در دهم اکتبر، در شهر هوشی مین ، روزنامه ارتش خلق، یک گردهمایی سنتی در منطقه جنوبی برای جشن هفتاد و پنجمین سالگرد روز سنتی (۲۰ اکتبر ۱۹۵۰ / ۲۰ اکتبر ۲۰۲۵) ترتیب داد. در آن گردهمایی گرم و دوستانه، روزنامهنگار هونگ فونگ و برخی از سالمندان، به دلایل سلامتی، نتوانستند حضور داشته باشند. در آن روز، سرلشکر دوآن شوان بو، دبیر حزب و سردبیر، به من گفت:
- عمو و هیئت نمایندگان زمانی را برای دیدار با عمو هونگ فونگ و تحویل هدیه تبریک از دفتر تحریریه به او ترتیب میدهند!
به سردبیر گزارش دادم که این هفته این کار را انجام خواهم داد. با خانم هونگ، دختر روزنامهنگار هونگ فونگ، تماس گرفتیم و متوجه شدیم که اخیراً حالش بد شده اما روحیه و هوشش هنوز خوب است. برای بعدازظهر ۱۴ اکتبر قرار ملاقات گذاشتیم. قبل از اینکه بتوانیم برویم، خبر بد را دریافت کردیم که او در شب ۱۳ اکتبر و صبح زود ۱۴ اکتبر آخرین نفسهایش را کشیده است...
درگذشت روزنامهنگار هونگ فونگ، به عنوان یک روزنامهنگار با استعداد و چندوجهی که در زمینههای مختلفی فعالیت میکرد، غم و اندوه و تأثر عمیقی را بر بسیاری از دوستان، همکاران، دانشجویان... از همه نسلها به جا گذاشت. در طول زندگی حرفهای خود، از او در نقشهای بسیاری یاد شد: روزنامهنگار، معلم، مدیر، عکاس... در هر زمینهای، او ردپای خود را به جا گذاشت.
![]() |
روزنامهنگار هونگ فونگ (دوم از چپ) به همراه افسران، خبرنگاران و کارکنان دفتر نمایندگی روزنامه ارتش خلق در شهر هوشی مین در جریان یک دیدار مجدد. عکس: شوان کوانگ |
ربع قرن پیش، زمانی که من تازه کار روزنامهنگاری را شروع کرده بودم، هونگ فونگ نام بزرگی در مطبوعات جنوب بود. او به عنوان معاون رئیس دائمی انجمن روزنامهنگاران شهر هوشی مین، سردبیر مجله روزنامهنگاری، مدرس مدعو در دانشکده روزنامهنگاری دانشگاه علوم اجتماعی و انسانی (دانشگاه ملی شهر هوشی مین)... در این حرفه بسیار مشهور بود، مورد احترام بسیاری از مردم قرار داشت و یک الگو محسوب میشد. من خوششانس بودم که از همان روزهای اول کار به عنوان خبرنگار دفتر نمایندگی روزنامه ارتش خلق در شهر هوشی مین، مورد توجه و محبت او قرار گرفتم. اگرچه او مدتها پیش شغل خود را تغییر داده و خانه شماره ۷ فان دین فونگ را ترک کرده بود، اما هنوز سبک یک روزنامهنگار-سرباز را در خود داشت. هر زمان که فرصتی پیدا میکرد، به دفتر من میآمد، احساسات خود را به اشتراک میگذاشت و با اشتیاق اشتیاق خود را به این حرفه و تجربه روزنامهنگاری خود به خبرنگاران جوان منتقل میکرد...
روزنامهنگار هونگ فونگ در سنین بسیار پایین وارد عرصه روزنامهنگاری شد و به گفته خودش، ارتش و حرفه روزنامهنگاری او را انتخاب کردند. در سال ۱۹۵۴، زمانی که تنها ۱۷ سال داشت، نگوین هونگ فونگ زادگاهش در هونگ گوین (نگه آن) را ترک کرد و با اشتیاق فراوان برای شرکت در کمپین دین بین فو، داوطلبانه به ارتش پیوست. به مناسبت عید تت ات تیوی ۲۰۲۵، وقتی برای تبریک سال نو به او مراجعه کردیم، این داستان را نیز از او شنیدیم:
- من فقط یک دست از رویایم را لمس کردهام. تازه سرباز شده بودم، در راه میدان جنگ، خبر پیروزی از دین بین فو به سرعت رسید. هم خوشحال بودم و هم پشیمان. خوشحال از خبر پیروزی، اما پشیمان از اینکه فرصت کمک به جوانانم در این کارزار را از دست داده بودم...
بنابراین سرباز جوان اهل نگ آن و رفقایش دستور یافتند که به هانوی برگردند، به هنگ ۵۷ بپیوندند تا پایتخت را آزاد و تصرف کنند. و سپس در سفرهای راهپیمایی، غرور پیروزی و زیبایی کشور، منبع الهام مناسبی برای روزنامهنگاری در او ایجاد کرد. «در ابتدا، یادداشتهایی به سبک دفتر خاطرات بود. وقتی روزنامه ارتش خلق را در دست میگرفتم و مقالات پر از روحیه پیروزی را میخواندم، بسیار مشتاق نوشتن بودم. بنابراین با جسارت مقالاتی را برای روزنامه ارتش خلق میفرستادم. هر بار که روزنامه جدیدی دریافت میکردم، با اشتیاق جستجو میکردم که آیا مقاله من آنجا هست یا نه. سپس خوشبختی بزرگی از راه رسید. در پایان مارس ۱۹۵۶، مقاله من با عنوان «سربازان سازندگی» با جدیت در صفحه ۳ روزنامه ارتش خلق منتشر شد. این یک گزارش کوتاه بود که منعکس کننده فضای کاری یک واحد ارتش، از جمله سربازانی از جنوب که در شمال جمع شده بودند و وظیفه ساخت آجر را بر عهده داشتند، بود...»، روزنامهنگار هونگ فونگ خاطرات قدیمی را با صدایی پر از هیجان بازگو کرد.
هونگ فونگ، از یک همکار عالی، در سال ۱۹۶۴ به عنوان خبرنگار به روزنامه ارتش خلق منتقل شد و در آن زمان یکی از جوانترین خبرنگاران دفتر تحریریه بود. زندگی در یک محیط نظامی، عشق او به این حرفه و شور و شوق جوانی به هونگ فونگ کمک کرد تا به سرعت جایگاه خود را در این حرفه تثبیت کند. او آثار روزنامهنگاری عالی بسیاری دارد که در طول زمان ماندگار شدهاند. برجستهترین آنها عکس روزنامهنگاری "درد و مسئولیت" است که لحظهای را ثبت میکند که ژنرال، فرمانده کل قوا، وو نگوین جیاپ، درد بیحد و حصر خود را با مردم پایتخت در مراسم یادبود رئیس جمهور هوشی مین در میدان با دین (هانوی) در ۹ سپتامبر ۱۹۶۹ به اشتراک گذاشت. آن لحظه تاریخی همچنین دلیل عکاس شدن او بود. او در طول دوران حرفهای خود نمایشگاههای زیادی از عکسهای روزنامهنگاری-هنری داشته است. درست مانند هر صفحه، عکسهای هونگ فونگ سرشار از وقایع جاری و جزئیات روزنامهنگاری است. او با مشاهده دقیق خود، در ثبت لحظات و استفاده از فرصت برای فشردن شاتر بسیار خوب عمل میکند. بسیاری از مقالات او در ژانر انشا و تفسیر... در روزنامه ارتش خلق در طول جنگ مقاومت علیه آمریکا، برای نجات کشور و روز آزادسازی جنوب و اتحاد کشور، توسط خبرنگاران جوان امروز به عنوان "کتابهای درسی" برای حرفهشان در نظر گرفته میشوند.
با شروع کار خود در روزنامه ارتش خلق، حرفه و زندگی خانوادگی او ارتباط نزدیکی با شهری دارد که به نام عمو هو نامگذاری شده است. در سال ۱۹۸۸، روزنامهنگار هونگ فونگ به عنوان معاون رئیس دائمی انجمن روزنامهنگاران شهر هوشی مین منصوب شد. او تأسیس مجله روزنامهنگاری را پیشنهاد داد و سمت سردبیری را بر عهده گرفت. مجله روزنامهنگاری به سرعت به یک راهنمای شغلی برای روزنامهنگاران، مدرسان و دانشجویان روزنامهنگاری تبدیل شد. نوشتن برای روزنامهها، ویرایش و مدیریت روزنامهها به او کمک کرد تا تجربیات غنی زندگی و گنجینهای از تجربه را کسب کند. او این داراییهای ارزشمند را در قالب طرح درس و سخنرانی در مورد روزنامهنگاری سیاسی گردآوری کرد و به آموزش نسلهای زیادی از دانشجویان روزنامهنگاری در دانشگاه علوم اجتماعی و علوم انسانی (دانشگاه ملی شهر هوشی مین) و بسیاری از دورههای آموزشی حرفهای که توسط انجمن روزنامهنگاران شهر هوشی مین و انجمن روزنامهنگاران ویتنام برگزار میشود، کمک کرد.
در جلسه سنتی ۱۰ اکتبر ۲۰۲۵ در شهر هوشی مین، روزنامهنگار فام کوک توآن، معاون سابق انجمن روزنامهنگاران ویتنام، هنوز با خاطرات عمیقی از خانم هونگ پونگ یاد میکرد. پس از بازنشستگی از انجمن روزنامهنگاران شهر هوشی مین، روزنامهنگار هونگ پونگ توسط فام کوک توآن "دعوت" شد تا در ویرایش و سازماندهی مقالات مجله روزنامهنگاران انجمن روزنامهنگاران ویتنام شرکت کند. او بازنشسته شد اما شغل خود را رها نکرد، اما شور و شوق این حرفه دوباره در او شعلهور شد. روزنامهنگار هونگ پونگ با اعتبار خود، نویسندگان بسیاری را با هویتهای غنی از آژانسهای مطبوعاتی برای سفارش مقالات برای مجله گرد هم آورد. هر بار، او و نویسنده برای ایجاد "منویی" برای کار، عمیقاً و مؤثر از نقاط قوت، تجربیات، تجارب زندگی... هر روزنامهنگار، بحث، مناظره و استدلال میکردند. فام کوک توآن، روزنامهنگار، هنگام ذکر آقای هونگ پونگ فریاد زد: "او بسیار فداکار است. وقتی کاری را میپذیرد، خود را متعهد میکند، آن را کاملاً انجام میدهد و بسیار فداکار و مسئولیتپذیر است."
چنین داستانهایی هنوز هم روایت میشوند، اما شخصیت اصلی دیگر وجود ندارد. قلب روزنامهنگاری که همیشه با آتش حرفهاش میسوخت، با تمام توان تا آخرین قطره انرژی میسوزاند، از تپیدن باز ایستاده است.
روزنامهنگار هونگ فونگ در روزهایی درگذشت که نسلهای روزنامهنگاران روزنامه ارتش خلق برای جشن هفتاد و پنجمین سالگرد روزنامه محبوبمان در یک جلسه سنتی گرد هم میآمدند. در 10 اکتبر، در شهر هوشی مین، سردبیر دوآن شوآن بو با ناراحتی گفت که هر بار که آنها ملاقات میکردند، فهرست مهمانان چند خط کوتاه میشد. بسیار غمانگیز بود، اما این قانون طبیعت بود، چه کاری از دست ما بر میآمد؟ و امروز، 15 اکتبر، جلسه نسلهای روزنامهنگاران روزنامه ارتش خلق در منطقه شمالی برگزار شد. در آغوش تجدید دیدار، بار دیگر با یک برادر، رفیق و همکار محترم خداحافظی کردیم!
لطفا سرتان را خم کنید و با روزنامه نگار هونگ فونگ از ابرهای سفید خداحافظی کنید...!
سرهنگ فان تونگ سون (رئیس دفتر نمایندگی روزنامه ارتش خلق در شهر هوشی مین)
* از خوانندگان دعوت میشود برای مشاهده اخبار و مقالات مرتبط، از بخش گزارشهای تحقیقاتی بازدید کنند.
منبع: https://www.qdnd.vn/phong-su-dieu-tra/ky-su/nha-bao-hong-phuong-trai-tim-ruc-lua-nghe-da-ngung-dap-861885
نظر (0)