Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

Độc lập - Tự do - Hạnh phúc

مسابقه پخت برنج در بهار

Việt NamViệt Nam03/03/2024

ویتنام به طور کلی و تان هوآ به طور خاص، ساکنان کشاورزی هستند که ارتباط نزدیکی با تمدن برنج مرطوب دارند. دانه‌های برنج به عنوان "مروارید" تغذیه‌کننده مردم در نظر گرفته می‌شوند. داشتن برنج برای خوردن و منبع غذایی کافی همیشه یک آرزو است: "کِی اکتبر فرا می‌رسد/ یک کاسه برنج پر از خنده، یک ماهی آن سوی میز". دانه‌های برنج و کاسه‌های برنج، ثمره کار، ابراز عشق و شادی ساده و صمیمانه مردم زحمتکش را منعکس می‌کنند: "کِی برنج می‌رسد و زرد می‌شود/ تا بتوانم بروم و آن را برای شما درو کنم تا برنج بیاورید".

مسابقه پخت برنج در بهار مسابقه پخت برنج در روز بهار در زادگاه تان. (عکس تزیینی)

شکرگزاری از آسمان و زمین، قدردانی از اجدادی که کوه‌ها را شکافتند و سنگ‌ها را شکستند تا مزارع سبز برنج و ذرت، محصولات فراوان و زندگی مرفه ایجاد کنند، یک اخلاق و زیبایی در زندگی است و به فرهنگ معنوی مردم کارگر تبدیل شده است. هر ساله، پس از برداشت محصول، مردم اولین کاسه‌های برنج را با رایحه معطر برنج جدید به خدایان و اجداد تقدیم می‌کنند و برای محصول بعدی دعا می‌کنند که برنج بزرگ و دانه‌های کامل داشته باشد. شکرگزاری از آسمان و زمین، اجداد و آرزوی زندگی مرفه و پربار با رسم زیبای پخت برنج برای مردم کشاورز همراه است.

مسابقات پخت برنج در تان هوآ به اشکال مختلفی برگزار می‌شود، به عنوان مثال در روستای کوی چو، بخش هوانگ کوی (هوانگ هوا)، "مسابقه برنج و ماهی" روی قایق‌ها برگزار می‌شود، در حالی که قایق برای ماهیگیری و پخت برنج پارو می‌زند. در برخی از روستاهای بخش فو لوک (هائو لوک)، مسابقاتی در پخت برنج با استفاده از صفحه گردان برگزار می‌شود. در روستای مام، بخش کوانگ نام (کوانگ شونگ)؛ روستای ترین ها، بخش هوانگ ترونگ (هوانگ هوا)؛ روستای تونگ باک، روستای خان وان، بخش های نن (شهر ناگی سون)...، مسابقاتی در پخت برنج با حمل بار و روشن کردن آتش برای پختن وجود دارد. عملیات کوبیدن برنج، بوجاری برنج، پختن برنج، تقدیم برنج... همگی با ضرب طبل و همراه با آواز انجام می‌شود.

مسابقه پخت برنج، منعکس کننده محیط زیست و زندگی روزمره برنجکاران تان هوآ است. این رسم زیبا، احترام به خدایان و نبوغ و سخت کوشی کارگران را نشان می‌دهد.

در مقایسه با برخی از مناطق تان هوآ که رسم پخت برنج به صورت رقابتی دارند، رسم زیبای پخت برنج به صورت رقابتی در روزهای بهاری در روستای ترونگ دوک، بخش نگا ترونگ، منطقه نگا سون، که قبلاً روستای سو، ترونگ نگییا دوای، بخش تاچ گیان نام داشت، کاملاً منحصر به فرد است. در گذشته، اهالی این روستا، تان هوآنگ را در خانه اشتراکی خود می‌پرستیدند، کسی که شایستگی محافظت از زمین‌های خط مقدم منطقه ساحلی نگا سون را داشت.

