کلیپی از پدری که به همراه دخترش در دانشگاه پزشکی مشغول به تحصیل است (ویدئو: NVCC).
سال گذشته، دخترش تان بین (متولد ۲۰۰۵) در آزمون ورودی دانشگاه پزشکی و داروسازی تای بین ، رشته پزشکی پیشگیری، قبول شد. در همان سال، آقای تان (متولد ۱۹۸۰)، پدر دختر، در آزمون ورودی رشته پزشکی تحت برنامه انتقالی دانشگاه قبول شد.
آقای تان و بین نزدیک به دو سال است که همکلاسی هستند و در درسهایشان به یکدیگر کمک و حتی با هم رقابت میکنند.
دانشجوی پزشکی در سن ۴۳ سالگی
آقای نگوین ویت تان که در سن ۴ سالگی در یک خانواده کشاورز فقیر در کمون توی بین، منطقه تای توی، استان تای بین به دنیا آمد، متأسفانه به فلج اطفال مبتلا شد که عوارض آن باعث از کار افتادن یک پا و دشواری حرکت برای او شد. با این حال، این موضوع او را از تحصیل منصرف نکرد، زیرا او همیشه معتقد بود که دانش به او کمک میکند تا از گرسنگی و فقر فرار کند.
در دوران دبیرستان، آقای تان برای کسب درآمد جهت پرداخت شهریه، به مادرش در بافتن سبد خارج از کلاس کمک میکرد. وقتی در آزمون ورودی دانشگاه قبول شد، وضعیت مالی خانوادهاش اجازه این کار را نداد، بنابراین او تصمیم گرفت در کالج پزشکی تای بین تحصیل کند، مدرک پزشکی عمومی گرفت و زود سر کار رفت. پس از آن، ازدواج کرد، با همسرش بر تجارت تمرکز کرد و 3 فرزند بزرگ کرد.
وقتی اقتصاد پایدار بود، مرد یک بار رویای تحصیل در دانشگاه را کنار گذاشت تا تحصیلات همسرش را در سه رشته اولویت دهد: دانشگاه علوم تربیتی، دانشکده داروسازی و پزشکی عمومی. وقتی همسرش تقریباً تحصیلاتش را تمام کرد، آقای تان به فکر بازگشت افتاد.
با روحیهی «هیچوقت برای یادگیری دیر نیست» و تشویق خانوادهاش، در سال ۲۰۲۳ برای پذیرش در دانشگاه پزشکی و داروسازی تای بین درخواست داد.
آقای Nguyen Viet Thanh و دخترش Nguyen Thi Thanh Binh. (عکس: NVCC)
آقای تان قبل از اینکه در سن ۴۳ سالگی دانشجوی سال اول دانشکده پزشکی شود، رئیس مرکز بهداشت کمون بود. با این حال، برای ایجاد بهترین شرایط برای تحصیل، پس از دریافت اطلاعیه پذیرش، از سمت خود استعفا داد و کارمند شد. برای او، رفتن به دانشگاه راهی برای کمک به خود در بهبود دانش و مهارتهایش برای خدمت به مردم و همچنین تحقق رویای ناتمام کودکیاش است.
آقای تان به یاد میآورد: «در ابتدا، کاملاً مردد بودم چون پیر بودم و مجبور بودم با دانشآموزانی همسن فرزندانم درس بخوانم. مواقعی بود که احساس خجالت میکردم و میترسیدم که نتوانم با برنامه همراه شوم.» با پشتکار و تلاش، پس از بیش از یک سال، این دانشآموز چهل و چند ساله به تدریج با محیط سازگار شد و هنگام رفتن به مدرسه احساس راحتی و اعتماد به نفس بیشتری داشت.
به طور خاص، آقای تان بعد از هر امتحان در مدرسه، همیشه نمرات خود را با نمرات همکلاسیهایش مقایسه میکرد و از آن به عنوان انگیزهای برای تلاش استفاده میکرد. مسنترین دانشآموز کلاس نمیتوانست جلوی افتخارش را بگیرد، زیرا نمرات او در بیشتر دروس همیشه در حد متوسط کلاس بود.
آقای تان برای صرفهجویی در هزینه، اتاقی برای دخترش تان بین در نزدیکی مدرسه اجاره کرد، در حالی که خودش 30 کیلومتر را با اتوبوس طی میکرد. او علاوه بر کلاسهایش، هفتهای 1-2 بار به درمانگاه میرفت و سپس برای کمک به همسرش به خانه برمیگشت. شبهای دیرهنگامی بود که کسی در محله بیمار میشد و به سختی حرکت میکرد، آقای تان بدون هیچ تردیدی برای معاینه به خانه آنها میرفت.
آقای تان گفت: «من معمولاً ساعت ۴ صبح برای درس خواندن و مرور کردن از خواب بیدار میشوم. روزهایی هست که من و پدرم در یک شیفت درس میخوانیم، ظهر به خانه میرویم، ناهار میپزیم و سپس برای شیفت عصر به مدرسه برمیگردیم. این کار هم عجلهای است و هم سرگرمکننده.»
آقای تان به همراه همسر و دخترش. (عکس: NVCC)
در درس خواندن با دخترتان رقابت کنید
هم کلاس بودن با پدرش، تان بین را کمی نگران کرده بود. او میترسید وقتی والدینش دور و برش هستند، آزاد نباشد. با این حال، این احساس به سرعت از بین رفت وقتی پدر و دختر رسماً وارد رقابت تحصیلی شدند.
تان بین گفت که به جز زمانی که سر کار بود، همیشه پدرش را در حال مطالعه میدید، هر زمان و هر مکان. وقتی تقریباً زمان خواب فرا میرسید، آقای تان سخنرانی ضبط شده را روشن میکرد و بارها و بارها به آن گوش میداد تا درس را حفظ کند، تا اینکه خوابش میبرد.
به گفته این دانشآموز دختر، یکی از مزایای درس خواندن با پدرش، داشتن یک دوست اضافی و یک معلم خصوصی رایگان در خانه است. تان بین اغلب به پدرش در درس زبان انگلیسی کمک میکند. در عوض، پدرش در تمرین آناتومی راهنماییهای زیادی به او میدهد.
یک بار پدرش از تان بین خواست تا در درس زبان انگلیسی به او کمک کند و به او قول داد که اگر بتواند در آزمون نمره ۵ یا بالاتر بگیرد، ۵۰۰۰۰۰ دانگ پول توجیبی به او میدهد. دانشآموز دختر بلافاصله یک طرح کلی و چند نکته برای پدرش آماده کرد تا برای آزمون مطالعه کند. در نهایت، تان بین نمره بالاتری نسبت به دخترش گرفت.
تان بین گفت: «ما در یک کلاس هستیم، بنابراین با هم درس میخوانیم و رقابت میکنیم. شاید برای خیلیها این عجیب باشد، اما برای من این یک تجربه جالب است که همه ندارند.» او افزود که روحیه درسخوانی پدرش را تحسین میکند . این همچنین منبع انگیزهای برای او است تا تلاش کند و از او پیروی کند.
خانواده آقای تان. (عکس: NVCC)
از نظر او، آقای تان همچنین یک پدر نمونه است، همیشه با همسر و فرزندانش مهربان و دوست داشتنی. او هرگز الکل نمینوشد و بعد از کار به سرعت به خانه برمیگردد تا به خانوادهاش کمک کند. همه در روستا به پدرش احترام میگذارند و او را ستایش میکنند و این باعث میشود دختر بیشتر به او افتخار کند.
تان بین و پدرش هر دو یک رویا دارند: پس از فارغالتحصیلی و داشتن گواهی پزشکی، یک کلینیک برای ارائه درمان پزشکی رایگان یا کمهزینه برای کمک به افرادی که در شرایط دشوار هستند، افتتاح کنند.
مشخص است که مادر این دانشجوی دختر در شرف فارغالتحصیلی از دانشکده پزشکی عمومی است و قصد دارد به همراه همسر و دخترش برای دانشگاه درخواست دهد. اگرچه بار اقتصادی هنوز سنگین است، خانواده تان بین هر روز تلاش میکنند تا رویای دانش، تبدیل شدن به پزشکان خوب و کمک به نجات مردم را دنبال کنند.
کیم نونگ
منبع: https://vtcnews.vn/bo-va-con-doi-ban-dong-nien-dac-biet-cua-truong-y-ar914232.html
نظر (0)