در ابتدای قسمت ۷ سریال مامان رفته، بابا یه ابرقهرمانه، فضا با سختگیری فان هین نسبت به کوبی و آنا متشنج میشه. داستان از جایی شروع میشه که کوبی سر آنا داد میزنه و باعث میشه خواهرش گریه کنه. فان هین می ایسته و اعمال بچه ها رو مشاهده میکنه و با صحبت رک و راست با اونها، اوضاع رو حل میکنه.
با «بازتاب» اعمال کوبی با آنا، فان هین با جدیت و صدای بلند به کوبی آموزش داد و باعث شد کوبی به گریه بیفتد. فان هین پس از توضیح دادن به بچهها، دو کودک را در اتاق گذاشت و از کوبی خواست که با خواهرش آشتی کند. کوبی به سرعت عذرخواهی کرد و او را دلداری داد، در حالی که آنا نیز حرکات بسیار بامزهای برای دلداری او انجام داد.
آنا کوچولو او را دلداری داد.
فان هین با شعار «تماس فیزیکی ممنوع» گفت: «میخواهم فرزندانم این حس را تجربه کنند که کسی با صدای بلند رو به رویشان صحبت میکند، تا بفهمند چرا نباید این کار را انجام دهند.» نحوه برخورد فان هین با این موقعیت بسیار مؤثر بود و باعث شد کوبی به سرعت نگرش خود را تغییر دهد و درسی در مورد نحوه رفتار صحیح بیاموزد.
در این قسمت، فان هین استعداد خود را در کوتاه کردن موهای پسرش نیز به نمایش گذاشت. شوهر خان تی نظر او را پرسید و هر دو فرزند میخواستند موهایشان مانند وی - یکی از اعضای گروه معروف بیتیاس - کوتاه شود. کوبی کاملاً نامطمئن به نظر میرسید زیرا به مهارتهای پدرش اعتماد نداشت. با این حال، پسر همچنان بیحرکت نشست و اجازه داد پدرش "قیچی کند".
فان هین به همراه آنا، برای دخترش موهای چتری کوتاه کرد. اگرچه فان هین از نتیجه نهایی راضی نبود، اما آنا با کلمات شیرینش پدرش را "ذوب" کرد.
فان هین استعداد خود را در کوتاه کردن مو برای پسرش نشان میدهد.
در همین حال، خانوادهی لی دونگ بائو لام همچنان وقتی سه فرزندش در فعالیتهای رنگآمیزی و نقاشی شرکت میکردند، باعث خندهی حضار میشدند. شیطنتها و گفتههای سادهلوحانهی بائو نگوک همیشه فضا را پرجنبوجوش میکرد. خواهر بزرگترش بائو نهی بار دیگر وقتی نام پدرش را روی کاغذ نوشت، باعث شد این بازیگر «ذوب» شود.
لی دونگ بائو لام وقتی با خوشحالی با ۳ فرزندش به تنهایی بازی میکند، موفق است.
دونگ خاچ لین همچنان هنگام بازی با دو پسرش میکی و جری «سردرد» داشت. این بار، او به دو فرزندش اجازه داد با بچههای دیگر در همان ساختمان دوچرخهسواری کنند. طبق معمول، لجبازی فرزندانش بارها این نوازنده را «درمانده» کرد. او گفت که دیگر فرزندانش را زیاد مجبور نمیکند، اما فکر میکند که آنها هنوز کوچک هستند، بنابراین اجازه میدهد همه چیز به آرامی اتفاق بیفتد.
با وجود تمام تلاشهایش، دونگ خاچ لین اعتراف کرد که کاملاً خسته است؛ او فکر میکرد مراقبت از بچهها خیلی سخت نیست، اما همه چیز آنطور که او تصور میکرد، پیش نرفت. وقتی بدون اینکه بچههایش چیزی بگویند، به کل کلاس درس داد، «تا سر حد شوک» شگفتزده شد، اما به محض اینکه همسرش صحبت میکرد، بچهها بلافاصله شروع به صحبت میکردند.
دونگ خاک لین و تان ترونگ یک روز پرمعنای دیگر را با فرزندانشان گذراندند.
در رویدادی دیگر، مجری برنامه، تان ترونگ، و سه فرزندش همچنان در اتاق نشیمن مشغول بازی بودند. در این مراسم، تان ترونگ عکسهایی از دو نوزاد را هنگام تولد به فرزندانش نشان داد. مجری برنامه، تان ترونگ، فاش کرد که این عکسها هدیهای گرانبها هستند که میخواهد به فرزندانش بدهد.
نگوک تان
مفید
احساسات
خلاق
منحصر به فرد
منبع






نظر (0)