افسانه‌ها می‌گویند پیرمردی شمشیر بزرگی در دست داشت، به اقیانوس پهناور نگاه می‌کرد و به سرنوشت کشور و شیوه زندگی می‌اندیشید. مردمی که از آنجا عبور می‌کردند از پیرمرد سوالاتی می‌پرسیدند، اما او ساکت می‌ماند. وقتی دشمن به مرز حمله کرد، پادشاه و سربازانش که در حال راهپیمایی بودند با او روبرو شدند و از او در مورد استراتژی‌های مبارزه با دشمن پرسیدند. پیرمرد شمشیر را در دست گرفت و کلماتی نوشت که روی شن‌ها ظاهر شد: «اگر می‌خواهی صلح را به جهان بیاوری، من خودم این کار را خواهم کرد.»

طبق دستورالعمل پیرمرد، پادشاه بلافاصله سربازان خود را جمع کرد و به نبرد رفت. مطمئناً، دشمن شکست خورد. وقتی برگشت، دیگر اثری از او نبود. پادشاه و مردم شایستگی‌های او را به یاد آوردند و بلافاصله خانه‌ای مشترک برای پرستش او ساختند. در حرمسرا، دو جمله موازی وجود داشت: «شایستگی بزرگ بین نگو، فرزند آسمان است/ شایستگی فو له فروتن‌ترین است». بعدها، هر زمان که رویداد بزرگی رخ می‌داد، درباریان برای دعا می‌آمدند و همه دعاها مستجاب می‌شد. پادشاه برای نشان دادن قدردانی از پیرمرد و خانه مقدس مشترک، آن را گسترش داد، بزرگتر و زیباتر ساخت و دو جمله موازی داشت که شایستگی‌های خدا را ثبت می‌کردند: «روح قدرتمند بین نگو، غایت جهان است/ شایستگی فو له فروتن‌ترین است». هر ساله، روستا در روز ماه کامل اولین ماه قمری، جشنواره بهاری برگزار می‌کرد. در کنار این مراسم، رسم پختن برنج برای پیشکش کردن، به نشانه قدردانی از پیرمرد به خاطر کمک به پادشاه، کمک به کشور و نگهبانی که از جان مردم و روستاییان محافظت می‌کرد، در این جشنواره وجود داشت.

در فضای پرشور بهاری، روستاییان در مقابل خانه باستانی اشتراکی جمع شدند تا در مسابقه پخت برنج شرکت کنند. مسابقه پخت برنج در روستای سو به صورت دو نفره برگزار می‌شد. وقتی طبل به صدا درآمد، مردان و زنان جوان به نوبت وارد حیاط روستا شدند. طبل سه بار زده شد و مسابقه آغاز شد. دو نفره از ضرب طبل پیروی کردند. چهار مرد جوان در نقش قایقران، با پیراهن‌های قهوه‌ای و شلوارهای گشاد و پاروهایی در دست، در وسط حیاط خانه اشتراکی ظاهر شدند. همزمان، چهار زن جوان با لباس‌های قرمز برازنده یام و دامن‌های ابریشمی سه بار برنج را در حیاط حمل می‌کردند. چهار مرد جوان با دیدن دخترانی که برنج حمل می‌کردند، خم شدند و در حالی که این آواز را می‌خواندند، قایق را پارو زدند: «قایقران من تاجری از نگه آن است/ من دختران روستا را به زیبایی گل‌های ایوان می‌بینم/ پسران زیبا هستند، دختران زیبا هستند/ چه کسی آنها را دوست ندارد؟»

وقتی چهار دختر سخنان عشوهگرانه قایقران را شنیدند، لبخندی زدند و پاسخ دادند: «این برنج به خوبی طلای ناب است/ پدر و مادرم آن را به جاودانگان نفروخته‌اند/ این برنج به پول فروخته نمی‌شود/ ما آن را به قصد ازدواج نگه می‌داریم»...

در حالی که برنج می‌پختند، اما فقط برنج داشتند، شرکت‌کنندگان باید آن را می‌کوبیدند و غربال می‌کردند تا دانه‌های برنج سفید معطر به دست آورند. گروه مردان و زنان جوان هر کدام کار خود را انجام می‌دادند، برخی برنج می‌کوبیدند، برنج را غربال می‌کردند، برخی آتش روشن می‌کردند، آب می‌آوردند... تا برنج بپزند. دختران روستا آب را از چاه خانه اشتراکی به داخل یک دیگ مسی می‌ریختند تا به خانه بیاورند و آتش را برای پخت برنج روشن کنند و در همین حال این آواز را می‌خواندند: «برگردید تا برنج با گیانگ را بکوبید/ بگذارید آب کائو بنگ را برای خیساندن بیاورم/ آب موجود در دانه‌های برنج سفید خالص است/ مانند مروارید برای تقدیم به خدایان»...

پسرها کوبیدن برنج را تمام کردند و خواندند: «عزیزم، برنج الان سفید است/ زود آب را در دیگ بریز تا برنج بپزد»...

مسابقه پخت برنج به چهار آشپزخانه تقسیم شده بود که هر آشپزخانه توسط یک جفت زن و مرد اداره می‌شد. چهار کلمه روی چهار دیگ برنج حک شده بود: Giáp، Ất، Bính، Đinh تا گروه‌های رقیب از هم متمایز شوند. در حالی که پسران و دختران در حال رقابت بودند، روستاییان مسابقه را تماشا می‌کردند و با آنها همخوانی می‌کردند: ... «به سرعت، چهار مرد جوان/ از نظر ثروت و قدرت با یکدیگر رقابت می‌کنند، مهم نیست چقدر دور یا نزدیک/ پسران در قدرت رقابت می‌کنند، دختران ملایم/ از قیچی استفاده کنید تا آتش طلایی برنج را بپزد»...

قبل از روشن کردن آتش، آنها آموزش آتش را می‌خواندند و پسر از دو چوب بامبو برای مالیدن به هم استفاده می‌کرد تا آتش ایجاد شود، آتش زنه را می‌گرفت و سپس دسته کبریت را برای پختن برنج روشن می‌کرد. دختر یک جعبه فوفل و آرکا روی سرش، یک بادبزن در دست و یک چوب آشپزی بامبوی خمیده روی شانه‌اش داشت. چوب آشپزی از روی شانه‌اش آویزان بود و یک چوب (سر اژدها) از انتهای چوب (سر اژدها) با یک قابلمه مسی روی آن آویزان بود. هنگام کار، آنها با گروه کر تماشاگران که در حلقه‌های داخلی و خارجی ایستاده بودند، آواز می‌خواندند: «چهار دیگ روی چهار چوب قرار داده شده است/ اژدهاها دور آب پرواز می‌کنند، مردم مرفه هستند/ برنج معطر عطر خود را پخش می‌کند»...

هنگام پخت برنج، هر دو نفر باید با یکدیگر هماهنگی بسیار خوبی داشته باشند. مرد جوان باید آتش را به طور یکنواخت روشن نگه دارد، نه اینکه خاموش شود یا باد آن را وزوز دهد. زن جوان باید قابلمه برنج را متعادل نگه دارد، باد بزند و آتش را در زمان مناسب پخش کند تا برنج خوشمزه و به موقع داشته باشد. وقتی برنج خشک شد، مرد جوان باید با چرخاندن مشعل یا قدم برداشتن به جلو و عقب، آتش را کم کند تا از سوختن برنج جلوگیری شود. هنگام پخت، آنها باید طبق جهت علامت دهنده پرچم قرمز حرکت کنند و از شکل گل همیشه بهار که در حیاط خانه مشترک کشیده شده است، منحرف نشوند. طبق تجربه، قبل از پخت برنج، شرکت کنندگان یک تکه چوب عود با خود حمل می کنند تا از ادرار یا مدفوع کردن که بر کار آنها تأثیر می گذارد، جلوگیری کنند.

این مسابقه به مدت یک هفته ادامه داشت، پس از اینکه هر جفت برنج را پختند و دو کلمه «طول عمر» را تمام کردند، همزمان طبل به نشانه پایان مسابقه به صدا درآمد، بلافاصله ۴ جفت شرکت‌کننده دیگ و دیگ برنج را دست نخورده رها می‌کردند و قبل از اینکه برنج پخته شده را برای داوری جایزه نزد بزرگان بیاورند، دایره‌ای جلوی حیاط می‌رقصیدند. تیمی که بهترین برنج را می‌پخت، توسط داوران امتیاز بالایی دریافت می‌کرد و جایزه‌ای از طرف روستا به او اهدا می‌شد. دیگ برنج برنده برای آن گروه افتخاری بود، زیرا دیگ برنج به روح نگهبان روستا و خدایان تقدیم می‌شد تا «بهار گذشت، تابستان برگشت، پاییز از راه رسید/ خدایان از مردم ما محافظت کنند تا ثروتمند/ ثروتمند، قوی، سالم و عمر طولانی داشته باشند». جایزه ۳ کوان پول و ۳ متر ابریشم بود.

در کنار مسابقه پخت برنج، بازی‌های جالب دیگری مانند کشتی، شطرنج و نمایش‌های حرفه‌ای... وجود دارد که سرگرم‌کننده هستند. در هر رویداد سرگرم‌کننده، یک درس افتتاحیه وجود دارد. با بازی نمایش حرفه‌ای، وقتی درباره نجاری صحبت می‌شود، اغلب عناصر طنزآمیزی وجود دارد که جشنواره را سرگرم‌کننده‌تر می‌کند: ... "ما اسکنه، اره آهنگری می‌سازیم/ ده سال نجاری کرده‌ایم اما خانه‌ای نساخته‌ایم/ ما همچنین یک چادر ساخته‌ایم/ چند نوار بامبو و چوب/ اگر بگوییم، گفته می‌شود که ما لاف می‌زنیم/ تیرهای سقف را می‌بریم، ستون‌ها را انتخاب می‌کنیم، می‌ترسم... باید هزینه بدهم".

مسابقات پخت برنج در اوایل بهار در روستای قدیمی سو، روستای ترونگ دوک، کمون نگا ترونگ، منطقه نگا سون، امروزه منعکس کننده شغل و زندگی معنوی ساکنان کشاورز استان تان است که احترام به برنج، احترام به کشاورزی، احترام به کشاورزان و پرورش تکنیک‌های فرآوری محصولات کشاورزی را نشان می‌دهد. مسابقات پخت برنج همچنین مهارت، پشتکار، خلاقیت و روحیه همبستگی جامعه، پیوندهای نزدیک در روابط روستا و محله را ترویج می‌دهد. مسابقات پخت برنج یک سنت زیبا در روستاهای تان است، یک میراث فرهنگی ناملموس مرتبط با تمدن برنج مردم ویتنام که امروزه نیاز به بازسازی، حفظ و ترویج آن در زندگی مرتبط با توسعه گردشگری دارد.

هوانگ مین توئونگ


منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

در ساحل گیا لای، با احتیاط روی صخره تاب می‌خورد و به سنگ‌ها می‌چسبد تا جلبک دریایی جمع کند.
۴۸ ساعت شکار ابرها، تماشای مزارع برنج، خوردن مرغ در وای تای
راز عملکرد برتر Su-30MK2 در آسمان با دین در تاریخ 2 سپتامبر
تویین کوانگ در طول شب جشنواره با فانوس‌های غول‌پیکر نیمه پاییزی روشن می‌شود.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

اخبار

نظام سیاسی

محلی

محصول