مناطق اشغالی دشمن در هوابین و استان‌های شمال غربی بجنگم و فعالیت کنم. پس از شرکت در فعالیت‌ها و جنگیدن با سربازان هنگ تای تین، برای تحصیل در رشته پزشکی نظامی اعزام شدم. در سال ۱۹۵۳، دشمن با چتر نجات وارد شد و پایگاه محکمی در دین بین فو ساخت. در آن زمان، مافوق‌ها منابع انسانی و مادی را برای ایجاد تیمی برای پذیرش و ارائه درمان جراحی خط مقدم برای سربازانی که در جریان نبرد دین بین فو زخمی شده بودند، متمرکز کردند. اگرچه فقط ۲۱ سال داشتم، اما به دلیل اینکه در دوران جنگ در هنگ تای تین آموزش پزشکی نظامی دیده بودم، به عنوان رئیس ایستگاه درمان سربازان زخمی در مونگ فانگ منصوب شدم...

اگرچه این وظیفه دشوار بود، اما وو ترونگ توان، رئیس ایستگاه و کارکنان ایستگاه، به عنوان سربازی که در چالش‌ها و تجربیات جنگی آبدیده شده بود، همیشه وظیفه دریافت، طبقه‌بندی و درمان سربازان زخمی که از جبهه بازگردانده می‌شدند را به پایان می‌رساندند. در شرایط بسیار دشوار و محروم، پس از هر نبرد، صدها سرباز زخمی از جبهه به ایستگاه بازگردانده می‌شدند. با اراده و روحیه سربازانی که در خطوط مقدم می‌جنگیدند، پزشک وو ترونگ توان و همکارانش در واحد، درمان، طبقه‌بندی، سازماندهی و مراقبت‌های اضطراری را برای سربازان به شدت مجروح درست در ایستگاه دریافت، طبقه‌بندی و ارائه می‌کردند.

با روایت داستان‌هایی از دوران آتشین میدان نبرد دین بین فو، صدای جانباز گم شده و خفه شده به نظر می‌رسید، وقتی درد، فقدان و فداکاری‌هایی را که رفقایش مجبور به تحمل آن بودند به یاد می‌آورد. این چهره شجاع سرباز جوان با درد طاقت‌فرسایی بود که مجبور شد پایش را به دلیل کمبود دارو در میدان نبرد "قطع" کند؛ زمزمه‌های مادرش در کابوس‌هایش به دلیل درد ناشی از جراحات در سراسر بدن سربازان جوان... اما چیزی که او را نگران می‌کرد، احتمالاً سرباز جوان، تنها هجده یا بیست سال سن، بود که به ایستگاه درمانی زیر سایبان جنگلی وسیع مونگ فانگ آورده شده بود، کسی که او و پزشکان ایستگاه هنوز نامش را نمی‌دانستند، فقط می‌دانستند که او یک سرباز شجاع در میدان نبرد است. او در جریان نبردی در پایگاه هیم لام از ناحیه سر به شدت مجروح شد.

او گفت: این سرباز شجاع پس از بستری شدن و درمان در ایستگاه، به مدت ۳ روز متوالی در کما بود. در روز چهارم، او ناگهان از خواب بیدار شد، ما بسیار خوشحال بودیم. او با ما تماس گرفت و آرزو داشت به آهنگ "روستای من" از نوازنده ون کائو گوش دهد. اگرچه او آن را خیلی خوب نمی‌دانست و می‌دانست که نمی‌تواند خوب بخواند، پزشک وو ترونگ توان و کارکنان ایستگاه با صدای بلند در وسط جنگل مونگ فانگ، در میان صدای زوزه گلوله‌های توپخانه از مونگ فانگ که بر سر دشمن در حوضه دین بین آتش می‌ریختند، آواز می‌خواندند: "روستای من با سایه بامبو سبز است، هر زنگ بعد از ظهر، ناقوس کلیسا به صدا در می‌آید/ زندگی شاد است، حومه محبوب سایه آرکا، قایق، رودخانه دارد/ اما همین است، سرزمین مادری من کجاست، روزی که مهاجمان فرانسوی برای نابودی روستا آمدند...". در حالی که آهنگ با نت‌های ناشیانه، خارج از کوک و لغزان خوانده می‌شد، ناگهان هق‌هق خفه‌ای به گوش رسید، زیرا آن سرباز شجاع وقتی شعر هنوز کامل نشده بود، با رضایت جوانی لبخند زده بود... او به اشتراک گذاشت: این عذابی بود که در تمام دوران سربازی‌ام مرا دنبال کرد. تا به حال، هر بار که به یاد می‌آورم، فقط آرزو می‌کنم که می‌توانستم کل آهنگ را برای آن سرباز بخوانم...

یک روز عصر، در میان شلوغی و هیاهوی شهر، داشتم با او خداحافظی می‌کردم که ناگهان جایی این آهنگ را با صدای قدیمی و عمیقی شنیدم: «روستای من سبز است از سایه بامبو، صدای ناقوس‌های عصر، صدای ناقوس‌های کلیسا...»


منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان دسته‌بندی

گردشگران غربی از خرید اسباب‌بازی‌های جشنواره نیمه پاییز در خیابان هانگ ما برای هدیه دادن به فرزندان و نوه‌هایشان لذت می‌برند.
خیابان هانگ ما با رنگ‌های اواسط پاییزی درخشان است، جوانان با هیجان بی‌وقفه در حال ورود به آنجا هستند
پیام تاریخی: بلوک‌های چوبی پاگودای وین نگیم - میراث مستند بشریت
تحسین مزارع بادی ساحلی گیا لای که در ابرها پنهان شده‌اند

از همان نویسنده

میراث

;

شکل

;

کسب و کار

;

No videos available

اخبار

;

نظام سیاسی

;

محلی

;

محصول

;