مقاله تقریباً کلمه به کلمه کپی شده بود.
با تکلیف تحلیل شعر « دوستی به دیدار میآید» اثر نگوین خویین، معلم امیدوار است که دانشآموزان از زیبایی و هنر زبان و شعر قدردانی کنند.
بدون شک نوشته ناشیانه، ایدهها سادهلوحانه و بیان آن ناشیانه است، اما من هر نوشتهی اصیل دانشآموزانم را گرامی میدارم. چون آنها یاد میگیرند که مقاله بنویسند، شعر را درک کنند، تحلیل ادبی بنویسند... سپس، خودکار قرمز که روی کاغذ خط میکشد ناگهان متوقف میشود و از خود میپرسد: «من همین الان این مقاله را خواندم»، «چرا اینقدر آشنا به نظر میرسد؟»، «آیا ممکن است...» با برگرداندن دستهی کاغذها، دو مقاله پیدا کردم که تقریباً کپیهای یکسانی بودند.
من ناامید شدم چون در هر کلاس، معلم ما را در مورد چگونگی نوشتن یک مقاله تحلیلی در مورد شعر راهنمایی میکرد، مرتباً با مقالههای مشابه تمرین میکرد و همیشه ما را تشویق میکرد که مستقل بنویسیم. با این حال، دانشآموز مقالهای را به معلم برمیگرداند که دقیقاً کپی بود...
دو مقاله فرمولی
چیزی که حتی بیشتر مایه تاسف است این است که این دو دانشآموز عادات تحصیلی خوبی دارند و مهارتهای نوشتاری نسبتاً قویای. با این حال، دو انشایی که جلوی من گذاشته شده بود، صرفاً برای گرفتن نمرات خوب، از روی یک الگو کپی شده بودند. با پرسوجو، فهمیدم که هر دوی آنها در یک مرکز تدریس خصوصی درس خواندهاند. بسیار نگرانکننده است که چنین کلاسهای تدریس خصوصی خطرناکی وجود دارد که دانشآموزان را به کپی کردن انشاها تشویق میکند!
درسهای کلاس از قبل در کلاسهای فوق برنامه آموخته میشوند، سوالات امتحانی از قبل در کلاسهای فوق برنامه حل میشوند و دانشآموزان صرفاً سوالات را به خاطر میآورند، دوباره حل میکنند و انشاها را بازنویسی میکنند. اگر این وضعیت تحریفشده و منفی کلاسهای فوق برنامه را اصلاح نکنیم، ماشینهای یادگیری ایجاد خواهیم کرد که بر دستیابی به نمرات بسیار بالا، کسب افتخارات برتر و رقابت برای برتری متمرکز هستند. در همین حال، مهارتهای تفکر انتقادی، خلاقیت و خودآموزی از همان روزهای اول شرکت در کلاسهای فوق برنامه فرسوده و سرکوب میشوند.
موضوع تدریس خصوصی و آموزش تکمیلی، پس از پیشنهاد گنجاندن تدریس خصوصی در فهرست بخشهای تجاری مشروط، بار دیگر توجه عموم را به خود جلب کرده است.
عکس تزئینی: نات تین
دانشآموزان مهارتهای تفکر خلاق خود را از دست میدهند، زیرا بیشتر به یادگیری طوطیوار روی میآورند.
دو مقاله «فرمولی» که در بالا ذکر شد، نگرانیهایی را در مورد اثرات گسترده و منفی تدریس خصوصی اضافی مطرح میکنند، که منجر به از دست دادن تفکر خلاق دانشآموزان و فرسایش مهارتهای تفکر انتقادی آنها میشود.
اخیراً، موضوع آموزش خصوصی و آموزش تکمیلی، پس از پیشنهاد گنجاندن آموزش خصوصی در فهرست بخشهای تجاری مشروط در جریان بحث مجلس ملی در 20 نوامبر، بار دیگر توجه عمومی را به خود جلب کرده است.
اگر آموزش خصوصی و آموزش تکمیلی صرفاً و صادقانه و طبق قوانین عرضه و تقاضای بازار انجام میشد، شاید این بدنامی انباشته نمیشد و شکایات و خشم عمومی به شدتی که مدتهاست وجود دارد، نمیرسید.
افکار عمومی نسبت به بخشی از معلمان که از طریق کلاسهای تدریس خصوصی اضافی گمراه شدهاند، واکنش منفی نشان داده است. برخی از مربیان برای حفظ حقوق اضافه کاری خود که بسیار بیشتر از حقوق عادی آنهاست، به تاکتیکهای مختلفی برای ترغیب و مجبور کردن دانشآموزان به شرکت در این کلاسهای اضافی متوسل میشوند. عمل «احتکار» دروس، «ارائه سوالات امتحانی» و رفتار تبعیضآمیز بین دانشآموزانی که در کلاسهای اضافی شرکت میکنند، یک واقعیت ناراحتکننده است. «چند سیب گندیده، ظرف را خراب میکنند» - شهرت بد ناشی از آن، قلب معلمان صادق را عمیقاً آزار میدهد.
پیش از این، در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰، پیشنهاد گنجاندن تدریس خصوصی در فهرست فعالیتهای تجاری مشروط به دلایل مختلفی رد شده بود، از جمله:
- به آموزش و پرورش نمیتوان به عنوان یک تجارت (خرید و فروش کلمات) نگاه کرد.
- محصول آموزش و پرورش، انسان است، نه کالا.
- اگر آموزش و پرورش به عنوان مغازهای در نظر گرفته شود که فقط پول میتواند وارد آن شود و با مشتریان مانند «خدایان» رفتار شود، آنگاه سنت احترام به معلمان به شدت آسیب خواهد دید و پیامدهای منفی بسیاری به دنبال خواهد داشت، زیرا بسیاری از معلمان به دنبال جذابیت پول هستند و این منجر به نابرابری در آموزش میشود.
- اتکای بیش از حد به تدریس خصوصی اضافی به تدریج باعث میشود دانشآموزان تفکر انتقادی، تفکر مستقل، خودآموزی و خلاقیت خود را از دست بدهند.
با این حال، امروزه، تدریس خصوصی اضافی برای دانشآموزان یک ضرورت است، زیرا علیرغم دستورالعمل وزارت آموزش و پرورش در مورد کاهش حجم کار در سال ۲۰۱۱، برنامه درسی بسیاری از دروس همچنان بسیار طاقتفرسا است. دانشآموزانی که واقعاً از نظر تحصیلی مشکل دارند، میتوانند در کلاسهای فوق برنامه ثبت نام کنند تا هرگونه خلأ دانش خود را پر کنند.
بنابراین، به جای ممنوعیت کامل، تدریس خصوصی باید در فهرست بخشهای تجاری مشروط قرار گیرد. با این حال، بخش آموزش باید مقررات خاص و سختگیرانهای داشته باشد تا از اجبار دانشآموزان به شرکت در جلسات تدریس خصوصی توسط معلمان جلوگیری کند.
دائو دین توان
لینک منبع






نظر (0)