Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

گشت و گذار در اواسط پاییز

Việt NamViệt Nam07/09/2023


سپتامبر با یک تعطیلات طولانی و باران‌های مداوم از ماه آگوست آغاز می‌شود. از همین حالا می‌توانم صدای سرمای تغییر هوا را در باد بشنوم. فصل باد جنوب غربی آغاز شده است.

آیا این نسیم ملایم و هوای خنک است که قلبم را غرق در اندوهی بی‌معنی می‌کند؟ یا صدای طبل مدرسه امروز صبح است که خاطرات معصومانه کودکی را زنده می‌کند؟ یا شاید آسمان آبی با ابرهای سفید پراکنده‌ای که مانند بالش‌های نرم در حرکتند و مرا به بالا آمدن و بازی کردن دعوت می‌کنند، قلبم را نرم می‌کند و دلم می‌خواهد از این زندگی شلوغ و نگران فرار کنم، پرسه بزنم و از زیبایی ملایم پاییز لذت ببرم.

عکس_از_متن_زیبا.jpg

دلیلش مبهم است، اما احساسات به اندازه سیلاب در سرچشمه‌ها طاقت‌فرسا هستند. به خودتان یک روز مرخصی بدهید و از منظره و بوی پاییز کامل لذت ببرید.

اواسط پاییز

خیابان با رنگ‌های گاری‌های گل روشن شده است. انواع زیادی از گل‌ها برای نمایش رنگ‌هایشان با هم رقابت می‌کنند. رنگ‌های درخشان زیادی مردم را مجذوب خود می‌کند. با این حال، من هنوز عاشق رنگ گل‌های سفید - xuyen chi - هستم که در امتداد جاده روستایی قرار دارند. جاده روستایی وقتی پاییز از راه می‌رسد، زیباترین است، هر تکه از گل‌های سفید با باد تکان می‌خورد و لبخند می‌زند. نه به درخشندگی سکه‌ها، نه به پرشوری گل‌های رز، فقط یک رنگ ساده از گلبرگ‌های سفید، که فروتنانه در کنار جاده پنهان شده‌اند اما باعث می‌شوند قلبم برای همیشه به یاد داشته باشد و قادر به فراموش کردن نباشد. گل‌ها فقط وقتی با باد لبخند می‌زنند زیبا و تازه هستند، گل‌ها را بچینید و آنها را در گلدان بگذارید و یک شبه پژمرده می‌شوند. شاید گل‌ها به خودشان اجازه نمی‌دهند به کسی وابسته باشند، فقط وقتی به خودشان اجازه می‌دهند که از زمین مادر رشد کنند لبخند بزنند، به همین دلیل است.

عشق من به گل‌ها احتمالاً از انعطاف‌پذیری این گیاه شکننده شروع شد. به نظر لاغر می‌آید اما سرزندگی‌اش فوق‌العاده قوی است، فقط یک قطره باران می‌بارد و جوانه‌های سبز از زمین بیرون می‌آیند و به سرعت رشد می‌کنند. گیاه دراز می‌شود تا شبنم آسمان را بنوشد و مواد مغذی را از خاک جذب کند تا رشد کند. حتی یک ماه خشکسالی هم نمی‌تواند گیاه را از بین ببرد، خودش را برای باران بعدی آماده می‌کند و در سکوت، مهم‌ترین چیزها را برای باران ذخیره می‌کند تا ببارد و گل‌های سفید خالص بی‌شماری شکوفا شوند.

در جاده‌های پر پیچ و خم روستایی پرسه می‌زدم که ناگهان به برکه‌ی وسیع نیلوفر آبی برخوردم. گل‌های نیلوفر آبیِ اواخر فصل هنوز با رنگ و عطر می‌درخشیدند. غنچه‌های بزرگ و گرد نیلوفر آبی شروع به باز شدن کرده بودند. برگ‌های سبز و خنک نیلوفر آبی به هم متصل شده بودند و فرشی را تشکیل می‌دادند که به آرامی در باد حرکت می‌کرد. صبح که نیلوفر آبی شکوفا شد، عطر نیلوفر آبی فضای اطراف دریاچه را با رایحه‌ای ملایم و آرامش‌بخش پر کرد. صاحب برکه نیلوفر آبی به آرامی قایق را پارو زد تا غنچه‌های بزرگ و گرد نیلوفر آبی را به موقع برای بازار اولیه بچیند. با نگاه به دستان چابکش، با نگاه به غنچه‌های نیلوفر آبی که با خجالت در هم لانه کرده بودند، ناگهان احساسی از تحسین آن گل زیبا به من دست داد. یک دسته گل نیلوفر صورتی خریدم تا به خانه بیاورم و در یک گلدان سرامیکی قهوه‌ای گذاشتم. یک آهنگ قدیمی پخش کردم، چشمانم را بستم تا از موسیقی لذت ببرم، عطر گل را استشمام کردم، به صدای باران که به آرامی روی سقف آهنی موج‌دار می‌ریخت گوش دادم. ناگهان، قلبم به طرز عجیبی احساس آرامش کرد، گویی عطر گل‌ها خانه را احاطه کرده بود، از ورود نگرانی‌ها و اضطراب‌ها جلوگیری می‌کرد، به لطافت اجازه می‌داد گسترش یابد، به عشق اجازه می‌داد قلب‌های مردم را پر کند...

