قسمت ۱۵۶ برنامه «خانه خانوادگی ویتنامی» با اجرای مجری دای نگیا در شرف پخش است. دو مهمان این هفته خانم فونگ لین و رپر ویان هستند. در ابتدای برنامه، مجری دای نگیا از مهمانان به خاطر همراهی با خانه خانوادگی ویتنامی، به ویژه خانم فونگ لین که به تازگی تاجگذاری کرده و بسیار مشغول برنامه خود است، تشکر کرد.

خانم فونگ لین در پاسخ به مجری مرد گفت که از دریافت دعوتنامه از برنامه «خانه خانواده ویتنامی» بسیار خوشحال است. ملکه زیبایی همیشه از فرصتهای شرکت در برنامههای معنادار و انسانی مانند «خانه خانواده ویتنامی» قدردانی میکند. ملکه زیبایی اظهار داشت: « برای من، مهم نیست چقدر سرم شلوغ باشد، باز هم سعی میکنم زمانی را برای شرکت در آن ترتیب دهم. من همیشه برنامه را دنبال میکنم و واقعاً تحت تأثیر اراده و عزم شخصیتها قرار میگیرم. «خانه خانواده ویتنامی» نه تنها عشق را گسترش میدهد، بلکه به ما هنرمندان نیز کمک میکند تا فرصتی داشته باشیم تا سهم کوچکی در ایجاد انگیزه در کودکان برای قویتر شدن در زندگی داشته باشیم. مهم نیست چند بار این برنامه از من دعوت کند، من همچنان برای شرکت در آن برنامهریزی خواهم کرد. »
رپر وِین گفت که قسمتهای زیادی از برنامه «خانه خانوادگی ویتنامی» را تماشا کرده است و به ویژه تحت تأثیر قسمتی که دوستش HURRYKNG پخش کرد، قرار گرفته است. با ارزشهای مثبتی که این برنامه به ارمغان میآورد، این رپر مرد از حضور در این برنامه، همراهی و سهیم شدن با کسانی که در زندگیهای دشوار هستند، احساس خوشحالی میکند.
وو کوک هونگ - پسری که مادرش را از دست داده، رویای پلیس شدن را در سر میپروراند تا پدرش را سربلند کند.
اولین مورد این هفته، وو کواک هونگ (۲۰۱۳)، دانشآموز کلاس ششم در مدرسه راهنمایی نگوین ترونگ تو، راچ گیا وارد، استان آن گیانگ است. مادرش ۵ سال پیش پس از تقریباً یک سال مبارزه با سرطان وحشتناک درگذشت. هونگ در عشق و مراقبت پدرش بزرگ شد - که هم حامی معنوی و هم تنها نانآور خانواده است. او در حال حاضر با پدرش وو ون توی (۱۹۶۸)، برادر دومش وو نات هائو (۲۰۰۷) و برادر سومش وو هوانگ هان (۲۰۱۰) زندگی میکند.
برادر دوم هونگ، هائو، کلاس یازدهم است و برادر سومش هان ناشنوا و دارای اختلال گفتاری است. اگرچه پدرش واقعاً میخواهد هان در یک موسسه آموزشی تخصصی تحصیل کند، اما هزینه آن برای خانواده بسیار بالاست. بنابراین، هان در خانه میماند و توسط خواهر و برادرانش آموزش میبیند تا هر روز هر حرف را یاد بگیرد. اگرچه او در یادگیری کندتر است، اما هان هنوز هم بسیار مشتاق یادگیری است و هر بار که نامه جدیدی مینویسد خوشحال میشود.

هونگ سالهاست که دانشآموز ممتازی است، به خصوص در درس ریاضی. در کلاسهای سوم و چهارم، او جایزه طلای ریاضی را در سطح مدرسه کسب کرد. هونگ بسیار مطیع و فهمیده است و همیشه دستاوردهای تحصیلی خود را هدیهای برای تشویق پدرش برای غلبه بر مشکلات میداند.
پیش از این، خانواده به اندازه کافی پسانداز کرده بودند تا یک خانه کوچک بسازند، اما به دلیل هزینههای درمان مادرش، آقای توی مجبور شد تمام دارایی خود را بفروشد. با مشاهده وضعیت وخیم، یک نیکوکار به ساخت یک خانه موقت برای پدر و چهار فرزندش کمک کرد تا آنها را از آفتاب و باران در امان نگه دارد. با این حال، خانه فعلی به طور جدی فرسوده شده و بسیاری از قسمتهای آن به شدت نشت میکند.

آقای توی قبلاً به عنوان کارگر ساختمانی و نگهبان کار میکرد، اما به دلیل سن بالا و وضعیت نامناسب سلامتی، اکنون فقط به عنوان نگهبان با درآمد حدود ۱.۴ میلیون دانگ ویتنامی در ماه کار میکند. گاهی اوقات، او برای کسب درآمد اضافی به عنوان متصدی پارکینگ در مهمانیها کار میکند. وعدههای غذایی روزانه خانواده بسیار ساده است، که عمدتاً به لطف کمک همسایگان و دوستان است.
هونگ که مادرش را در سنین پایین از دست داده، هنوز او را به عنوان یک تکیهگاه معنوی به یاد میآورد و سختکوشی پدرش را با وضوح بیشتری احساس میکند. او آرزو دارد در آینده افسر پلیس شود تا پدرش به او افتخار کند. برادر دومش، هائو، به فناوری اطلاعات علاقه دارد و امیدوار است رویای یادگیری یک حرفه را دنبال کند. اگرچه آنها میدانند که تحصیل بار سنگینی برای پدرشان است، اما هر دو هر روز سخت تلاش میکنند تا خوب درس بخوانند - با این امید که روزی بتوانند به جای پدرشان از خانواده مراقبت و حمایت کنند.

مجری برنامه، دای نگیا، وقتی بلوغ کوئوک هونگ را دید، دلش شکست. او فکر نمیکرد که این پسر فقط ۱۲-۱۳ سال داشته باشد. به گفته مجری مرد، در این سن، بچهها باید بیخیال باشند و معصومانه با رویاهایشان زندگی کنند، اما هونگ به دلیل شرایط سخت خانوادهاش زود بالغ شد. پسر خیلی کوچک بود که نگران زندگی، پدر و برادرانش باشد.
چیزی که دای نگیا را بیش از همه تحسین میکند، پشتکار هونگ در آموزش برادر سومش است که ناشنوا به دنیا آمده است. با وجود زندگی دشوارش، او هنوز هم تمام تلاشش را میکند تا هر روز درس بخواند. وقتی هونگ شنید که او "باری برای پدرش است"، مجری برنامه، دای نگیا، بغض کرد و گفت: " خودت را بار دوش نبین. هر فرزندی هدیهای است که والدین در این زندگی دارند. مهم نیست چقدر سخت باشد، والدین هرگز تو را بار دوش خود نمیدانند. دیگر به خودت فشار نیاور، فرزندم."

رپر ویان نیز ابراز همدردی کرد و کواک هونگ را تشویق کرد که به مسائل مثبتتر نگاه کند: « افکار هونگ قابل درک است، اما به جای اینکه اجازه دهید این افکار به فشار تبدیل شوند، آنها را به انگیزه تبدیل کنید. من معتقدم که هونگ و برادرانش پشتیبانهایی هستند که به پدرشان کمک میکنند دوران راحتتری را سپری کند. زندگی همیشه راهی دارد، تا زمانی که خوشبین باشید، هیچ چیز نمیتواند شما را شکست دهد.»
نات من - یک دانشآموز فقیر رویای تبدیل شدن به یک افسر پلیس برای محافظت از افراد آسیبپذیر را در سر میپروراند.
هو تی نات من (۲۰۱۳)، در حال حاضر دانشآموز کلاس هفتم در مدرسه راهنمایی آن تان تای، کمون آن تان، شهر کان تو است. مادرش وقتی من هنوز ۲ ساله نبود، او را ترک کرد، پدر و پدربزرگ و مادربزرگش کسانی بودند که مستقیماً از او مراقبت و بزرگ کردند. از قضا، در سال ۲۰۲۵، پدرش پس از سالها مبارزه با سیروز کبدی درگذشت. درد از دست دادن پدرش آنقدر زیاد بود که من بارها گریه کرد و خود را سرزنش کرد که برای مراقبت یا کمک به پدرش خیلی کوچک بوده است.

در حال حاضر، پدربزرگ و مادربزرگ مسن من تنها حامی او هستند. این سه نفر در یک خانه موقت که در سال ۲۰۱۵ ساخته شده زندگی میکنند که اکنون به شدت تخریب شده و هنوز ۱۰ میلیون دانگ ویتنامی به بانک بدهکار است. مادربزرگ من، نگوین تی آنه نگویت، آرتروز دارد و فقط میتواند چند روز در ماه کار کند و درآمد ناپایداری حدود ۸۰،۰۰۰ تا ۱۲۰،۰۰۰ دانگ ویتنامی در روز دارد. پدربزرگ من، هو کونگ چاک، کارهای زیادی را به صورت اجارهای انجام میدهد و حدود ۲۰۰،۰۰۰ دانگ ویتنامی در روز درآمد دارد، اما به دلیل وضعیت نامناسب سلامتی، فقط میتواند چند روز در ماه کار کند.
نات من خودش از رفلاکس معده به مری رنج میبرد اما توانایی مالی برای درمان نداشته است. با وجود این، او همچنان برای تحصیل تلاش میکند و سالهای متوالی عنوان دانشجوی ممتاز را کسب کرده است. نات من رویای تبدیل شدن به یک افسر پلیس برای محافظت از افراد آسیبپذیر را در سر میپروراند - آرزویی ساده اما معنادار.
هر روز، با دوچرخه قدیمیام که بارها خراب شده، بیش از ۳ کیلومتر تا مدرسه رانندگی میکنم. در ابتدای سال تحصیلی، چون پولی برای پرداخت بیمه نداشتم، نزدیک بود ترک تحصیل کنم. خوشبختانه، به لطف کمک معلمانم، توانستم به مدرسه رفتن ادامه دهم. برای مردان، رفتن به کلاس درس یک خوشبختی بزرگ است، اما هر بار که در مورد درس خواندن یا آینده صحبت میکنم، بغض گلویم را میگیرد، چون میترسم از رویایم دست بکشم، میترسم که فرصت مراقبت از پدربزرگ و مادربزرگم را نداشته باشم.

سوال «مامان، چرا ترکم کردی؟ آیا مرا دوست داری؟ چرا وقتی کوچک بودم ترکم کردی و حتی یک بار هم حالم را نپرسیدی؟ فقط میخواهم من را ببینی، یک بار موهایم را شانه کنی...» حضار و مجری برنامه، دای نگی، را تحت تأثیر قرار داد. تصویر دختر آرام و خجالتی که همیشه سرش را پایین انداخته بود، باعث شد مجری برنامه بغض کند و بگوید: « معمولاً میتوانم دلیلی برای همدردی با والدینی که نمیتوانند از فرزندانشان مراقبت کنند پیدا کنم، اما با این داستان، واقعاً نمیتوانم آن را توضیح دهم.»
با وجود رنجهای فراوان، وقتی از او پرسیده شد که آیا از مادرش عصبانی است، نات من همچنان سرش را تکان داد و گفت «نه» . آن بردباری و مهربانی باعث شد کل استودیو ساکت شود.
خانم فونگ لین نتوانست جلوی اشکهایش را بگیرد، رویای به ظاهر سادهی شانه کردن موهایش توسط مادرش، اما برای مردان دور از دسترس بود. او اجازه خواست تا موهایش را شانه کند، در حالی که با مهربانی و تشویق با او صحبت میکرد: «من معتقدم که درک، پشتکار و عزم تو به تو کمک خواهد کرد تا زندگیات را تغییر دهی و روزی همه را به خود افتخار خواهی کرد.»

برنامه « خانه خانوادگی ویتنامی» را هر جمعه ساعت ۲۰:۲۰ از کانال HTV7 تماشا کنید. این برنامه توسط شرکت Bee Media با همکاری ایستگاه رادیو و تلویزیون شهر هوشی مین و با حمایت Hoa Sen Home Construction Materials & Interior Supermarket System (Hoa Sen Group) و Hoa Sen Plastic Pipe - Source of Happiness تهیه شده است.
گروه HOA لوتوس
منبع: https://hoasengroup.vn/vi/bai-viet/rapper-wean-kham-phuc-tinh-than-vuot-kho-cua-cau-be-12-tuoi-day-chu-cho-anh-trai-khiem-thinh/
نظر (0)