در ۲ سپتامبر ۱۹۴۵، رئیس جمهور هوشی مین اعلامیه استقلال را در میدان با دین خواند و جمهوری دموکراتیک ویتنام را تأسیس کرد. در فضای شاد کل کشور که هشتادمین سالگرد روز ملی را جشن میگرفت، اشعار زیادی به یاد عمو هو عزیز سروده شد. روزنامه SGGP دو شعر از نویسندگان: تران دِ توین و دونگ ژوان دین را به عنوان احساسات بیشماری از عشق و یاد او معرفی میکند.
در ردپای او
روزی که عمو هو اعلامیه استقلال را خواند
دو ردیف دوچرخه ایشان را همراهی میکردند.
علفهای با دین زیر پا خنک هستند
چه لبخندی مثل گل تازه.
هشت دهه به سرعت گذشت
مردم ما چندین جنگ مقدس را پشت سر گذاشتهاند.
ارتش پرچم قرمز دین بین با ستاره زرد پنج پر را تشویق کرد.
عمو هو برای تصرف پایتخت بازگشت.
بیست و یک سالگی مثل یه رویاست
تمام ملت «قلمرو ترونگ سون را برای نجات کشور تقسیم کنید»
انتصاب تانک ۳۹۰ کاخ استقلال
شمال و جنوب یک خانواده هستند که باید از عمو هو برای دیدار استقبال کنند.
هشت دهه به سرعت گذشت
مرز جنوب غربی و مرز شمالی
«صدای شلیک گلولهها در آسمان مرزی دوردست طنینانداز شده است»…
هشتاد سال گذشت
ما به مقبره عمو هو میرویم
رژه، دریایی از مردم که مانند آبشار میغلتند
تمام نفرت و جدایی را از بین ببر.
هشتاد سال، ما هنوز گوش میدهیم
صدای مردم در زمان ملتسازی
صدای هق هق گریه میلیونها نفر به هوا رفت
پاییزی برای بدرقه عمو هو.
آن روز همراهی با او با گلها باشکوه نبود
فقط دوچرخه و خاکی کوتاه
امروز ما طوری رژه میرویم که انگار وارد میدان نبرد شدهایم.
توپهای کوچک، توپهای بزرگ، کشتیهای جنگی، هواپیماها…
در ردپای او
میدان با دین امروز
دریایی از مردم در میان پرچمها و گلهای باشکوه
عمو هو، میبینی؟
چمن سبز با دین در آسمان آبی!
ترنسپاندر توین
سفر روزگاران
کشور ما در شب طولانی بردگی
مردم از هر نظر بدبخت و رنجورند.
از روستای کیم لین، آهنگ غمگین و فراموش نشدنی گیام
قلبی سرشار از قدردانی برای میهن
وقتی رفتم، با خودم گفتم برمیگردم.
دلیل زیستنی که در بیست سالگی می سوزد چیست؟
دستهای خالی، روحی میهنپرست
هنوز در مورد سوالات زندگی کنجکاوم
چی تو دلته عمو؟
کشور ما عمیقاً آسیب دیده است
کجا برویم؟ درد دلانگیز برای سرزمین پدری
در جستجوی استقلال، آزادی، حقیقت درخشان
آن روز، پنجم خرداد بود.
خورشید در هنگام جدایی، امواج آب را به رنگ زرد درآورد.
فقط سوت قطار است که آنها را بدرقه میکند
اسکله نها رونگ، عزیمت را نشان میدهد
ستارگان بلند و گسترده، آسمان آبی و دریا
انگار روح کوهها و رودخانهها اینجا ساکن شده است.
عمو در یک روز گرم و آفتابی رفت
فضایی پر از احساسات
سایگون ظهری مثل آن دارد
عمو نام میهن خود را بر این زمین حک کرد
سفری به سوی تولد عصری جدید
از لوله تفنگ که احاطه شده بود شروع شد
عمو هو هر دقیقه به دنبال راهی برای رهایی میگشت.
به سوی غرب، سرزمین استعمار
هر جا که میبینم مردم رنج میکشند.
و شرکتهای حاکم ناعادلانه
سالها سرگردانی، افق دید او را گسترش داد
اندیشههای انساندوستانه شرق و غرب، باستانی و مدرن
قدرت مردم و پیشرفت بشر
کسی که ارزشهای معنوی را جذب میکند
هنوز خواب میبینم، اما نه فقط خواب
وطن، که سرزمین پدری نامیده میشود
کسی که میخواهد آسمان پهناور را در آغوش بگیرد
و هر مشت زمین، هر آدمی را ببوسم
مردی که مرد بزرگ قرن شد
تأسیس جمهوری دموکراتیک
هنوز لبخندی روشن و معصوم
چشمانی که از حقیقت میدرخشیدند، دلهای ما را خیره کردند.
دونگ ژوان دین
منبع: https://www.sggp.org.vn/tet-doc-lap-nho-nguoi-post811032.html
نظر (0)