در اواسط ماه آمرزش مردگان، مردم به معبد هجوم می‌آورند تا متون مقدس بودایی را بخوانند و هر روز به امید از بین بردن بدشانسی برای خود و خانواده‌هایشان روزه می‌گیرند. روزی، اینترنت را پر از داستان‌هایی در مورد رهاسازی پرندگان دیدم، سپس در مورد نزاع بین گروهی از مردم که ماهی‌ها را رها می‌کردند و گروهی که از شوک الکتریکی برای گرفتن ماهی استفاده می‌کردند. ناگهان احساس غم و اندوه شدیدی کردم. تا زمانی که ما هنوز در مورد به اصطلاح رهاسازی حیوانات برای تسکین کارما بی‌اطلاع هستیم، کارما حتی بیشتر خواهد بود. بودا من هستم، من بودا هستم. انجام کارهای نیک باید از قلبی مهربان ناشی شود، به امید اینکه چیزهای خوبی برای دیگران به ارمغان بیاورد، نه از یک مبادله، به امید دریافت در عوض. بخشیدن، گسترش عشق است. بخشیدن، آوردن آرامش به ذهن ماست.

خواهری که تازه با او آشنا شده بودم، تعریف می‌کرد که هر سال، وقتی ماه جولای از راه می‌رسد، گروه داوطلبانش به استان‌های کوهستانی می‌روند تا مایحتاج ضروری مردم را در شرایط سخت تأمین کنند. او گفت: «برق نیست، آب تمیز نیست و مغازه‌ها فقط چند قلم کالا دارند که خیلی رقت‌انگیز است. فقط با رفتن به چنین جاهایی می‌توانم ببینم که چقدر خوش‌شانس و شادتر از خیلی از مردم هستم.» او گفت هر بار که برمی‌گردد، به خودش نگاه می‌کند و به خودش می‌گوید که بیشتر تلاش کند، خودش را بیشتر دوست داشته باشد، زیرا فقط دوست داشتن خود می‌تواند انرژی مثبتی ایجاد کند که به اطرافیانش سرایت کند. با گوش دادن به داستان او، نگاه کردن به چشمان پرشورش، ناگهان احساس کوچکی می‌کنم، هر روز با نگرانی در مورد غذا و لباس دست و پنجه نرم می‌کنم، همیشه از اوضاع شکایت دارم اما نمی‌توانم مثبت‌تر فکر کنم، نمی‌توانم با درد دیگران همدردی کنم. اگر همه مثل او بودند، کمی کمک می‌کردند، این زندگی چقدر زیبا می‌شد.

اواسط پاییز است. تقریباً پایان هفتمین ماه قمری است. فصل بارندگی به پایان رسیده است. طوفان بیش از یک هفته ادامه داشته و هنوز متوقف نشده است و باعث شده افکارم در مورد وضعیت امور انسانی بی‌پایان ادامه یابد...


منبع

برچسب: پاییز

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

هر رودخانه - یک سفر
شهر هوشی مین در فرصت‌های جدید، سرمایه‌گذاری شرکت‌های FDI را جذب می‌کند
سیل تاریخی در هوی آن، از دید یک هواپیمای نظامی وزارت دفاع ملی
«سیل بزرگ» رودخانه تو بن، از سیل تاریخی سال ۱۹۶۴، ۰.۱۴ متر بیشتر بود.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

شهر ساحلی ویتنام در سال ۲۰۲۶ به برترین مقاصد گردشگری جهان تبدیل می‌شود

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول