Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

آن شب بالای گردنه خائو وک...

Việt NamViệt Nam12/03/2024

ما نسلی از سربازان جوان از سال‌های راهپیمایی و جنگ در ترونگ سون هستیم. در طول سال‌های که اسلحه به دست داشتیم، باید گفت که زندگی یک سرباز بسیار غنی بود. علاوه بر کوله پشتی و اسلحه، آهنگ‌های بی‌شماری نیز وجود داشت، قوی و پر از عشق، گویی مختص ما سربازان بود. آن آهنگ‌ها بسیار هیجان‌انگیز و پر از روح بودند. یکی از آن آهنگ‌ها، که به نظر می‌رسید در هر واحدی، هر سربازی اغلب قبل از هر جلسه، فعالیت یا راهپیمایی می‌خواند... آهنگ «از طریق شمال غربی» بود.

یک چیز خیلی عجیب وجود دارد که مدام می‌خواند، اما افراد زیادی نویسنده‌اش را نمی‌شناسند. آواز خواندن، احساس هیجان، دیدن نبرد با اشتیاق بیشتر، و همین کافی است. این آهنگ در مورد روزهای مبارزه با فرانسوی‌ها نوشته شده، در مورد شمال غربی دور نوشته شده، اما در روزهای مبارزه با آمریکایی‌ها در ترونگ سان خوانده شده، هنوز هم نزدیک و صمیمی است، درست مانند کوه‌های سر به فلک کشیده هزاران مایل دورتر، با مشکلات زیادی که باید بر آنها غلبه کرد، ترونگ سان است، این روزها هم همینطور است، حتی شیوه بیان صادقانه و ساده سربازان ما که از دستورات پدر اطاعت می‌کنند، هنوز هم با احساسات صادقانه و عاطفی دریافت می‌شود.

آن شب بالای گردنه خائو وک...

نوازنده Nguyen Thanh - عکس: NNT

من یک علاقه شخصی دارم: پیدا کردن نویسندگان آهنگ‌هایی که سرشار از روحیه مبارزه هستند و به شدت بر زندگی سربازان تأثیر می‌گذارند. و بنابراین، یک بعد از ظهر، با نگوین تان - نویسنده آهنگ «از طریق شمال غربی» - ملاقات کردم...

نگوین تان، موسیقیدان، گفت: «من آهنگ «عبور از شمال غربی» را حدود یک ساعت، بالای گردنه خائو واک، در یک شب راهپیمایی نوشتم...».

یک ساعت، اما آهنگ‌های او بارها و بارها حیاتی‌تر از آن زمان بوده‌اند و خواهند بود. برای داشتن آن یک ساعت، او حداقل دو بار برای جنگ با دشمن در شمال غربی راهپیمایی کرده بود و از زمانی که هنوز پانزده سالش نشده بود، در ارتش دفاع ملی زندگی کرده بود. این در سال ۱۹۴۵ بود، انقلاب اوت آغاز شد، نگوین تان در هانوی دانشجو بود. روزی، پرچم قرمز با ستاره زرد و آهنگ تین کوان کا او را جذب کرد تا به راهپیمایی‌های اعتراضی بپیوندد و از خانه اپرا به سمت دولت شمالی هجوم آورد تا قدرت را به دست بگیرد.

زندگی نگوین تان به عنوان یک سرباز از آن روز آغاز شد و کمی بعد از آن او معاون فرمانده دسته یک گروهان دانشجویان افسری شد، با کلاهی با ستاره حاشیه طلایی، شلوارک و جوراب آبی و پیراهنی زرد. طنین زندگی این سرباز، صدای ریتمیک تق تق کفش‌های زردش روی جاده و صدای چکاچاک تفنگ روی کمربندش است...

جنگ مقاومت آغاز شد. دانشجوی جوان، ارتش غرب را تا خط مقدم دنبال کرد. او در نبردهایی علیه ارتشی به رهبری کوریان شرکت کرد، با افسانه‌ای که آنها ساخته بودند: توپ‌هایی که نمی‌توانستند در آنها نفوذ کنند...

عبور از رودخانه، کوه و ابرها

ارتش غرب به جلو حرکت کرد.

اولین میدان نبرد، حداقل یک بار، نگوین تان با دانش موسیقی ناپخته‌اش از دوران دانشجویی‌اش آن آهنگ شمال غربی را نوشت. آن در سال ۱۹۴۶ بود، زمانی که او تازه پا به شمال غربی گذاشته بود. ملودی آهنگ به اندازه روح رمانتیک او رمانتیک بود.

سپس سال‌های جنگ گذشت. او به لشکرکشی‌های زیادی، سرزمین‌های بسیار دیگری رفت. در سال ۱۹۴۹، او به کادر هنرمندان شوک لشکر پیشتاز، لشکر ۳۰۸، تبدیل شد. در پاییز و زمستان ۱۹۵۲، او و هنرمندان شوکش برای شرکت در لشکرکشی به شمال غربی بازگشتند. شب قبل از آزادسازی نگیا لو، هنرمندان شوک با سیزده عضو در وسط گذرگاه خائو واک توقف کردند. نگوین تان با حفر تونل، روشن کردن آتش، نشستن و بحث در مورد لشکرکشی، سپس در آغوش گرفتن یکدیگر و انتظار صبح، نمی‌توانست بخوابد. بزرگترین احساس او این بود: دستور عمو هو برای اعزام نیرو برای آزادسازی شمال غربی. در نامه‌ای که عمو فرستاده بود، او در مورد رنج مردم شمال غربی - سرزمین و مردمی که نگوین تان خاطرات زیادی از آنها داشت - زیاد صحبت کرد...

آن شب بالای گردنه خائو وک...

سربازان به سمت شمال غربی رژه می‌روند - عکس: تان نگوین

اشعار به سرعت به گوش می‌رسید. ماندولین در دست، با ریتم می‌نواخت و نگوین تان نشست تا بخواند. شمال غربی آن شب در کلمات، روی کاغذ، در کنار آتش سوسو زننده در تونلی که با عجله حفر شده بود، در صدای قدم‌هایی که در مسیر لشکرکشی می‌کوبیدند، و در باد طولانی و زوزه‌کش در گذرگاه کوهستانی ظاهر شد... نویسنده پس از نوشتن، در حالی که خیلی خسته بود، به خواب رفت. صبح که از خواب بیدار شد، هوآن، فونگ دِ، وو هونگ... هم‌تیمی‌هایش را دید که نشسته بودند و با شور و شوق آواز می‌خواندند. آنها دست‌نوشته‌اش را از روی آتش برداشته بودند! خوشبختانه، زغال سنگ سرد شده بود، بنابراین کاغذ نسوخت...

همان صبح، این آهنگ بلافاصله برای خدمت به سربازان در حال لشکرکشی اجرا شد، با ماندولین، گیتار، فلوت بامبو... و نویسنده و دوستانش درست بالای گردنه ایستاده و آواز خواندند و به سربازانی که از آنجا عبور می‌کردند خدمت کردند. آهنگ مانند آتشی بود که در وجود هر سرباز شعله‌ور می‌شد. و آن آتش به تدریج در سراسر سربازان، از یک لشکرکشی به لشکرکشی دیگر، گسترش یافت...

وقتی گله‌داران بوفالو آواز خواندن سربازان را دیدند، آنها نیز به آن پیوستند و با صدای ناقوس بوفالو که در سراسر مزارع آزاد شده شمال غربی طنین‌انداز می‌شد، آواز خواندند. حتی خوانندگان نابینایی بودند که از آن برای خواندن درست در شهر داخلی هانوی، که در آن زمان هنوز توسط دشمن اشغال شده بود، استفاده می‌کردند. این آهنگ همچنین به نسل‌های بعدی، یعنی سربازان ترونگ سان ما، منتقل شد که در طول سال‌های جنگ با دشمن از آن به عنوان آهنگ سربازی استفاده می‌کردند...

نوازنده نگوین تان ادامه داد:

- در سال ۱۹۵۴، ما برای خدمت در لشکرکشی دین بین فو اعزام شدیم. یک بعد از ظهر، در سنگر فرماندهی کل، ژنرال وو نگوین جیاپ از ما خواست که دو آهنگ از جمله «از طریق شمال غربی» را بخوانیم. پس از گوش دادن، ژنرال گفت: هر کسی که این آهنگ را ساخته، سزاوار پاداش است! لونگ نگوک ترک به ژنرال گزارش داد که او نویسنده‌ی «از طریق شمال غربی» است. ژنرال محکم با من دست داد و از زندگی‌ام به عنوان یک سرباز پرسید. کمی بعد، مدال شجاعت نظامی به من اهدا شد...

سال‌های اقامت در شمال غربی، با وجود گذشت بیش از سی سال، تا به امروز تأثیرات زیادی بر نگوین تان گذاشته است. چهره‌اش معصوم و عمیق است. شدیدترین چیزها اغلب در درونش نگه داشته می‌شوند و به ندرت با کلمات بیان می‌شوند. او به سختی درباره خودش صحبت می‌کند، اما وقتی این کار را می‌کند، صادق، اغلب معصوم، دوست‌داشتنی و دوست‌داشتنی است. زندگی او به عنوان یک سرباز، زندگی هنری‌اش از آن زمان به بعد. و تمام زندگی‌اش از آن زمان به بعد. همسرش، نگوک تائو، رقصنده، کارگردان تلویزیون، همچنین بازیگر فرهنگی لشکر ۳۱۶ است و اولین باری که آنها با هم ملاقات کردند به خاطر خاطرات شمال غربی بود، میدان نبردی که هر دو به آن وابسته بودند.

یک بعد از ظهر دوباره نگوین تان را در شمال غربی ملاقات کردم. نبرد جدیدی به کوه‌ها و جنگل‌های اینجا آمده بود. و نگوین تان دوباره آنجا بود. در مقابل کوه‌ها و جنگل‌ها، او به معصومیت و احساسات پانزده یا شانزده سالگی‌اش در ارتش غرب بازگشت...

با صدایی کمی پشیمان گفت: «از وقتی که به اینجا برگشته‌ام، دو جنگ گذشته است.»

من با آنچه که او را عمیقاً تحت تأثیر قرار داده است، همدردی می‌کنم. او در زمان صلح ، در گروه سرود و رقص اداره کل سیاسی به هانوی بازگشت. در جنگ مقاومت علیه ایالات متحده، او در ترونگ سون حضور داشت و رهبری یک گروه هنرهای نمایشی را در این جبهه بر عهده داشت. هنگامی که به او مسئولیت بخش موسیقی برنامه‌های تبلیغات نظامی رادیو صدای ویتنام واگذار شد، شمال غربی بار دیگر با آهنگی که در سال ۱۹۵۶ نوشت، بازگشت: فلوت گربه برای سرباز (ترانه: خاک توئه).

برای نوازندگان نظامی، زمین، میدان نبرد، داغ‌ترین و خشن‌ترین جا جایی است که می‌روند. ترونگ سان برای نگوین تان به همان اندازه جذاب و ایده‌آل است که در گذشته، زمانی که او یک گروه موسیقی کالو بود و به شمال غربی نقل مکان می‌کرد. اما در این دوره، با کار در یک گروه هنرهای نمایشی، نگوین تان زمان بسیار کمی برای آهنگسازی داشت. اگرچه او هنوز آهنگسازی نکرده بود، اما روح موسیقیایی او از قبل با ترونگ سان در هم تنیده شده بود و او بی‌سروصدا احساسات و مطالب زیادی را جمع‌آوری کرده بود.

تا زمان خداحافظی، با پذیرفتن ماموریتی جدید، تمام خاطرات، تمام دلبستگی‌ها... به شدت شعله‌ور شدند. سال‌ها بعد، با وجود موضوعات جذاب بسیار دیگر، نگوین تان هنوز بخش زیادی از احساسات و زمان خود را به نوشتن درباره پسر ترونگ: شیر شماره ۳ (ترانه: تا هو ین)؛ ستاره، چراغ، چشم‌ها (ترانه: لو کوانگ ها)؛ من یک پسر ترونگ دارم (ترانه: چائو لا ویت) و سمفونی خاطرات پسر ترونگ... اختصاص می‌داد.

نگوین تان احتمالاً از آن دسته موسیقی‌دان‌هایی است که از احساسات سطحی و زودگذر می‌ترسد. او معمولاً فقط زمانی جرات می‌کند قلم یا گیتار را بردارد که احساساتش عمیقاً ریشه دوانده و در روحش ریشه دوانده باشند. این شیوه کار به سختی تعداد زیادی اثر به او می‌دهد، اما او را از آهنگسازی‌هایی که نوشتنشان آسان و فراموش کردنشان آسان است نیز محروم می‌کند. این مورد در مورد ساخت «احساسات اکتبر» (ترانه: تا هو ین) نیز صدق می‌کند. بیش از بیست سال بعد بود که او درباره لشکر ۳۰۸ نوشت، لشکری ​​که از دوران جنگ با فرانسوی‌ها به آن نزدیک بود، با این کتیبه: تقدیم به لشکر پیشتاز.

شب، شبی که او از زیر پل پرواز کرد

قول داد که فردا برگردد.

امواج رودخانه سرخ بر ساحل دوردست می‌کوبند و تا ابد آواز می‌خوانند

اشعار زیبا، ملودی زیبا، سرشار از طنین روح‌انگیز. در آلبوم «احساسات اکتبر»، تنوع نگوین تان را می‌بینیم. او با شور و اشتیاق، اما با ریتمی قوی در مارش، شعر می‌نویسد. ضرب‌های متوالی ۶/۸ و ۲/۴ به او کمک می‌کنند تا این احساسات را به خوبی بیان کند. وقتی نوشتن آهنگ را تمام کرد، نگوین تان خودش پیانو نواخت، آواز خواند و اشک بر گونه‌هایش جاری شد. خاطرات تازه از زندگی مبارزاتی‌اش که در طول سال‌ها عمیق‌تر شده‌اند، چگونه می‌توانستند او را تا این حد متأثر و نوستالژیک نکنند! «احساسات اکتبر» شایسته جایزه‌ای است که به آن داده شده است: عشق و استقبال بسیاری از شنوندگان.

*

خاطرات زندگی و سال‌ها جنگیدنش، امروز بعد از ظهر، وقتی که او و ما در وسط جبهه شمال غرب نشسته بودیم، دوباره در ذهنش زنده شد.

از میان کوه‌های سر به فلک کشیده‌ی شمال غربی...

سی سال رژه در آواز

امروز صبح دوباره به شمال غرب رفتم.

این نوازنده آهنگ "موها اکنون نقره ای هستند" را نوشت

ترک از زمان گارد ملی سبزپوشان

راهپیمایی در میان آبشارها و تنداب‌های فراوان

سی سال بعد، روح هنوز در آسمان شمال غربی آبی است.

شاعر جوانی که آن بعدازظهر کنار ما نشسته بود، این ابیات را برای نگوین تان نوشت، وقتی نگوین تان داستان بالا را تعریف کرد. بار دیگر، توپ‌ها به سمت مرز شلیک شدند و نوازندگان نظامی به سمت نبرد رژه رفتند. نگوین تان خیلی زود اینجا بود. او وقت داشت برای سربازانی که امروز به نبرد می‌روند، رژه برای محافظت از مرز سرزمین پدری، شعر بنویسد (شعر از تران دانگ خوآ):

نیروها دوباره دسته دسته به راه افتادند.

من به سختی‌های طولانی مدت عادت دارم.

هزاران سال جنگ و ستیز...

سرزمین پدران ما، گوشت و خون ماست.

سرزمین باخ دانگ، سرزمین دونگ دا

دوباره باخ دانگ را باز کن، دوباره دونگ دا را باز کن...

این آهنگ تازه خشک شده بود که توسط سربازان در امتداد سنگرها دست به دست می‌شد. من فکر می‌کنم، رژه برای محافظت از مرز میهن، ادامه‌ی «از طریق شمال غربی» است و همچنین «ترانه‌ی سربازی» از سال‌های جنگ برای محافظت از مرز خواهد بود. و از «از طریق شمال غربی» تا «رژه برای محافظت از مرز میهن» امروز دو نقطه عطف وجود دارد که در بین آنها زندگی یک هنرمند، ساده، روستایی، عمیق، مانند زندگی سرباز نگوین تان...

چائو لا ویت


منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

فلات سنگی دونگ وان - یک «موزه زمین‌شناسی زنده» نادر در جهان
شهر ساحلی ویتنام در سال ۲۰۲۶ به برترین مقاصد گردشگری جهان تبدیل می‌شود
«خلیج ها لونگ را از روی خشکی تحسین کنید» به تازگی وارد فهرست محبوب‌ترین مقاصد گردشگری جهان شده است.
گل‌های نیلوفر آبی که از بالا به رنگ صورتی درمی‌آیند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

ساختمان‌های بلندمرتبه در شهر هوشی مین در مه فرو رفته‌اند.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول