Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

به روزنامه نگاری رسیدم

این سطور را با احساساتی آمیخته به هم می‌نویسم، زمانی که دفتر تحریریه برای جشن گرفتن صدمین سالگرد روز مطبوعات انقلابی ویتنام، که آخرین سالگرد روزنامه تای نگوین در شکل فعلی آن نیز هست، پیش از ادغام با آژانس‌های مطبوعاتی استان‌های تای نگوین و باک کان طبق سیاست اتحاد استانی، شلوغ و پرجنب‌وجوش است. به عنوان کسی که در هر دو دفتر تحریریه روزنامه تای نگوین و روزنامه باک کان فعالیت داشته‌ام، احساس می‌کنم قلبم بی‌قرار و آشفته است.

Báo Thái NguyênBáo Thái Nguyên19/06/2025

نویسنده (ایستاده در وسط) در طول یک سفر گزارش به دکل‌های حفاری (دسامبر ۲۰۱۷).
روزنامه‌نگار فونگ تام (ایستاده در وسط) در طول یک سفر گزارشگری به سکوهای نفتی (دسامبر ۲۰۱۷).

در آگوست ۱۹۹۷، وقتی دوستان دانشگاهی‌ام فارغ‌التحصیل شدند و شغل‌های ثابتی پیدا کردند، من هنوز با مدرک لیسانسم گیج شده بودم و نمی‌دانستم کجا بروم، به کجا برگردم. روزی پدرم از زادگاهش در باک کان برگشت و پیشنهاد غافلگیرکننده‌ای با خود آورد: - چرا برای کار روزنامه‌نگاری به باک کان نمی‌روی؟

بعد از گوش دادن، هم احساس شادی و هم نگرانی کردم. شادی به این دلیل که نقطه عطفی برای آینده وجود داشت. نگرانی به این دلیل که روزنامه‌نگاری در آن زمان هنوز برایم عجیب و ناآشنا بود. اما در نهایت، تصمیم گرفتم آن ندا را دنبال کنم، یک نقطه عطف ساده که بعدها سرنوشت زندگی من شد.

چمدانم را بستم و راه افتادم. بک کان در آن زمان شهر کوچکی با کمبودهای فراوان زیرساختی بود. جاده آسفالت تنها چند کیلومتر طول داشت؛ دفتر مرکزی اکثر سازمان‌های دولتی هنوز در دست ساخت بود و پوشیده از گرد و غبار. روزنامه بک کان موقتاً در ردیفی از خانه‌های طبقه چهارم در شونگ تروک قرار داشت - که هم دفتر مرکزی و هم محل زندگی اعضای هیئت تحریریه بود.

یک جای ساده برای اقامت در اتاق مطالعه‌ی دفتر تحریریه برایم فراهم شد. علاوه بر نوشتن مقاله، وظیفه‌ی پاسخگویی به تلفن‌های اضطراری را هم داشتم. ابزار کارم در آن زمان یک دوچرخه‌ی قدیمی از دوران دانشجویی‌ام به همراه یک دفترچه یادداشت و یک خودکار بود. در روزهای اول، برای جستجوی اسناد به بخش‌ها و محله‌های اطراف شهر دوچرخه‌سواری می‌کردم. شب‌ها به تلفن جواب می‌دادم و نوشتن اولین اخبار و مقالات کوتاهم را تمرین می‌کردم.

من هرگز در هیچ مدرسه روزنامه‌نگاری آموزش ندیده‌ام، اما خوشبختانه، اسلاف من مانند: آقای نگوین نون نوک (سردبیر)، آقای کائو تام (معاون سردبیر)، خانم لان فونگ (رئیس دبیرخانه تحریریه) در آن زمان با اشتیاق تمام مهارت‌ها و اصول این حرفه را به من آموختند. به لطف آن راهنمایی‌ها، به تدریج بالغ شدم و با اعتماد به نفس اولین مقالاتم را نوشتم.

همانطور که به تدریج به کار عادت کردم، مسئولیت مناطق دورافتاده را بر عهده گرفتم: چو دان، نا ری، پاک نام... کار کردن به عنوان روزنامه نگار در کوهستان در آن زمان سفری پر از سختی بود. گاهی اوقات مجبور بودیم تمام روز پیاده روی کنیم، از میان نهرها عبور کنیم و از گذرگاه ها بالا برویم تا به نقطه دسترسی به اطلاعات برسیم. اگرچه دشوار و خسته کننده بود، اما در عوض همیشه از محبت و اشتیاق گرم مردم کوهستان برخوردار می شدیم.

