هر سال، اواخر عصر بیست و نهم دوازدهمین ماه قمری، تیم محیط زیست شماره ۵ شرکت محیط زیست شهری هانوی ، شعبه دونگ دا، برای شام شب سال نو در... پیادهرو با هم وقت میگذرانند.
| ساعت ۷ بعد از ظهر بیست و نهمین روز از سال نو قمری، کارگران تیم محیط زیست شماره ۵، شرکت تک عضوی محیط زیست شهری هانوی، شعبه دونگ دا، هنوز با جدیت در خیابانها مشغول کار بودند. |
| به گفته خانم نگو تی کوانگ، سرپرست تیم ۵، از روز ۲۳ دوازدهم ماه قمری تا شب سیام، هر روز بر میزان زبالهها افزوده میشود. هر چه به عید تت نزدیکتر میشویم، کار بیشتر میشود. خانم کوانگ میگوید: «روزهایی هست که باید تا سپیده دم کار کنیم تا کار را تمام کنیم.» |
در طول دوره اوج خدمات سال نو قمری، تیم محیط زیست شماره ۵ به کار کردن تا دیروقت عادت کرده است. خانم کوانگ در حالی که با پشتکار خیابانها را جارو میکرد، گفت: «در شب سیام، کار حتی بیشتر هم خواهد شد. اما اعضای تیم آنقدر این کار را انجام دادهاند که به آن عادت کردهاند.» |
| شکوفههای پژمرده هلو توسط مردم محلی در کامیونهای زباله پر از زباله رها میشوند. |
| ساعت ۸ شب، دمای بیرون فقط حدود ۱۳ درجه سانتیگراد بود. اما کارگران بهداشت هنوز با جدیت تمام تلاش میکردند تا شهر را سرسبز، تمیز و زیبا نگه دارند. |
| خانم کوانگ تا به امروز ۲۱ سال در بخش محیط زیست کار کرده است. سرپرست تیم زنان با لبخند گفت: «فقط در سالی که تصادف کردم... توانستم عید تت (سال نو قمری) را در خانه جشن بگیرم. ۲۰ سال دیگر، شب سال نو را در خیابانها با جارو و سطل زبالهام گذراندم.» |
| حدود ساعت ۹ شب، در زمان استراحت، تمام اعضای تیم در پیادهرو جمع شدند. در این زمان، یک وعده غذایی ساده شب سال نو درست در پیادهرو خلوت چیده شده بود. |
| کوانگ، سرپرست تیم، به طور محرمانه گفت: «همه ما اهل شهرهای مختلف هستیم، اما سختیهای یکسانی را به عنوان کارکنان بهداشت تجربه میکنیم، بنابراین از یکدیگر حمایت میکنیم و مانند خانواده با هم رفتار میکنیم. تنها یک روز تا سال نو قمری باقی مانده است، همه ما اواخر شب اینجا جمع میشویم تا بعد از یک سال کار سخت، آشپزی کنیم و گپ بزنیم.» |
| «میز ناهارخوری» از چند جعبهی قدیمی یونولیتی ساخته شده بود که با برزنت پوشانده شده بودند. هر نفر صندلی خودش را آورده بود. تنها در حدود ۱۰ دقیقه، شام شب سال نو برای کارکنان بهداشت در ۲۹ ام عید تت آماده شد. |
| غذا را هم اعضای تیم آورده بودند که به نوبت اسفناج آب تمیز، کیک برنجی چسبناک، گوشت گاو، مرغ و غیره میآوردند. آنها با هم یک جشن پایان سال خوب درست کردند... |
| شام شب سال نو در بیست و نهم تت ساده اما پر از خنده بود. |
| برای هم آرزوی قدرت و پایداری کنیم... |
| شادیهای ساده هنگام استراحت در خیابانها در روزهای منتهی به عید تت. غذای خداحافظی در عصر روز ۲۹ تت به یک «سنت کوچک» گروه ۵ تبدیل شده است. |
وقتی از خانم کوانگ پرسیده شد که آرزوهایشان برای سال نو چیست، او گفت: «ما فقط به چند کلمه دلگرمکننده از طرف مردم نیاز داریم، مثلاً اینکه سال نو را به ما تبریک بگویند یا کارهایمان را به اشتراک بگذارند، و همین برای خوشحال کردن ما کافی خواهد بود.» |
| بعد از این وعده غذایی مشترک، تمام گروه دوباره پراکنده میشوند و گاریهای زهوار در رفته خود را به دل شب میرانند. شب آخر سال هنوز باد شدیدی میوزد... |
منبع






نظر (0)