امروز، مدرسه من برنامهای برای پذیرش دانشآموزان پایه ششم دارد. به همکار کناریاش که نشسته است نگاه میکنم، او لبخندی درخشان دارد، زیرا در میان دانشآموزانی که در آزمون ورودی پایه دهم قبول شدهاند، نام دانشآموز "ویژه" در کلاس درس او وجود دارد که در مقایسه با نمره قبولی، نمره بسیار بالایی کسب کرده است. در آن لبخند، اشکی درخشان میبینم. همکاری که میخواهم در این مقاله با تحسین عمیق از او یاد کنم، خانم فام تی تام است - معلم علوم طبیعی در مدرسه متوسطه 19/5، کمون مای سون، استان سون لا - مدرسهای که من در آن کار میکنم.
۴ سال پشتکار و صبر «بخشش» با یک دانشآموز خاص
خانم تام پیش از کار در دبیرستان ۱۹/۵، ۶ سال سابقه کار در مدارس مناطق بسیار دشوار استان دین بین را داشت. در سال ۲۰۱۳، خانم تام به منطقه محل سکونت خود منتقل شد. سفر او برای گسترش دانش و عشق، طولانیتر شد.
کیم چی در سال تحصیلی جدید تغییرات مثبتی داشته است (عکس با خانم تام در اواسط ترم اول سال تحصیلی 2024-2025 گرفته شده است)
عکس: ارائه شده توسط نویسنده
و در میان بسیاری از دانشآموزان «ویژه»، دانشآموزی در کلاس درس او وجود دارد که همیشه او را نگران «ویژه بودن» نگرانکنندهاش میکند. او نگوین کیم چی است. چی در ابتدای ترم دوم کلاس ششم به کلاس خانم تام منتقل شد. او ظاهری تا حدودی مردانه، موهای کوتاه، لباس پسرانه و اغلب ماسک دارد. او به سختی صحبت میکند، زندگی بستهای دارد، نمیخواهد با همکلاسیهایش ارتباط برقرار کند؛ گاهی اوقات بیتفاوت به نظر میرسد، در کلاس توجه نمیکند و هیچ تمایلی به یادگیری ندارد. به خصوص چی اغلب بدون دلیل از مدرسه غیبت میکند.
خانم تام با مشاهدهی ناهنجاری دانشآموز خود، به خانهی او رفت تا او را تشویق و با والدینش صحبت کند. خانم تام از طریق درک این موضوع، متوجه شد که کیم چی از بیماری «از دست دادن ارتباط اجتماعی» رنج میبرد که علائم آن «از دست دادن تعامل با افراد و از دست دادن ارتباط با محیط زندگی» است. در خانوادهاش، او نمیخواست با کسی ارتباط برقرار کند، چیزی را به اشتراک بگذارد یا مبادله کند - چیزی که قبلاً هرگز تجربه نکرده بود. کیم چی همیشه علائم کنارهگیری را نشان میداد و به آنچه والدینش میخواستند واکنش نشان میداد.
خانم تام پس از گذراندن وقت برای یادگیری این بیماری، هر روز اگر صندلی کیم چی را خالی میدید، به کلاس میرفت و از زمانی که کلاس نداشت استفاده میکرد و به خانه او میرفت. با دانستن اینکه کیم چی داخل است، او را صدا زد، اما در را باز نکرد، بنابراین ساعتها بیرون ایستاد و از لای در با او صحبت کرد و دانشآموز خود را تشویق کرد.
مواقعی بود که او میآمد و فقط خواهر کلاس چهارمیاش سعی میکرد آشپزی کند، چون مادرش به روستا برگشته بود، پدرش رانندگی میکرد و کیم چی خواب بود. معلم تام با صبر و حوصله میماند تا با چی و خواهرش گپ بزند و به آنها کمک کند. سپس هر هفته، هر یکشنبه، به خانه میرفت تا با مادرش صحبت کند تا روند درمان چی را بهتر درک کند و از برنامهی قرارهای بعدیاش مطلع شود.
هر چه بیشتر در مورد چی میشنید، بیشتر عاشقش میشد و سپس به داخل خانه میرفت. وقتی چی معلمش را میدید، فوراً بهانهای میآورد تا به دستشویی برود تا از او دوری کند. معلم تام هنوز صبورانه منتظر بیرون آمدن چی بود و بارها پس از اینکه از بیرون در دستشویی با خودش "تکگویی" میکرد، مجبور به ترک آنجا میشد. در کلاس، او از دانشآموزان دختر میخواست که توجه کنند، ابتکار عمل را در صحبت کردن به دست بگیرند و به دانشآموز "ویژه" نزدیکتر باشند. معلم همچنین کیم چی را تشویق کرد که به گروه هنری کلاس بپیوندد تا فرصتی برای تعامل و شرکت در فعالیتهای گروهی داشته باشد. اگرچه چی بارها امتناع کرد و یک بار بدون تمرین ترک تحصیل کرد، معلم دلسرد نشد.
من همیشه بررسی دو جانبه آموزش دانش آموزان را در پایان سال تحصیلی 2023-2024 به یاد خواهم داشت، چی در کلاس هشتم بود. وقتی شورای آموزشی مدرسه پرونده او را بررسی کرد، بسیاری از معلمان دروس موافق نبودند که آموزش چی به خوبی پیشنهاد معلم باشد زیرا در طول سال تحصیلی او اغلب بدون دلیل از مدرسه غیبت میکرد و هیچ فعالیت فعالی در کلاس درس وجود نداشت. فضای بررسی دو جانبه آموزش مدرسه غم انگیز بود. سپس، معلم تام با صدای خفه ای بلند شد و گفت: "لطفاً به چی فرصتی بدهید تا بتواند تلاش و تغییر خود را نشان دهد. من به عنوان یک معلم کلاس، نزدیک به 3 سال است که با چی هستم، من و خانواده ام علائم مثبتی از او می بینیم. پرونده چی واقعاً نیاز به توجه، همدردی و مشارکت دارد...".
کیم چی در کلاس ادبیات (چپ) و معلم تام به همراه کیم چی در کلاسش
عکس: ارائه شده توسط نویسنده
و همچنین در طول ماههای تابستان آن سال تحصیلی، هر روز آزاد، همکارم به خانه چی میآمد تا گپ بزند و حالش را بپرسد. او همچنین پس از اجازه گرفتن از والدینش، از چی دعوت کرد تا برای بازی به خانهاش بیاید. به نظر میرسید کیم چی با معلم راحتتر بود، او درباره خانوادهاش به او گفت، به خصوص درباره نگرانی والدینش، احوالش را پرسیدن و اینکه به او نزدیک است.
سپس، در آغاز سال تحصیلی ۲۰۲۴-۲۰۲۵، در روز افتتاحیه، در حالی که به همراه دانشآموزانم برای آماده شدن برای مراسم افتتاحیه صف کشیده بودیم، برای اولین بار در ۳ سالی که مسئول تدریس ادبیات در کلاس خانم تام بودم، لبخند درخشان دانشآموزی به نام کیم چی با موهای کوتاه را دیدم. این همچنین نادرترین باری بود که دیدم او ماسکش را برمیدارد.
در کلاس ادبیات من، چی دستش را بالا برد تا صحبت کند و درس را بسازد و وقتی نوبت به بخش تمرین رسید، با تشویق همکلاسیهایش داوطلب شد تا با اعتماد به نفس به پای تخته برود تا تمرینها را انجام دهد. تغییر شگفتانگیز چی نه تنها توسط من، بلکه توسط سایر معلمان نیز مشاهده شد.
و داشتن دانشآموزی که مثل کیم چی، صمیمی، خونگرم و اجتماعی باشد، شاید بدون حضور و عشقی که از شعله عشق در قلب معلم تام برای او روشن میشود، غیرممکن باشد. برای معلم تام، شاید کیم چی خاصترین دانشآموز در طول تقریباً ۱۸ سال فعالیت حرفهایاش در آموزش مردم باشد.
تغییر مثبت کیم چی مرا به یاد یک ضرب المثل می اندازد: «هر جا عشق باشد، همیشه معجزه هم هست.» اما درست است، هر کسی فقط یک بار زندگی میکند، پس بیایید آن را معنادار و زیباتر کنیم، همانطور که شاعر تو هو گفته است: «مردم برای عشق ورزیدن به یکدیگر زندگی میکنند».
خانم تام در چهارمین اهدای خون خود
عکس: ارائه شده توسط نویسنده
امید از دلی پر از عشق شعلهور میشود
خانم تام نه تنها به حرفه خود که آموزش به مردم است، علاقه زیادی دارد، بلکه با مهربانی، دلسوزی، عشق و اشتیاق به بخشش بدون انتظار چیزی در عوض، الهامبخش من، همکاران و دانشجویانم نیز هست. از سال ۲۰۱۷ تاکنون، این معلم با قلبی سرشار از عشق، ۷ بار برای اهدای خون داوطلب شده و ۴ بار واجد شرایط انجام این کار شده است. خانم تام گفت: «میخواهم از طریق قطرات خونم، شرایط ناگوار و بیماران، امیدی را در انتهای راهی که قبلاً تاریک و ناامیدکننده میدانستند، ببینند.»
همانطور که ضرب المثلی می گوید: «معلم بزرگ از قلبش آموزش می دهد، نه از کتاب.» معلم تام مانند پرتوی کوچک از آفتاب است که در روح میدرخشد و انرژی مثبت را در قلب معلمانی مانند ما میپاشد و به نسل معلمان در ارتفاعات، اراده و ایمان به آیندهای روشن برای نسلهای دانشآموزان میدهد. او نه تنها با شور و اشتیاق به کودکان آموزش میدهد، بلکه پشتکار عمیقی در قلبش دارد، قلبی پر از عشق. و همچنین به لطف سفر پشتکار، بردباری و سبک زندگی زیبای اوست که باعث میشود ما حرفه معلمی را بیشتر دوست داشته باشیم و قدردان آن باشیم. حرفهای که دشوار و خستهکننده است، اما در آن میتوانیم عشق بورزیم و در عوض شادی بزرگی دریافت کنیم.
منبع: https://thanhnien.vn/nguoi-giang-day-miet-mai-tu-trai-tim-185250818115444879.htm






نظر (0)