هنوز سفر کاری‌ام به کمون لیم توی (منطقه نا ری) برای نوشتن مقاله تحقیقاتی «جنگل لیم توی در حال خونریزی است» را به خوبی به یاد دارم. رهبران کمون با دانستن اینکه قرار است به پایگاه بیایم، به گرمی از من استقبال کردند. آن شب، در خانه چوبی ساده با آتشی سوسو زننده، خانواده رئیس اتحادیه زنان کمون، روسای ادارات و سازمان‌ها همگی حضور داشتند. آنها داستان‌های ارزشمندی درباره زندگی و مشکلات محل با من در میان گذاشتند. من از فرصت استفاده کردم و تک تک جزئیات، تک تک قطعات را برای مقاله بعدی ثبت کردم.

نویسنده (سمت راست) و همکارانش از روزنامه باک کان در هشتاد و هشتمین سالگرد روز مطبوعات انقلابی ویتنام.
نویسنده (سمت راست) و همکارانش از روزنامه باک کان در هشتاد و هشتمین سالگرد روز مطبوعات انقلابی ویتنام.

در سال ۲۰۱۴، به دلیل شرایط خانوادگی، به روزنامه تای نگوین منتقل شدم. محیط کاری جدید و مدرن‌تر، سرعت بیشتر و حرفه‌ای‌تر روزنامه‌نگاری، مرا «سرکوب» کرد. در اینجا، در حالی که خبرنگاران هنوز در طبقه سوم مشغول نوشتن مقالات بودند، در طبقه اول، چاپخانه آماده آماده‌سازی چاپ نهایی روز بود. فشار برای انتشار روزنامه‌های روزانه چیزی بود که هرگز در محیط روزنامه‌نگاری قدیمی من وجود نداشت.

اولین مقالاتی که برای روزنامه تای نگوین نوشتم، بارها به دلیل سبک نوشتاری ناقص، فاقد عمق و انعطاف‌پذیری، برگردانده شدند. اما درست مانند روز اولی که به روزنامه باک کان آمدم، از برادران و خواهرانم در این حرفه راهنمایی و تحمل دریافت کردم: خانم دو تی تین (سردبیر)، آقای لیو ون چین (معاون سردبیر)، خانم مین هانگ (رئیس بخش حزب‌سازی)... و بسیاری از همکاران دیگر. آنها به من کمک کردند تا با محیط پر جنب و جوش مطبوعات سازگار شوم، بالغ شوم و به تدریج با آن هماهنگ شوم.

نزدیک به سی سال در روزنامه‌نگاری، سفری که نه خیلی طولانی است، و نه خیلی کوتاه که خاطرات زیادی را در خود نگه دارد. من خودم را بسیار خوش‌شانس می‌دانم که در دو اتاق خبر با محیط کاری انسانی و حرفه‌ای کار کرده‌ام؛ جایی که رهبران فداکار، همکاران صمیمی، و برادرانی صمیمی در یک خانواده حضور دارند.

حالا که قرار است آژانس‌های مطبوعاتی بک کان و تای نگوین یکی شوند، ناگهان احساس هیجان می‌کنم، چون به زودی از همکارانم در روزنامه بک کان استقبال خواهم کرد. من و همکارانم همچنین درک می‌کنیم که اگرچه در ابتدا دشوار خواهد بود، اما این گامی ضروری برای ساختن یک آژانس مطبوعاتی حرفه‌ای‌تر است که شایسته انتظارات خوانندگان در عصر جدید باشد.

من معتقدم هر کجا که باشم، به هر شکلی، شعله اشتیاق و آرزوی کمک به روزنامه‌نگاری - حرفه حقیقت و وجدان - همیشه در من و در قلب همکاران روزنامه‌نگارم روشن خواهد بود.

منبع: https://baothainguyen.vn/xa-hoi/202506/toi-den-voi-nghe-viet-bao-86729ee/


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

پاییز ملایم هانوی از میان هر خیابان کوچکش می‌گذرد
باد سرد «خیابان‌ها را لمس می‌کند»، هانویی‌ها در آغاز فصل از یکدیگر دعوت می‌کنند تا به خانه‌هایشان سر بزنند
بنفش تام کوک - نقاشی جادویی در قلب نین بین
مزارع پلکانی فوق‌العاده زیبا در دره لوک هون

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

نگاهی به سفر ارتباط فرهنگی - جشنواره جهانی فرهنگ در هانوی ۲۰۲۵

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول