(دن تری) - این پسر ۱۳ ماهه، برادرزادهی یک تاجر در بازار لائو (استان بین توآن )، کاربران اینترنتی را سرگرم کرد وقتی که فقط کافی بود دستش را بالا ببرد و سایر تاجران در بازار به طور خودکار به او غذا "پیشنهاد" میکردند.
«مهم نیست دین به چند مغازه برود، او باز هم دوست دارد سری به مغازه بان ثوان بزند.» این توضیح کلیپی است که پسر تپل را نشان میدهد که برای دریافت کیکی که فروشنده در بازار به او میدهد، دست دراز میکند و کاربران اینترنتی را هیجانزده کرده است.

پسر ۱۳ ماهه فقط کافی بود دستش را بالا ببرد و فروشنده فوراً به او غذا داد (عکس از کلیپ بریده شده: توسط شخصیت ارائه شده است).
این کلیپ بیش از ۲.۳ میلیون بازدید در شبکههای اجتماعی و دهها هزار تعامل را به خود جلب کرد.
صاحب این کلیپ، خانم هوین تی کیم توآ (متولد ۱۹۹۷، ساکن منطقه باک بین، استان بین توآن)، اظهار داشت که پسربچهی داخل کلیپ، آ دین (نام واقعیاش خون وین، ۱۳ ماهه) پسر اوست. او و مادرش هر دو فروشندههای کوچکی در بازار لاو هستند، بنابراین از زمانی که آ دین ۳ ماهه بود، مرتباً پسرش را صبحها چند ساعتی به بازار میبرد و سپس به خانه میآمد تا استراحت کند.
گاهی اوقات، مردم در بازار، علیرغم سر و صدای خریداران و فروشندگان در اطراف، «آ دین» را میدیدند که به آرامی روی دکه مادربزرگش خوابیده است.
خانم توآ گفت: «وقتی بچه تپل و دوستداشتنیام را دیدم، همه در بازار او را دوست داشتند و نوازش میکردند. اولین باری که با غریبهها آشنا شدم، تعجب کردم که او نمیترسد، همیشه لبخند میزند و هر کسی میتواند او را در آغوش بگیرد. وقتی چند ماه بزرگتر شد و شروع به غذا خوردن کرد، فروشندگان بازار به او نان سرخشده، کیک اسفنجی و کیکهای دیگر میدادند. او خجالتی نبود و دستانش را برای گرفتن آنها باز میکرد و همه را خوشحال میکرد.»

یک دین در طویله مادربزرگش میخوابد (عکس از کلیپ بریده شده: ارائه شده توسط شخصیت).
این دختر گفت که حدود ۶ سال است که در بازار میفروشد. مادرش بیش از ۱۰ سال است که در این حرفه مشغول به کار است و فرزندانش را بزرگ میکند.
اخیراً وضعیت اقتصادی دشوار بوده است، بازار به طور فزایندهای خلوت شده و باعث شده بسیاری از معاملهگران کوچک درآمد خود را از دست بدهند. در مواجهه با چنین نگرانیهایی، همه یکدیگر را تشویق میکنند که سعی کنند دوام بیاورند، زیرا این درآمد اصلی است که سالها از اعضای خانوادهشان حمایت میکند.
«از وقتی دین ظاهر شد، همه در بازار خوشحال بودند چون او همیشه لبخند میزند. هر بار که بازار خلوت میشود و او ظاهر میشود، فضا پر از خنده میشود. حتی وقتی دین چند روزی به بازار نمیرفت، خیلیها زنگ میزدند تا حالش را بپرسند و از من میخواستند او را بیرون بیاورم تا خوشحال شود.»
توا گفت: «من خیلی خوشحالم که فرزندم میتواند به مردم کمک کند تا خوشبینتر شوند. اکثر فروشندگان بازار مدتهاست که در این کار هستند و بسیاری از آنها از اقوام و آشنایان من و مادرم هستند.»
منبع: https://dantri.com.vn/an-sinh/cho-e-am-tieu-thuong-van-cuoi-lon-vi-hanh-dong-cua-be-trai-bu-bam-20241206102433182.htm






نظر (0)