۱.
ابیات بالا گزیدهای از شعر حماسی «پرچم ملی » اثر شوان دیو است، که شاید اولین شعر در شعر مدرن ویتنامی باشد و در ستایش پرچم قرمز با ستاره زرد است که در روز ملی، ۲ سپتامبر ۱۹۴۵، به نمایش درآمد.
هر بیت مانند یک آهنگ طنینانداز میشود، مانند موجی که از قلب شخصی طنینانداز میشود که پس از نزدیک به صد سال بردگی، اکنون از گل و لای برخاسته و به روشنی میدرخشد ( سرزمین ، نگوین دین تی).
شاعر شوان دیو یکی از هنرمندانی بود که در ۲ سپتامبر ۱۹۴۵ شاهد این رویداد دگرگونکنندهی زندگی کل ملت بود و این شعر حماسی را در ۳۰ نوامبر ۱۹۴۵ به پایان رساند.

در مورد فعالیتهای فرهنگی و هنری در آن روزها، اول از همه، باید به جلسهای اشاره کنیم که در کتاب «آن شخصیتها با من زندگی کردند» (انتشارات آثار جدید، ۱۹۷۸)، نویسنده نگوین هونگ، آن را اینگونه روایت میکند: «در طول تعطیلات تت در سال ۱۹۴۵، ما در خانه تو هوآی در روستای نگیا دو ملاقات کردیم... سپس جلسه ماه مه در خانه نهو فونگ در تای هو برگزار شد و پس از دریافت قطعنامه قیام عمومی، بر کار و اقدام مستقیم تمرکز داشتیم. شرکتکنندگان شامل نام کائو، تو هوآی، نگوین هوی تونگ، تران هوین تران و... بودند. در آن زمان، من و نام کائو هر دو از روستا بودیم و گرسنگی میکشیدیم. به مدت چهار روز متوالی، ما فقط برنج ساده و اسفناج آبی از تای هو میخوردیم و با تمام وجود غذا میخوردیم...»
آنها به عنوان اعضای اصلی انجمن فرهنگی نجات ملی، شاهد رویداد مهم دوم سپتامبر ۱۹۴۵ نیز بودند.
در شماره ویژه بزرگداشت روز استقلال در ۲ سپتامبر ۱۹۴۶، که در روزنامه تین فونگ - ارگان جنبش فرهنگی جدید - منتشر شد، شوان دیو جزئیات تأثیرگذار بسیاری را بازگو کرد: «به لطف روز استقلال، برای اولین بار توانستم رئیس جمهور هوشی مین را از دور ببینم. رئیس جمهور هوشی مین کلاه سفیدی زرد رنگ، صندلهای لاستیکی و عصایی با انتهای خمیده مانند دسته چتر و یک ژاکت خاکی زرد به سر داشت. این تصویر اکنون برای ما آشناست، اما در ابتدا، تأثیر ماندگاری بر ذهن مردم گذاشت. وقتی رئیس جمهور شروع به خواندن اعلامیه استقلال کرد، مردم صدای منحصر به فردی را شنیدند، صدایی که هنوز به نظر میرسید ترکیبی از لهجهها از سراسر جهان را به همراه دارد؛ صدایی که هنوز هم به طور مبهم یادآور مناطق جنگی کوهستانی و جنگلی است... سپس، حتی شگفتآورتر، وقتی رئیس جمهور روی سکوی بلندی، زیر چتر سفیدی که او را از آفتاب محافظت میکرد، جلوی بلندگو ایستاد، سؤال غیرمنتظرهای پرسید: «هموطنان، آیا صدای من را به وضوح میشنوید؟» در این لحظه، تمام ناهماهنگی بین رئیس جمهور و مردم از بین رفت. "مانند دود، یک جریان الکتریکی نامرئی بین رئیس جمهور و ملت شروع به جریان کرد. معلوم شد که رئیس جمهور هوشی مین قبلاً هرگز سخنرانی نکرده بود؛ اظهارات او خطاب به دیگران بود، هرگز به هموطنانش. با یک سوال ناگهانی و غیرمنتظره، رئیس جمهور هوشی مین از همه کنوانسیونها، همه مراسم، همه نمایندگان، همه دولت فراتر رفت. رئیس جمهور هوشی مین واقعاً هوی مردم ویتنام بود. "هموطنان، آیا میتوانید صدای من را به وضوح بشنوید؟" در آن لحظه غافلگیری، با دیدن اینکه رئیس جمهور هوشی مین همه ترتیبات معمول را کنار گذاشته است، همه عشق عمیق رئیس جمهور به ملت را احساس کردند. همه متوجه شدند که، با وجود هوش و ذکاوتش، رئیس جمهور هوشی مین فقط یک نفر مانند خودشان است، یکی از آنها. رئیس جمهور هوشی مین مهربان بود، به ما نزدیک بود، با عشق بی حد و حصر از ما مراقبت میکرد و جویای حال ما بود. در پاسخ به سوال رئیس جمهور هوشی مین، "آیا میتوانید صدای من را به وضوح بشنوید؟"، یک میلیون صدا پاسخ دادند: "بله!"

