Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

مادری که به دلیل سختی فرزندش را «فروخته» بود، پس از ۲۳ سال وقتی دوباره او را دید، گریه کرد.

Báo Dân tríBáo Dân trí09/12/2024

(دن تری) - "فکر می‌کردم اینقدر از من متنفر خواهی شد. متاسفم، اشتباه کردم فرزندم..."، خانم نگوک با دیدن دوباره دختر بیولوژیکی‌اش پس از ۲۳ سال دوری، دخترش را در آغوش گرفت و مانند یک کودک هق هق کرد.


مادر انگشتش را از دست داد

خانم نگوک از طریق صفحه تلفن گریه می‌کرد و با نگرانی از آقای و خانم وای تن می‌پرسید: «من مادر بیولوژیکی «می» هستم. این انگشتی است که خودم قطع کردم. شما دو نفر بچه را به فرزندی قبول کردید و برای درمان به من پول دادید. یادتان هست؟...»

Bán con vì quá khổ, mẹ khóc nghẹn ngày gặp lại sau 23 năm - 1

مادر روزی که پس از ۲۳ سال جدایی دخترش را دید، پشیمان بود و گریه می‌کرد (عکس از ویدیوی NVCC بریده شده است).

کلیپ‌هایی که ماجرای دیدار مجدد خانم نگوین تی بیچ نگوک (متولد ۱۹۷۰، ساکن استان گیا لای) و خانم نگوین تی ترا می (متولد ۱۹۹۵، ساکن استان فو ین ) را ثبت می‌کردند، اشک جامعه آنلاین را درآوردند و بیش از ۱ میلیون بازدید و ده‌ها هزار تعامل را به خود جلب کردند.

پیش از این، خانم نگوک ازدواج کرده و دو فرزند به نام‌های آنه توان و ترا می به دنیا آورده بود. در آن زمان، زندگی دشوار بود، شوهرش ناگهان او را ترک کرد و خانم نگوک را با دو فرزند خردسال تنها گذاشت.

او که دید به اندازه کافی قوی نیست که از فرزندش حمایت و او را بزرگ کند، تصمیم گرفت دوباره ازدواج کند تا مادر و فرزند به امید زندگی بهتر، تکیه‌گاهی داشته باشند.

با این حال، مدت کوتاهی پس از آن، خانم نگوک و همسرش بارها با هم مشاجره و از هم جدا شدند. اوج درگیری خانوادگی زمانی بود که متأسفانه پسر مشترکشان از دنیا رفت. پس از آن حادثه، خانم نگوک و سه فرزندش مورد تحقیر و رفتار ظالمانه خانواده شوهرش قرار گرفتند.

خانم نگوک که نمی‌خواست فرزندش مورد ضرب و شتم بی‌دلیل قرار گیرد، فرزندش را برداشت و خانه شوهرش را ترک کرد. در روز عزیمت، از آنجایی که از خانواده بی‌تفاوت شوهرش بسیار عصبانی بود، این زن بدبخت یکی از انگشتان خود را برای "انتقام گرفتن" قطع کرد. او پسر بزرگترش را برای مراقبت به خانه والدینش فرستاد و دخترش را نیز در سفر سرگردان خود با خود برد.

Bán con vì quá khổ, mẹ khóc nghẹn ngày gặp lại sau 23 năm - 2

عکسی از خانم نگوک و دخترش در گذشته (عکس: شخصیت ارائه شده است).

سختی‌های غیرقابل تصور مادر و فرزند ادامه داشت. هر روز، اگر کسی او را سوار موتورسیکلت نمی‌کرد، خانم نگوک مجبور بود فرزندش را بر پشت خود حمل کند و 32 کیلومتر تا مزرعه قهوه پیاده برود تا برای کار کرایه‌ای اقدام کند.

زندگی سخت بود، پولی برای درمان وجود نداشت، بنابراین انگشت زخمی مادر بیچاره هرگز بهبود نیافت و وضعیت بدتر و بدتر شد.

خانم نگوک در حالی که بغض گلویش را گرفته بود، گفت: «در آن زمان، به این فکر کردم که فرزندم را پیش یکی از اهالی اد در روستا که اغلب برای کار می‌آمد، بفرستم تا زندگی راحت‌تری داشته باشد. به او گفتم مدتی در روستا بماند و بعد از اتمام کارش، من برمی‌گردم تا او را ببرم، اما در واقع، من آنجا را ترک کردم و برنگشتم. زوجی که فرزندم را به فرزندی پذیرفته بودند، دلشان به حالم سوخت و مقداری طلا برای درمان زخمم به من دادند.»

تجدید دیدار بدون کینه و نفرت

آقای وای تن (۵۹ ساله، ساکن روستای بائو، شهرستان سونگ هین، استان فو ین)، پدرخوانده‌ی مای، گفت که در آن زمان، مای فقط ۷ سال داشت. پس از مدت‌ها انتظار و ندیدن مادرش برای بردنش، مای خیلی گریه کرد.

آقای وای تن گفت: «من و همسرم مجبور شدیم برای آرام کردن نوزاد و قطع گریه‌اش به بازار برویم و نان و شیر بخریم. در آن زمان بچه نداشتیم، بنابراین تصمیم گرفتیم «مای» را به فرزندی قبول کنیم. به نظر می‌رسید که او عشق ما را حس کرده است، بنابراین به تدریج «مای» دیگر نترسید و خیلی زود با زندگی روستایی عجین شد.»

Bán con vì quá khổ, mẹ khóc nghẹn ngày gặp lại sau 23 năm - 3

خانم نگوک از والدین فرزندخوانده دخترش ابراز قدردانی کرد (عکس از ویدیوی NVCC بریده شده است).

اگرچه خانواده آنها وضعیت مالی خوبی نداشتند، آقای وای تن و همسرش همچنان سعی می‌کردند فرزندانشان را بزرگ کنند و هر چه داشتند به آنها می‌دادند. با این حال، به دلیل منابع محدود و دور بودن خانه از شهر، مای فقط تا کلاس سوم درس خواند و سپس ترک تحصیل کرد.

پس از آن، دختر برای کمک به والدینش در کسب درآمد اضافی و مراقبت از خانواده‌اش، به مراقبت از گاوها و کار در مزارع پرداخت. وقتی بزرگ شد، والدینش ترتیب ازدواج او با کسی در روستا را دادند و او و همسرش صاحب ۳ فرزند شدند. به لطف زمینی که خانواده‌اش به او داده بودند، او و همسرش کاساوا کاشتند و برداشت کردند و پول کافی برای بزرگ کردن فرزندانشان داشتند.

خانم مای اگرچه از زندگی فعلی‌اش خوشحال و راضی است، اما هنوز نمی‌تواند نگران دلیل ترک شدنش توسط مادر بیولوژیکی‌اش نباشد.

در مورد خانم نگوک، او در طول ۲۰ سال دوری از فرزندش، همیشه خودش را سرزنش می‌کرد و احساس پشیمانی داشت. اما چون زندگی‌اش هنوز در فقر بود، هنوز جرات نمی‌کرد دنبال فرزندش بگردد.

با این حال، چند ماه پیش، وقتی دیگر تحمل این حسرت و عذاب را غیرممکن یافت، تصمیم گرفت با یک کانال یوتیوب متخصص در جستجوی بستگان گمشده تماس بگیرد تا این اطلاعات را منتشر کند.

تنها چند ساعت پس از انتشار این کلیپ در یوتیوب، خانم نگوک توانست با آقای وای تن و همسرش ارتباط برقرار کند. روزی که او به روستای بائو رسید و پس از دهه‌ها دوری دوباره دخترش را دید، خانم نگوک خانم مای را در آغوش گرفت و هر دو به گریه افتادند.

«وقتی پدر و مادرخوانده‌ام شنیدند که مادرم دنبالم می‌گردد، خیلی خوشحال شدند و عصبانی نشدند. من هم همینطور.» مای با گریه گفت.

خانم نگوک گفت که دخترش را مجبور نمی‌کند با او به خانه بیاید، اما اغلب به دیدنشان می‌رود. خانم مای گفت که خودش والدینخوانده‌اش را ترک نخواهد کرد، بلکه در روستا خواهد ماند تا از پدربزرگ و مادربزرگش مراقبت کند.



منبع: https://dantri.com.vn/an-sinh/ban-con-vi-qua-kho-me-khoc-nghen-ngay-gap-lai-sau-23-nam-20241207125412334.htm

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

زیبایی مسحورکننده سا پا در فصل «شکار ابرها»
هر رودخانه - یک سفر
شهر هوشی مین در فرصت‌های جدید، سرمایه‌گذاری شرکت‌های FDI را جذب می‌کند
سیل تاریخی در هوی آن، از دید یک هواپیمای نظامی وزارت دفاع ملی

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

پاگودای تک ستونی هوا لو

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول