Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

هنرمند مردمی تان تونگ - شخصیتی بزرگ

همه از زندگی این هنرمند و سختی‌ها و نگرانی‌هایش در مسیر رسیدن به جاه‌طلبی ایده‌آل یک هنرمند حرفه‌ای و متعهد مانند تان تونگ خبر ندارند.

Người Lao ĐộngNgười Lao Động27/05/2017

۱. من از کلمه «مرحوم» برای او استفاده نمی‌کنم، چون احساس می‌کنم لبخند ملایمش هنوز جایی در این دنیا باقی مانده است. روزی که او درگذشت، یک روزنامه از من خواست مقاله‌ای درباره او بنویسم. به آنها گفتم: «در مورد تان تونگ، فقط می‌خواهم برایش یک شعر بنویسم.» شعر «خداحافظی» بعداً در روزنامه چاپ شد، با این سطرها: «... در سایگون باران می‌بارد، تان تونگ/ به یاد بعدازظهرهای قدیم که می‌نشستیم و آبجو می‌نوشیدیم/ فقط درباره شغل‌هایمان صحبت می‌کردیم، کلمه‌ای درباره پول نمی‌گفتیم...».

همه فکر می‌کردند که تان تونگ چیزی از آبجو یا شراب نمی‌داند. اما در آن زمان، هر ده روز یا بیشتر، او به تنهایی یا با همسرش، نونگ، زنگ می‌زد و همه ما به مغازه کوچکی در گوشه خیابان نگو ​​تی نییم می‌رفتیم تا چند آبجو بنوشیم. گفتگو حول حرفه او و دردش در زمانی که صحنه اپرای سنتی رو به زوال بود، می‌چرخید. او مانند کارگردان فقید نگوین دین ناگی، آنقدر عاشق حرفه‌اش بود که علاوه بر داستان‌های غم‌انگیز و شاد صحنه، با چشمانی کاملاً باز، معصومانه مانند یک کودک، آنجا می‌نشست.

NSND Thanh Tòng - Nhân cách lớn - Ảnh 1.

هنرمند مردمی، تان تونگ، در لباس سنتی اپرا، عکس: تان هایپ

این ده سال اولی بود که ما برای ایجاد جایزه تران هوو ترانگ برای تئاتر کای لونگ با هم همکاری کردیم. من مسئول سازماندهی جایزه بودم و تان تونگ هم عضو تیم کارگردانی و هم عضو کمیته انتخاب بود. او به همراه هنرمندان مردمی هوینه نگا، دیپ لانگ، باخ تویت، تان وی... در تیم کارگردانی، همیشه پرشور و فداکار به اجرای بازیگران شرکت کننده در جایزه بود. وقتی صحبت از کمیته انتخاب می‌شد، انتخاب چهره‌های طلایی برای تئاتر کای لونگ در آن زمان منصفانه و روشن بود، بدون تمایز بین بازیگران شهری یا گروه‌های استانی، بدون مفهوم "استعداد بومی". ارزیابی‌های کمیته انتخاب، کمیته مطبوعات و کمیته مخاطبان اغلب مخرج مشترک مطلقی را نشان می‌داد. موفقیت درخشان جایزه تران هو ترانگ در ده سال اول، مانند یک نشان پاک‌نشدنی بر صحنه‌ی کای لونگ جنوبی پس از سال ۱۹۷۵ بود. بیش از هر کس دیگری، هنرمندانی مانند هویِن نگا، دیِپ لانگ، باخ تویِت، تان تونگ، تان وی... نیاز دارند که به خاطر سهمشان در توسعه‌ی هنر ملی مورد تقدیر قرار گیرند.

با این حال، تان تونگ یک بار جلوی دوربین زنده تلویزیونی، روی صحنه تئاتر هوآ بین، خیلی "نامناسب" قضاوت کرد. او همیشه مشغول مراقبت از هر بازیگر شرکت کننده در مسابقه مثل بچه خودش بود، اما وقتی نوبت به دختر خودش رسید،... او را نادیده گرفت. او به من زمزمه کرد: "دوست من، کو تران امشب مسابقه دارد، لطفا اجازه دهید من از قضاوت صرف نظر کنم." من از جا پریدم: "تو بامزه‌ای. انجام این کار تحمیل نظر شخصی خودت به بچه‌هاست. اگر فرزندت شایسته است، پس فقط او را قضاوت کن."

بعد از اجرای قطعه‌ای از نمایش و قرعه‌کشی برای آزمون دانش صحنه، همه اعضای هیئت داوران به کوئه تران نمره کامل دادند، به جز تان تونگ که نمره ۸ را در جدول امتیازات خود بالا برد. سپس او صورتش را پوشاند و جلوی دوربین تلویزیون گریه کرد. تمام حضار که بیش از ۲۰۰۰ نفر بودند با تعجب به او نگاه کردند و سپس با صدای بلند تشویقش کردند. آنها قلب و سختگیری یک پدر نسبت به فرزندش را درک می‌کردند و در او شخصیت والای یک هنرمند را می‌دیدند. بعداً او به من گفت: «امیدوارم درک کنی. با دیدن بزرگ شدن کوئه تران، نمی‌توانم احساساتم را کنترل کنم، اما نمی‌خواهم او فردی و از خود راضی باشد.» ساکت بودم. انگار وقت نکرده بودم به او بگویم که این زیبایی دورانی است که ما فقط می‌دانستیم چگونه مانند پروانه‌ها و پری‌ها در هنر زندگی کنیم و پرسه بزنیم.

در آن سال، جایزه تران هو ترانگ دو مدال طلا به کوئه تران و هوو کوک اهدا کرد. من فکر می‌کنم این دو مدال طلا واقعاً شایسته کشف استعدادهای جوان صحنه کای لونگ بودند. متأسفانه، صحنه کای لونگ به تدریج در حال گذر به گذشته است.

۲. عموم مردم از طریق مطبوعات اطلاعات زیادی در مورد زندگی و حرفه‌ی یک فرد مشهور مانند هنرمند مردمی، تان تونگ، دارند، فقط با یک کلیک، شما تمام اطلاعات را خواهید داشت. اما همه از زندگی یک هنرمند و مبارزات و نگرانی‌های او در مسیر رسیدن به جاه‌طلبی ایده‌آل یک فرد متعهد مانند تان تونگ خبر ندارند. تان تونگ اغلب وقتی برخی افراد علیه او تبعیض قائل می‌شدند و هنر گروه اپرای کلاسیک مین تو را محصولی ترکیبی از اپرای چینی می‌دانستند، با من درد دل می‌کرد. به نظر می‌رسید که او احساس حقارت می‌کرد زیرا تئوری کافی نداشت و نمی‌توانست بر تعصبات زمانه غلبه کند تا از میراث خانواده و خودش برای جهت‌گیری متفاوت در صحنه‌ی اپرا محافظت کند. این همچنین بزرگترین نقص در سیستم تحقیقات نظری برای صحنه‌ی اپرای جنوب است. اکنون مردم به ندرت به آن اشاره می‌کنند، به طور سیستماتیک در مورد آن تحقیق می‌کنند، به جای اینکه برای یافتن عناوین واهی در مورد ارزش‌های میراث رقابت کنند.

۳. من تان تونگ را تحسین می‌کنم، اول از همه به این دلیل که او همیشه با زندگی و مسیرهایی که طی کرده مهربان است. هرگز نشنیده‌ام که از کسی بد بگوید، تمام نگرانی‌های او فقط به خاطر سلامتی‌اش است. در جدیدترین کنگره انجمن هنرمندان صحنه ویتنام، مجبور شدم به او کمک کنم تا از دستشویی تا پله‌های خانه اپرای هانوی لنگان لنگان برود. گفتم: "تو خیلی درد می‌کشی، اینجا چه کار می‌کنی؟" او بلافاصله گفت: "فرصت‌های زیادی باقی نمانده است. ما باید سعی کنیم با دوستانمان بیرون برویم. دوست من، خیلی خوش می‌گذرد." مانند دفعات زیادی که از درد مفاصلش شکایت می‌کرد، قادر به راه رفتن نبود، اما در یک چشم به هم زدن در برنامه‌هایی ظاهر شد که مردم از او برای اجرا دعوت می‌کردند. من تان تونگ دیگری را دیدم که خودش را می‌سوزاند، می‌رقصید و به شخصیت‌ها تبدیل می‌شد.

من از دست تان تونگ عصبانی بودم چون هر بار که زنگ می‌زدم بپرسم کجاست، همیشه می‌گفت در هوک مون است. وقتی فوت کرد، خبر را در روزنامه خواندم و فهمیدم که بیش از یک سال است که به خانه‌ی کناری من نقل مکان کرده است. او مثل بسیاری از هنرمندانی که به چهره‌های عمومی بودن خود افتخار می‌کنند، از من دوری می‌کرد و نمی‌خواست کسی آنها را در وضعیت اسفناکشان ببیند.

دوشنبه بعد از فوتش، من و همسرم صبح زود به ملاقاتش رفتیم. شعر «وداع» را جلوی لوح او خواندم. ناگهان، یک پروانه سیاه بسیار بزرگ پرواز کرد و دور درب تابوت چرخید. به کو تران گفتم: «پدرم دروغگو است. او از اینکه پیش کسی شرمنده شود، می‌ترسید. چرا وقتی به اینجا آمد، این موضوع را از تو پنهان کرد؟ می‌توانستیم با هم صحبت کنیم. تو فقط یک بار او را سرزنش کردی و او همین الان هم پرسه می‌زند.» کو تران همچنین گفت: «عجیب است، عمو. او چند روزی است که اینجا نیست. آیا ممکن است پروانه پدر من باشد؟» بعد از دیدن عکس‌های زیادی که به صورت آنلاین منتشر شده بود، یک پروانه سیاه بزرگ را هم دیدم که در طول مراسم تشییع جنازه، درست روی پیشانی کو تران، روی سرش نشسته بود.

من این داستان نسبتاً غیرمعمول را برای اشاعه خرافات نمی‌گویم، اما به طور مبهم احساس می‌کنم کسانی که واقعاً عاشق این دنیا هستند، هرگز نمی‌خواهند آنجا را ترک کنند. حالا، هر روز صبح که برای تمرین می‌روم و از کنار خانه‌اش رد می‌شوم، در همیشه قفل است، هنوز هم شکل تان تونگ را جایی می‌بینم، مثل زمانی که با «شعر زین اسب» (اثری از کارگردان تان تونگ) لبخند درخشانی زد.

(*) به روزنامه لائو دونگ از شماره مورخ ۲۱ مه مراجعه کنید

منبع: https://nld.com.vn/van-hoa-van-nghe/nsnd-thanh-tong-nhan-cach-lon-20170527220019085.htm


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

در فصل «شکار» نیزار در بین لیو
در میان جنگل حرا کان جیو
ماهیگیران کوانگ نگای پس از صید میگو، روزانه میلیون‌ها دونگ به جیب می‌زنند.
ویدیوی اجرای لباس ملی ین نهی بالاترین بازدید را در مراسم میس گرند اینترنشنال داشته است

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

هوانگ توی لین، آهنگ پرطرفدار با صدها میلیون بازدید را به صحنه جشنواره جهانی می‌آورد

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول