به یاد کسی بودن باعث میشه پل کج بشه.
اندامش مثل ابریشم است - قلبم را با احساسی عمیقتر پر میکند.
لبهای تو - اونا جادویی هستن!
چرا ابرها به رنگ بنفش، به رنگ لباس تو، در آمدهاند...؟
تصویرسازی: ون نگوین
شانههای نرم یا موهای روان
برگهای سبز و شاداب به اندازه خودِ انسان معطر هستند.
ابرها حالا با جریان یافتن رودخانه به سمت پایین دست، از نور خورشید خیس شدهاند.
کرانههای رودخانه تراخ - قایق سایه اژدهای خود را در سمت چپ انداخته است.
انتظار بیش از حد نیز میتواند شما را خسته کند.
علاوه بر این، سقف کوه لوی لاو فرسوده شده است.
افکار جای بالش کنار سر را میگیرند.
در چنگدو، کدام دروازه به جایی منتهی میشود که میتوانیم همدیگر را پیدا کنیم...؟
چشمان یک نفر مخفیانه چند بوسه رد و بدل میکند.
آن شب، آن مکان چقدر شیرین و دوستداشتنی است.
امواج عصرگاهی هزاران عطر را به مشام میرسانند.
تو و رودخانه برای چند روز در مه فرو رفتهاید...
منبع: https://thanhnien.vn/em-va-song-thuong-tho-cua-phan-van-thinh-185240601162158895.htm






نظر (0)