۲.
بلافاصله پس از ۲ سپتامبر ۱۹۴۵، در کتاب «هنرمندان و مقاومت از دریچهی دوربین تران ون لو» (انتشارات کیم دونگ، ۲۰۱۸) آمده است: در ۱۰ سپتامبر ۱۹۴۵، هشت روز پس از آنکه رئیس جمهور هوشی مین اعلامیه استقلال را قرائت کرد، آقای تران کیم شوین، رئیس ستاد اداره تبلیغات، از استودیوی عکاسی تران ون لو در هانوی دعوت کرد تا از رهبر عکس بگیرند.
در کنار استودیوی خودش، پنج استودیوی دیگر نیز برای عکاسی دعوت شدند، از جمله استودیوی معروف خان کی. خان کی حق انحصاری عکاسی از فرمانداران کل فرانسه در هندوچین و همچنین امپراتور بائو دای و پادشاه کامبوج در سالهای قبل از انقلاب را داشت.
آن روز، در کاخ سابق فرماندار کل، که اکنون به عنوان کاخ ریاست جمهوری استفاده میشود، هر شش گروه دور هم جمع شدند. گروه استودیوی عکس هانوی شامل مدیر تران ون لو و دو همکارش، وو نانگ آن و فام هو تان، بود.
هر گروه پنج دقیقه فرصت داشت تا عکس بگیرد، که در مجموع نیم ساعت میشد - این تمام زمانی بود که رئیس جمهور هوشی مین به این کار اختصاص داده بود. او بسیار مشغول بود. با این حال، به دلیل تقاضای انقلابی برای عکس گرفتن از رهبری که بسیاری فقط نامش را شنیده بودند اما هرگز او را ندیده بودند، او موافقت کرد که اداره تبلیغات، آن روز را برای عکاسی سازماندهی کند. پس از آن، از بین عکسهای گرفته شده، رئیس جمهور هوشی مین خودش عکسی را که بیشتر دوست داشت انتخاب میکرد تا به ملت اعلام کند.
در مواجهه با این افتخار و فرصت بینظیر، اکثر استودیوهای عکاسی دوربینهای حجیمی را آماده کردند. با این حال، گروه آقای لو فقط خود را به دوربینهای نسبتاً سبک مجهز کردند، اما نکته مهم این بود که آنها یک پروژکتور برای کنترل نور نیز در دوربینها قرار دادند. (در آن زمان، فوتو آته-لیر تنها استودیوی عکاسی در هانوی بود که این تجهیزات را داشت).
مأموران اجازه دادند گروههای دیگر اول عکسهایشان را بگیرند - که همه میخواستند - تا زمان بیشتری برای مطالعه نحوه عکاسی داشته باشند. وقتی نوبت به تران ون لو رسید، پس از تنظیم دوربینها، از وو نانگ آن خواست که آنجا بایستد تا عکس بگیرد. سه فلاش نور، سه عکس - درست زمانی که زمان رو به پایان بود!
وقتی زمان چاپ عکسها رسید، یکی کمی لرزان بود و باید دور انداخته میشد. دو عکس دیگر سالم بودند. نکته قابل توجه، عکس رهبر بود که مستقیم به جلو نگاه میکرد؛ به نظر میرسید دو نقطه روشن روی صورتش در چشمانش میدرخشید. این انعکاس نور از نورافکن بود که باعث شد بسیاری باور کنند چشمان رئیس جمهور هوشی مین دو مردمک دارد.
این تصویر رسمی رئیس جمهور هوشی مین است که در طول سالهای جنگ مقاومت در گردش بود و او آن را به دوستان بینالمللی و کسانی که در این امر مشارکت داشتند، میداد. همچنین این تصویر مایه افتخار و غرور آقای وو نانگ آن، آقای تران ون لو، آقای فام هو تان و گروه عکاسان در استودیوی عکاسی هانوی که زمانی مشهور بود، بود.
از منظر روزنامهنگاری، نگوین تونگ فونگ، محقق و روزنامهنگار و رئیس انجمن مطبوعات ویتنام در شمال، اولین کسی بود که ساعت ۴ بعد از ظهر ۱۳ سپتامبر ۱۹۴۵ با رئیسجمهور هوشی مین مصاحبهای انجام داد. با خواندن مصاحبه با عنوان «نیم ساعت با رئیسجمهور هوشی مین» (منتشر شده در روزنامه تری تان، شماره ۲۰۵، ۲۰ سپتامبر ۱۹۴۵)، به وضوح نکته مهمی را میبینیم: بلافاصله پس از استقلال کشور، با وجود نگرانی و فکر کردن به بسیاری از مسائل برای مردم و ملت، عمو هو همچنان به حوزه فرهنگی اهمیت میداد.
در این گفتگو، عمو هو تأکید کرد که تمرین فرهنگ همچنین زمانی برای «پرورش میهنپرستی» است. میتوان گفت که این آموزه، از آن سالها تا به امروز و در آینده، همچنان یک اصل اساسی است که هر یک از ما همیشه آن را به یاد خواهیم داشت و گرامی خواهیم داشت.
در دوران امروز که «جهان مسطح» به سمت تعامل و تبادل جهانی سوق داده شده است، هدف «القای حس میهنپرستی» همواره به دستاندرکاران کار فرهنگی یادآوری میکند که هرگز آن ارزش جاودانه را فراموش نکنند.
۳.
پس از ۲ سپتامبر ۱۹۴۵، کل کشور تنها برای چند هفته کوتاه در فضایی از استقلال و وحدت به سر برد، زیرا از ۲۳ سپتامبر ۱۹۴۵، مردم و ارتش ویتنام جنوبی به طور هماهنگ شروع به قیام کردند تا علیه استعمارگران فرانسوی که برای تهاجم بازگشته بودند، مبارزه کنند.
در هانوی، گروه هنر و فرهنگ شمالی به سرعت اولین کنگره فرهنگی نجات ملی را در تئاتر بزرگ، از 10 اکتبر 1945، سازماندهی کرد. همه نمایندگان از طریق ابتکارات فعال مختلف، تلاشهای خود را بر منطقه دلتای جنوبی متمرکز کردند.
مقاله «ویتنام جنوبی، مردم ویتنام جنوبی» نوشته شاعر شوان دیو، همه شرکتکنندگان را عمیقاً تحت تأثیر قرار داد: «مردم ما اغلب سه منطقه ویتنام را مانند سه خواهر تصور میکنند که دست در دست هم دادهاند و این کاملاً درست است. از منظر محبت متقابل، شمال خواهر بزرگتر، منطقه مرکزی خواهر دوم و جنوب خواهر سوم است. گفتن این حرف به معنای بیارزش کردن جنوب نیست، بلکه نشان میدهد که اگر همانطور که مردم میگویند درست باشد، وقتی محبت کم میشود، قلب مناطق شمالی و مرکزی همگی به جنوب متمرکز میشود. ما اینجا هستیم، در پایتخت ویتنام، و وقتی از سایگون نام میبریم، قلبهایمان سرشار از عشق و محبت میشود. به خصوص وقتی جنوب ما آسیب میبیند، خویشاوندی ما حتی بیشتر برانگیخته میشود.»
از این اسناد، میبینیم که بلافاصله پس از روز استقلال، هنرمندان و نویسندگان در سراسر کشور آموزههای رئیسجمهور هوشی مین را فرا گرفته بودند: «فرهنگ، راه ملت را روشن میکند» و این را از طریق آثار ارزشمند ماندگار بسیاری نشان دادند.
در این روز، به مناسبت هشتادمین سالگرد روز ملی، ابیات شعر «شوان دیو» که در سال ۱۹۴۵ سروده شده، هنوز طنینانداز است: «پرچم آنجاست، ویتنام آنجا میماند / هوشی مین، سرود جاودانه رژه / جمهوری دموکراتیک که تا ابد میدرخشد .»
منبع: https://www.sggp.org.vn/van-nghe-si-theo-su-menh-non-song-post811317.html






نظر (0)