عصر دیجیتالی که در آن زندگی میکنیم - جایی که رسانههای اجتماعی و چندرسانهای به تدریج به یک «فضای زندگی» جداییناپذیر برای همه، به ویژه جوانان، تبدیل شدهاند - انتخاب و پرستش بتها را نه تنها یک روند فرهنگی، بلکه یک پدیده اجتماعی گسترده نیز میبیند.
فناوری، دنیایی مسطح ایجاد کرده است که در آن ستارهها میتوانند تنها با یک کلیک ماوس با طرفداران خود ارتباط برقرار کنند. با این حال، جنبهی منفی این شهرت و نفوذ، مسائل زیادی را نیز ایجاد میکند، از شکلدهی به برداشتها گرفته تا خطر سوق دادن جوانان به سمت سبکهای زندگی منحرف.
از الگوها تا اعماق بحران
در شرایط مدرن، بتها دیگر محدود به ستارههای سرگرمی یا ورزشکاران نیستند. جوانان امروزی به دنبال طیف وسیعتری از الگوها هستند: از پزشکان، معلمان، دانشمندان ، کشاورزان فروتن، کارگران ساختمانی و حتی تولیدکنندگان محتوای دیجیتال. این نشان دهنده تغییر قابل توجهی در ارزشهای نسل Z و نسل آلفا است - کسانی که برای اصالت، فداکاری و توانایی ایجاد تأثیر اجتماعی ارزش قائلند.
در طول همهگیری کووید-۱۹، تصویر پزشکان و پرستاران مقاوم در خطوط مقدم به نمادی از شجاعت و فداکاری تبدیل شد. بسیاری از جوانان صفحات هواداری ایجاد کردند و داستانهایی درباره این «جنگجویان روپوش سفید» به اشتراک گذاشتند و از این طریق پیام مسئولیتپذیری جامعه را گسترش دادند. این نمونه بارزی از تأثیر مثبت انتخاب الگوها بر اساس ارزشهای ذاتی آنهاست.
| صفحات متعدد رسانههای اجتماعی همزمان اطلاعات مربوط به رسوایی مربوط به هانگ "دو موک" و وبلاگهای کوانگ لین را منتشر کردند. - عکس: اسکرینشات |
با این حال، جنبهی منفی شهرت نیز زمانی آشکار میشود که بسیاری از جوانان کورکورانه به ستارههای زودگذر اعتماد میکنند.
نمونه بارز آن رسوایی مربوط به خواننده جک در سال ۲۰۲۱ است، زمانی که مجموعهای از اتهامات در مورد سبک زندگی بیبندوبار و رفتار غیرمتمدنانه او افشا شد. بخشی از طرفدارانش به جای محکوم کردن او، اعمال او را توجیه کردند و حتی کسانی را که از بت آنها انتقاد میکردند، تهدید کردند. این فقدان تشخیص نشان میدهد که چگونه بتسازی بیش از حد میتواند ادراک را تحریف کند و طرفداران را به "ابزاری" برای دفاع از اعمال نادرست تبدیل کند.
رسانههای اجتماعی و رسانههای جریان اصلی نقش دوگانهای در شکلدهی به تصویر آیدلها ایفا میکنند. از یک سو، آنها شناخت افراد با استعداد را تسهیل میکنند؛ از سوی دیگر، بر اساس ارزشهای مصنوعی، شهرت را افزایش میدهند. شرکتهای سرگرمی، که با انگیزه سود فعالیت میکنند، اغلب با استفاده از فرمول «کمال»، تصاویر هنرمندان را میسازند و آنها را به چهرههای بیعیب و نقص تبدیل میکنند. در حالی که این استراتژی طرفداران زیادی را به خود جذب میکند، منجر به رسواییهای بزرگ متعددی نیز شده است که حقایقی را آشکار میکند که اعتماد جوانان را متزلزل کرده است.
پرونده اخیر بازیگر کیم سو هیون در کره جنوبی نمونه بارزی از این دست است. در سال ۲۰۲۳، این بازیگر به داشتن رابطه عاشقانه نامناسب با همبازی خود کیم سه رون (که در آن زمان تنها ۱۵ سال داشت) متهم شد و جنجالهایی پیرامون پولی که گفته میشود کیم سه رون قرض گرفته بود، به پا شد. اگرچه هنوز هیچ نتیجه رسمی حاصل نشده است، اما این رسوایی به شدت به حرفه کیم سو هیون آسیب رسانده و کل صنعت سرگرمی کره جنوبی را متزلزل کرده است - جایی که تصویر یک "ستاره بیعیب و نقص" برای بقا بسیار مهم تلقی میشود.
به همین ترتیب، در ویتنام، پروندههای هانگ "نگو موک" و کوانگ لین، با وجود اینکه در ابتدا سبک زندگی و طرز فکر مثبتی را به تصویر میکشیدند، نشان میدهد که هر دو در حین دنبال کردن حرفه تجاری خود، اشتباهاتی مرتکب شدهاند.
| رسانههای اجتماعی ویتنام نیز مملو از بحثهایی در مورد حادثه مربوط به بازیگر کیم سو هیون در کره جنوبی است. - عکس: اسکرین شات |
در کمپین تبلیغاتی خود برای آب نبات گیاهی Kera، هانگ "دو موک" و کوانگ لین ولاگ به عنوان اینفلوئنسر، عدم مسئولیتپذیری خود را نشان دادند. هر دو در مورد مزایای محصول اغراق کردند و طرفداران خود را کاملاً ناامید کردند. این تبلیغ اخلاق حرفهای را نقض کرد و طرفداران را به این باور گمراه کرد که میتواند خطرات سلامتی را به همراه داشته باشد.
یکی از نگرانکنندهترین پیامدهای بتسازی، توسعه فرهنگ «استن» است - اصطلاحی که به طرفداران وسواسی اشاره دارد که حاضرند به هر قیمتی از بتهای خود دفاع کنند. آنها نه تنها وقت و هزینه خود را صرف حمایت از بتهای خود میکنند، بلکه به هر کسی که جرات انتقاد از آنها را داشته باشد نیز حمله میکنند. این موضوع به وضوح در مورد خواننده جک نشان داده شده است، جایی که گروهی از طرفداران به طور مداوم نظرات مثبت را در رسانههای اجتماعی اسپم میکردند، شکایات بیاساس را به مقامات ارائه میدادند و شخصاً به کسانی که با او مخالف بودند حمله میکردند.
این پدیده مختص ویتنام نیست. در ایالات متحده، طرفداران تیلور سویفت (سوئیفتیز) و بیانسه (بیهایو) نیز به دلیل نگرشهای افراطیشان بارها جنجال به پا کردهاند. مطالعات روانشناسی نشان میدهد که غرق شدن بیش از حد در دنیای آیدلها میتواند منجر به «توهم فرااجتماعی» شود - دلبستگی یکطرفه به فرد مشهور، که باعث میشود طرفداران مرزهای بین واقعیت و خیال را از دست بدهند. در نتیجه، بسیاری از جوانان به تدریج از زندگی واقعی فاصله میگیرند، خود را بر اساس لایکها/اشتراکگذاریهای مربوط به آیدلهایشان قضاوت میکنند، یا از سبک زندگی نامناسب تقلید میکنند.
به سوی نسلی از جوانان هوشیار و متکی به نفس.
در عصری که اطلاعات درست و نادرست به شکلی آشفته با هم مخلوط میشوند، انتخاب الگوها باید بر اساس اصل «احترام به ارزشها، نه پرستش تصاویر» باشد. جوانان باید یاد بگیرند که به جای دنبال کردن زرق و برق سطحی، ویژگیهایی مانند پشتکار، صداقت و فداکاری را تحسین کنند. در عین حال، هر فرد باید درک کند که به جای صرف وقت برای پرستش دیگران، میتواند به بهترین نسخه از خود تبدیل شود - یک الگوی واقعی در زندگی.
در جستجوی یک الگوی ایدهآل، مهمترین چیز همچنان روشنبینی است. تنها زمانی که جوانان عقل را بر احساسات زودگذر اولویت دهند، میتوانند از قدرت رسانهها برای توسعه خود بهره ببرند، نه اینکه قربانی افراد مشهور شوند. جامعه به شهروندانی نیاز دارد که بتوانند فکر کنند، عمل کنند و به طور انتقادی تحلیل کنند، نه "ماشینهایی" که بدون فکر نام بتها را تکرار میکنند.
منبع: https://congthuong.vn/bai-hoc-gi-tu-nhung-phot-cua-quang-linh-vlog-kim-soo-hyun-379589.html






نظر (0)